سفر به مالزی 
۱۸ بهمن ماه ۱۳۸۴
ایام تاسوعا و عاشورای سید و سالار شهیدان حسین بن علی علیه السلام است. واقعه ای بزرگ و دردناک تاریخ انسان و جهان، که همه آزادگان، مسلمانان و شیعیان در مراثی آل الله متاثر هستند.غم و اندوه وجودمان را فرا گرفته است. آقای خاتمی از جانب دولت مالزی دعوت داشت تا در کنفرانس بین المللی "چه کسی از جانب اسلام و چه کسی از جانب غرب سخن می گوید"
Who speaks for Islam and who speaks for the west، مشارکت کند و به عنوان سخنران
 اصلی این نشست سخن بگوید. هماهنگ کننده این کنفرانس مصطفی تیلیِ تونسی الاصل و از اساتید فعال دانشگاه نیویورک بود که در مایورکا از آقای خاتمی و من قول گرفت تا در این اجلاس شرکت کنیم. مصطفی تیلی موسسه ای با نظارت دانشگاه نیویورک امریکا تاسیس کرده است، تحت عنوان Dialogs:Islamic world-U.S-the West این موسسه مأموریت دارد تا با احیای گفتمان بین اسلام-غرب ، برنامه های آموزشی، پژوهشی و پروژه های تحقیقاتی را  برنامه ریزی و اجرا نماید.
اگرچه این نشست با هماهنگی موسسه دیپلماسی و روابط خارجی مالزی IDFR Isntitute of diplomacy and foreign relation بصورت مشترک برنامه ریزی و اجرا شد ولی نقش دولت مالزی در برگزاری این نشست بسیار واضح و آشکار بود.مالزی در منطقه جنوب شرقی آسیا اهتمام ویژه به گفت و گو بین اسلام-غرب دارد.بسیاری از دولتمردان و رجال مالزی از روشنفکران و شخصیت های آکادمیک هستند.آنها مایلند تا مالزی علاوه بر نقش و تاثیرگذاری بین المللی، محور دیالوگ و گفت و گو بین اسلام و غرب شود.
قرار بود تا از مسیر قطر عازم مالزی شویم. شب که به دوحه رسیدیم آقای ربانی سفیر ایران که اتفاقا از انتخاب های خود آقایان خاتمی و خرازی برای مسئولیت سفارت ایران در قطر بود، از آقای خاتمی و همراهان استقبال و سپس شام ما را به رزیدانس جمهوری اسلامی ایران دعوت کرد. پس از صرف شام برای عزاداری به مسجد بزرگ ایرانیان که جمعیت انبوهی آنجا گرد آمده بودند، رفتیم.آقای نظری از منبری های فاضل قم، در حال سخنرانی بود. وی از واعظان اهل فضل است که با تاریخ و حدیث و ادله سخن می گوید. اهل تحلیل وقایع دینی با اسناد و مدرک است از جمله واعظانی نیست که مراثی آل الله را به هم بافد، واقعه خلق و جعل نمی کند.وی از آقای خاتمی تجلیل و احترام و ادب کرد.در داخل مسجد و بیرون مسجد جمعیت زیادی نشسته بودند. بیش از ده هزار ایرانی مقیم قطر هستند. برخی از ایشان تا رده های دیوانی هم رشد کرده اند.تجار و بازرگانان مشهور ایرانی در قطر موقعیت بسیار ممتازی به دست آورده اند. آقای خاتمی در این شب تاسوعا در مسند وعظ و سخن قرار گرفت و به بیان حادثه و واقعه عاشورا و مسائل کربلا پرداخت. او در قامت یک روحانی روشن ضمیر می درخشد. او اشک همگان را درآورد و پس از عزاداری به سبک ایرانی-قطری، از حسینیه ایرانیها به فرودگاه رفتیم و در پاویون امیری قطر در انتظار پرواز کوالالامپور بودیم.
این روزها پیروزی با شکوه حماس در انتخابات غزه و سرزمین های فلسطینی ها یک واقعه بزرگ در دنیای اسلام و جهان عرب محسوب می شود.حماس توانست در انتخابات پارلمانی موفق شود و دهان دولت های عرب از این پیروزی باز مانده است حماس پس از پیروزی در انتخابات شهرداری ها اینک پیروزی بزرگ تر را در کسب کرسی های مجلس به دست آورده است. و غربیها هم در تحلیل این موضوع مانده اند.اگرچه قطریها مردان بهره برداری از فرصت ها هستند؛ بویژه شیخ حمد وزیر خارجه یک شکارچی سیاسی است و از بازیگران عمده منطقه محسوب می شوند ولی مساله آشتی بین گروههای فلسطینی فتح و حماس این روزها در صدر اخبار و تحلیل های جهانی مطرح است.در پاویون فرودگاه دوحه خالد مشعل را دیدم قطریها مایل نبودند که هیئت ایرانی با خالد مشعل روبرو شوند اما من توجه نکردم و نزد خالد مشعل رفتم.ما از دوران معاونت وزارت امور خارجه با هم رابطه خوبی داشتیم. با مشعل گپ زدم و خالد مشعل را پیش آقای خاتمی هم آوردم. وی خیلی مختصر و کوتاه آقای خاتمی و من را نسبت به آخرین وضعیت فلسطین و نوار غزه روشن کرد و از تحولات فلسطین و انتخابات بسیار راضی بود و گفت مخالفت های غربیان شروع شده است.اسرائیل وامریکا و اروپا با برخی از اعضای گروه ابومازن علیه این پیروزی همکاری میکند.ولی ما با متانت و صبر راه خودمان را می رویم. و می گفت با عربستان سعودی و ترکیه هم رایزنی کرده و به زودی به طهران هم خواهد آمد. مشعل مواضع جالب تری هم گرفته است که با برخی مواضع سنتی حماس در تناقض بوده است.قرار بر این شد در سفری که به تهران خواهد داشت با آقای خاتمی هم ملاقات کند.
با پرواز قطر ایرلاین عازم کوالالامپر شدیم.پرواز فول بود .عده ای  از ایرانیان هم در این پرواز بودند.آقای غلامعلی خوشرو و نصرالله جهانگرد هم در این سفر آقای خاتمی را همراهی می کردند.نیمه های شب آقای خاتمی از خواب برخواست رفت و وضو ساخت او به خاطر آن شب که شب تاسوعا بود، منقلب بود. از داخل کیفش مفاتیح کوچکش را باز کرد و زیارت عاشورا می خواند. قطرات اشک از گوشه چشمانش جاری و صورت و محاسنش را مرطوب ساخته بود.محاسن سفید و روشنی که با ترنم اشک های پاک برای سیدالشهداء علیه السلام برق می زد! ما از نسل پاک امیر المومنین علی بن ابی طالب هستیم. به این روزها که می اندیشم به ایام سخت و تلخی که بر اجدادمان و خاندان آل الله رفته است منقلب می شویم. نام عاشورا، کربلا ، مدینه،  زهرای اطهر، نجف برایمان کتابی از خاطره هاست.
اینجا داخل هواپیما است، دیگر شائبه ای نیست! نه کسی هست که مناجات نیمه های شب را ببیند و نه می توان در دل  آسمان خدا بر فراز سی هزار پائی از سطح زمین دین فروشی کرد.همه اش اخلاص بود و پاکی در توجه به آل الله.زیارت ائمه اطهار بویژه زیارت عاشورا، از زیارت نامه های فوق العاده جالب و پر رمز و راز است که اوج اخلاص پیروان مکتب اسلام را به ائمه هدی ثابت می کند.اگر به زوایای این ادعیه بنگریم عمق و شکوه و عظمت از مناجات را خواهیم یافت.
ناچار بودیم نماز صبح را در داخل هواپیما بخوانیم.کمی خسته بودیم. به کوالالامپور رسیدیم.
در فرودگاه مورد استقبال مقامات مالزیایی و معصومی فر کاردار سفارت واقع شدیم.این سفارت ایران در مالزی هم چند ماهی است مورد مهرورزی دولت نهم واقع شده بود. امیرحسین زمانی نیا که یکی از برجسته ترین دیپلمات های جمهوری اسلامی است و چند ماهی هم از دوره سفارتش نگذشته بود که مورد مهرورزی جناب رئیس جمهور و دولت نهم واقع شد حادثة غم انگیزی برای دستگاه دیپلماسی بود. برخلاف من او حتی نسبت به مسائل داخلی هم انگیزه ای نداشت. او یک دیپلمات حرفه ای بود و کارش به دلیل تخصص حقوقی که دارد، بی نظیر بود.اخلاق و شخصیت زمانی نیا زبانزد عام و خاص است.چه می شود کرد در کشورمان آنهایی که مدعی اسلام و اخلاق هستند، فقط و فقط بر اساس شایعه از او کینه ها ساخته اند و کینه خود را با انتقام عزل او آمیخته کردند.کاردار ایران هم بنده خدا خیلی آدم محتاطی بود اگر چه سعی می کرد در حد توان خود تلاش کند. در این چند سال، جمهوری اسلامی و وزارت خارجه با ریزش بهترین نیروهای تربیت یافته پس از انقلاب روبه رو است.فاضل ترین و حرفه ای ترین دیپلمات های ما سخاوتمندانه رها و حذف گشتند و آماتورها عنان قدرت را به کف گرفتند و قصه پر غصه هفت گنبد افلاک شوند. اگر به اشتباهات آنان بنگریم و قضاوت و داوری منصافه داشته باشیم، به عمق فاجعه پی خواهیم برد.
شب هم جمع کثیری از ایرانیان برای عزاداری شب عاشورا به محل رزیدانس آمدند.آقای خاتمی و همراهان در این مراسم شرکت کردند و سخنرانی خوبی هم برای حضار انجام دادند. شب تاسوعا در قطر و شب عاشورا در مالزی! خدا عاقبت ما را ختم به خیر کند.ولی باور کنید هر جای جهان ذکر آل الله حال و هوای خودش را دارد.عاشورا روزی است که فراتر از سرزمین کربلا در همه اقصی نقاط جهان تاثیر و تاثر خود را خواهد گذاشت.
قرار است به جای امیر حسین زمانی نیا، مهدی خندق آبادی مدیر کل دبیر خانه وزارت امور خارجه به عنوان سفیر جمهوری اسلامی رهسپار ولایت مالزی شود. خندق آبادی هم از بچه های قدیمی و با سابقه و متدین وزارت فخیمه خارجه است.از حواریون جناب مهدی خان مصطفوی است که قائم مقام وزیر امور خارجه بود و هم اینک هم رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی است.اگرچه مهدی مصطفوی دوست من است اما گلایه هایی از وی دارم،ولی خوبیهایش به فرصت طلبی ای سیاسی اش فزونی دارد.مهدی خان مصطفوی هم چند روز قبل به کوالالامپور آمده بود تا سفر محمود احمدی نژاد را به مالزی لابی و هماهنگ کند.حالا هم قرار است ظرف چند روز آینده خندق آبادی استوار نامه خودش را تقدیم پادشاه و دولت مالزی کند و سپس فردای پس از آن روز هم جناب رئیس جمهوری ایران سفر خود خواستة خود را به این منطقه شروع کنند.بچه های سفارت دست پاچه هستند که برای سفروی چه کنند.تا کنون هم وزارت خارجه ایران هیچ تجربه ای از سفر های دو جانبة وی ندارد.
امروز مالزی کشور تاثیر گذاری هم در منطقه آسیای جنوب شرقی و هم در دنیای اسلام است.ساختار سیاسی و حکومتی این کشور هم جالب است. شیوه حکومتی مالزی پادشاهی-پارلمانی است.دو مجلس نمایندگان و سنا دارد.مجلس نمایندگان متشکل از ۲۱۹ نماینده برای یک دوره پنج ساله است.در مجلس سنا نیز  ۷۰ نماینده حضور دارند که ۴۴ نماینده آن انتصابی و با توصیه رئیس دولت و انتصاب از سوی پادشاه و ۲۶ نفر دیگر از سوی مجالس سیزده گانه ایالتی برای یک دوره سه ساله منصوب می شوند.نحوه اداره حکومت فدرال شامل ۱۳ ایالت سه منطقه فدرال(کوالالامپور،لابوان و پوتراجایا) و پادشاه این کشور میزان زین العابدین برای یک دوره پنج ساله است. جالب است که ۹ پادشاه در این کشور زندگی می کند و  هر کدام برای یک دوره پادشاه هستند.مالزی نشان داده است که نُه پادشاه می توانند در اقلیمی بگنجند.مساحت مالزی ۳۹۹۷۵۰ کیلومتر که ۳۲۸۵۵۰ کیلومتر آن در خشکی و ۱۲۷ کیلومتر مربع از آن در آب قرار دارد.مالزی از دو قسمت شبه جزیره مالی(غربی) و دو ایالت ساباح و ساراواک، مالزی شرقی است که از خشکی با برونئی دارالسلام، اندونزی، تایلند و از آب با سنگاپور هم مرز می باشد. جمعیت مالزی ۲/۲۷میلیون نفر است و رشد جمعیت ۸۳/۱است.ترکیب جمعیتی کشور مالزی ۵۸٪مالایی است و الباقی باهاسو مالایو، انگلیسی، چینی، تایی، پنجابی و هندی است. زبان مالزی شامل هلایا لام، تایلندی و دیگر گویش های بومی منطقه است. نرخ باسوادی جمعیت ۹۰٪ می باشد. دین رسمی مالزی اسلام(مذهب شافعی) است.پیروان ادیان و مذاهب دیگر از جمله بودایی، هندو و مسیحی،سیک هم هستند که برای انجام مناسک مذهبی از آزادی کامل برخوردارند.تاریخ ورود اسلام به این منطقه خودش یک موضوع جالبی است که بایست در جایی دیگر به آن بپردازم.جالب است که بدانیم این مالزی قریب ۵۰سال است که از سلطه انگلستان خارج شده است.انتقال قدرت به ویژه در راه و مسیری که طی سه دهه اخیر برای رهایی از استعمار و ایجاد پایه های توسعه و تبلور یک تکنوکراسی پیموده است، فوق العاده است.مالزی اینک با پدیده زایش فکری و فرهنگی رو برو است. عفلت و خودبزرگ بینی را عامل فساد و مرگ و تباهی فرهنگ خودش می داند رهبران و سیاستمداران خردمندی در این کشور حکومت می کنند که با قدرت و صلابت راه توسعه و چشم انداز کشور رادر تعامل، تلاش، حاکمیت عقل و منطق انعطاف پذیری در برابر واقعیت های جهان امروز دنبال کرده اند.
رهبرانشان اهل پاسخگویی هستند و نخبگان آنها اهل مصلحت اندیشی نیستند.دکتر ماهاتیر محمد جمله جالبی دارد که می گوید:"مصلت اندیشی کیفیتی است که در مالزیایی ها داتی نشده است."به هر صورت این مالزی امروز توانسته است خود را مطرح کند و الگو شود.
راستی یادم رفت از دوست عزیزم جناب محمود خان خوشرو که او هم مورد مهرورزی دولت نهم قرار گرفت یادی کنم. قرار بود محمود خوشرو سرکنسول ایران در دبی شود. وی مدیر کل حوزه وزیر در دو دوره بوده است. روزگاری هم سرکنسول ایران در فرانکفورت بود. آنقدر به وی توهین کردند که وی با عزت نفسی که دارد عطایش را به لقایش بخشید و گفت به عنوان کارشناس به مالزی می روم و همین کار را هم کرد.وی مسئول بخش اقتصادی است.نمی دانم چه اتفاقی افتاد محمود خوشرو تا برادرش را دید یکباره بیمار شد ، سنگ کلیه اش عود کرد دچار درد شدید شد و در نهایت ماجرا به عمل جراحی کشیده شد.خدا را شکر کردیم که ماجرا به همین جا ختم شد!!
صبح روز بیستم بهمن وارد جلسه و کنفرانس شدیم. آقای خاتمی سخنران اصلی این کنفرانس بودبسیاری از شخصیت های علمی-فرهنگی و سیاسی از اقصی نقاط مختلف دنیا هم حضور داشتند. که عمده آنها از کشورهای آسیایی، اروپا و امریکا آمده بودند.چند نفر از مقامات وزارت امور خارجه فرانسه هم حضور داشتند. در جلسه افتتاحیه احمد البداوی نخست وزیر و وزیر امور خارجه مالزی هم حضور داشتند.بداوی به محض ورود به سالن اجلاس نزد آقای خاتمی آمد و با ایشان دیده بوسی کرد.با من هم احوالپرسی کرد و حال و احوال آقای دکتر خرازی و دکتر ولایتی را پرسید.بداوی روزگاری وزیر خارجه بود. در آن مقطع بارها همدیگر را دیده ایم و بحث های مثبت سیاسی-بین المللی داشته ایم.
افراد زیادی از اروپا و امریکا، خاورمیانه و دنیای اسلام دعوت شده بودند. از جمله شرکت کنندگان حاضر می توان به این افراد اشاره کرد:
۱-فیصل عبدالرئوف رئیس و بنیانگذار موسسه  Asmaدر امریکاست.وی تلاش زیادی در جهت تقریب اسلام و سایر ادیان و گفت و گوی آنها کرد و نیز امام مسجد الفرح Al-farahدر نیویورک است.کتاب هایی هم به رشته تحریر در آورده است. از جمله what is right with Islam,A new vision for Muslims and the west
نامبرده مصری الاصل است و تحصیل کرده مالزی، لندن و امریکاست.وی دارای ارتباطات وسیعی در امریکا با کنگره و سنا است.
۲-محمد ارکون یا ارغون، دانشمند نامدار الجزایری و از روشنفکرانی است که با گرایش هرمنوتیکی می کوشد قرائت تازه ای را از اسلام به دست آورد. وی از دوستان من در پاریس بود.خیلی باهم ملاقات و بحث می کردیم.وی عضو کمیته استازی فرانسه است.کمیته استازی پاسداری از لایسیته که قانون ممنوعیت حجاب را در مدارس فرانسه تصویب کرد به به عهده دارد.وی انسان اهل مطالعه ای است ولی نسبت به لائیک بودن وی نبایست تردید کرد. نژاد وی از بربرهای الجزایری است. در فرانسه دولت و کاخ الیزه برایش احترام زیادی قائل هستند.آقای خاتمی البته اولین باری بود که وی را می دید گرچه با آثار وی آشنایی داشت.آقای خاتمی گرایشات فکری وی را نمی پسندید به هنگام ملاقات با اقای خاتمی و محمد ارغون یک بحث مفصلی نسبت به برداشت ها و قرائت های وی از اسلام انجام گرفت.
۳-Timothy corton Aslنویسنده و مورخ مشهور و استاد دانشگاه آکسفورد و مدیر مطالعات اروپا در کالج سنت آنتونی در آکسفورد است وی آدم عجیب دقیقی بود.وقتی بحث های تاریخی می کرد با حافظه بسیار قوی ظاهر می شد.
۴-خانم هدی بدران رئیس ائتلاف زنان عرب، اولین رئیس کمیته حقوق کودکان در سازمان ملل و همچنین نماینده رئیس جمهور مصر در کمیته که در باره کودکان در سازمان ملل برگزار شد وی همچنین استاد دانشگاه قاهره است.
۵-آقای Maxbootکارشناس عالیرتبه در مطالعات ملی امنیت در شورای روابط خارجی نیویورک و از مسئولان مجله لوس آنجلس تایمز و چند مجله دیگر، نویسنده و مولف و متخصص تاریخ در دانشگاه کلمبیا و برکلی و همچنین استاد مدعو تاریخ در داشگاه یل yale
نامبرده از برخی سیاست های امریکا در کنفرانس دفاع می کرد که سخت مورد حمله بسیاری از شرکت کنندگان قرار گرفت.حتی در یکی از جلسات میان چاندرا مظفر و وی درگیری لفظی جدی پیش آمد.
۶-Richard Bullietاستاد تاریخ خاورمیانه دانشگاه کلمبیا ومدیر موسسه: مدرسه بین المللی و امور عامه برای ۱۲ سال وی دارای تالیفات و مقالات فراوانی است.بولت ایرانشناس برجسته ای است گرایشات خوبی هم نسبت به ایران دارد.
۷-مصطفی سریچ:امام اعظم بوسنی و هرزه گوین که به دو زبان انگلیسی و عربی مسلط است.انسان با هوش و درایتی است.در ایران شناخته شده است وی به هنگام ملاقات با آقای خاتمی گلایه داشت که احمدی نژاد رئیس جمهور کشورتان برای ما مشکل درست کرده است در زمان شما ما به مسلمانی خود افتخار می کردیم ولی حالا در موقعیتی هستیم که سئوالات و پرسشهای فراوانی که بعد از سخنرانی ها و اعلام مواضع احمدی نژاد مطرح می شود و ما باید پاسخگو باشیم وی خیلی ناراحت بود
۸-چاندرا مظفر رییس حرکت بین المللی برای جهان حقیقی(عادلانه)
International movement for a justice world
وی نخستین مدیر مرکز گفت و گوی تمدنها در دانشگاه مالزی است و صاحب تالیفات و مقالات متعددی است.
او آدم فعالی است و در سال ۱۹۷۷ میلادیnational consciousness movementرا تاسیس کرد.
۹- آقای namkinرییس مرکز بین المللی مطالعات راهبردی و سیاسی در مسکو و استاد دانشگاه و مسلط به زبان های عربی و انگلیسی و مولف بیش از ۴۰ کتاب است.
۱۰-فرحان نظامی: موسس و مدیر مرکز مطالعات اسلامی آکسفورد است وی از دوستان نزدیک من و متخصص تاریخ اجتماعی و فکری جهان اسلام است.فرحان از انگلیسی های هندی الاصل است.روحیات آریستوکراتیک دارد.با دولت و اصحاب قدرت در انگلستان رابطه خوبی دارد.
۱۱-اقبال رضا:دستیار و مشاور مخصوص دبیر کل سازمان ملل در ائتلاف تمدنها .او از سال ۲۰۰۵-۱۹۹۷رییس هیات اجرایی سازمان ملل متحد بود.نماینده دبیر کل در امور بوسنی و هرزه گوین دستیار دبیر کل در عملیات حفظ صلح بوده است.
۱۲-آقای Kurt seimitzیکی از نویسندگان بخش خارجی مهمترین روزنامه اتریش به نام Kroncnzeitory است. وی مولف کتاب های متعددی است و مصاحبه های با میخاییل گورباچف، یوریس یلتسین، ولادیمر پوتین،جیانگ زمین، آقای خاتمی و یاسر عرفات داشته است.بسیاری از میهمانان از شخصیت های سیاسی با آقای خاتمی احوالپرسی می کردند .می آمدند درخواست ملاقات داشتند و درباره همکاری های اینده صحبت می کردیم.این قبیل نشست ها می تواند به دوستی و تفاهم اسلام-غرب و شناخت بهتر و دقیق تر از یکدیگر کمک کند.
در این اجلاس بیش از ۵۰ میهمان عالیرتبه دعوت شده بودند.ولی عده ای از جمله عمر موسی، احسان اوغلو، شیخ موزه  هم قرار بود بیایند، ولی نیامدند.
اجلاس یک نشست افتتاحیه داشت و سپس هیأت یه صورت میزگرد اداره می شد.نخست مصطفی تیلی گزارش خودش را از نحوه برگزاری و هماهنگی ها و چیستی و چرایی برگزاری این کنفرانس ارائه نمود.سپس آقای حامد البار وزیر امور خارجه مالزی صحبت تشریفاتی و کوتاهی ارائه نمود و پس از احمد البداوی نخست وزیر مالزی سخنرانی خودش را ارائه کرد.وی دیدگاه های مالزی در تقریب بین اسلام و غرب و ضرورت دیالوگ را ذکر کرد.البداوی، باری و دیگر مقامات امروز مالزی ،شاگردان مکتب فکری دکتر ماهاتیر هستند.
البداوی در حین سخنرانی خودش چند بار نام آقای خاتمی را ذکر کرد.وی به نقش بین المللی آقای خاتمی و بحث گفت و گوی تمدنها اشاره داشت. بداوی بی تردید یکی از یاران و دست پروردگان دکتر ماهاتیر محمد است.اگرچه اینک خود جایگاه ویژه ای در غرب دارد و نخست وزیر مالزی است و شاید هم خوشش نیاید که در حاشیه وکنار ماهاتیر محمد مطرح شود ولی نمی توان واقعیت ها را نادیده گرفت. ماهاتیر پس از سه دهه حکومت و صدر اعظمی مسائل مالزی را با قدرت مدیریت کرد. مالزی امروز با مالزی سی سال پیش تفاوت ماهوی دارد.از حضیض به اوج قدرت رسیده است. صاحب تکنولوژی در جهان است.اقتصاد فعال و پویایی دارد.ماهاتیر توانست نطام دیوان سالار مالزی را به گونه ای هدایت کند که پس از خودش روند توسعه اقتصادی-سیاسی مالزی دچار بحران نشود؛ کاری که در خیلی از کشورهای در حال توسعه متاسفانه نادیده گرفته شده است.مالزی از زمان استقلال سال ۱۹۵۷ با تعقیب اقتصاد نسبتا آزاد و مبتنی بر بازار از رشدی مستمر و با تنوع در بخش های مختلف اقتصادی برخوردار است و با تدوین برنامه ۳۰ ساله توسعه اقتصادی در صدد تبدیل به یک کشور کاملاً صنعتی و پیشرفته تا سال ۲۰۲۰ است؛ که به چشم انداز ۲۰۲۰ معروف شده است.
یادمان نرود که ۳-۴ دهه قبل بسیاری از مردم مالزی بر بالای درخت ها زندگی میکردند.امروز به مدد عقل مشاطه رهبران خود و تلاش سترگی که انجام گرفته است مالزی راه پیشرفته تمدن را به سرعت در پی گرفته است.ایکاش بدون غرض به علل این موفقیت ها می پرداختیم.مالزی هم توسعه اقتصادی را هدفمند دنبال کرد هم به تقویت بنیادهای دینی و فرهنگی ملت خودش پرداخت.
حدود ظهر بود که آقای خاتمی به اتفاق اینجانب به ملاقات با نخست وزیر مالزی و وزیر امور خارجه رفتند.
البداوی از اوضاع عراق و افغانستان و مسائل دنیای اسلام نگران و ناراحت بود، می گفت رفتار و غرور امریکایی ها باعث شده است دنیای اسلام حالت قهر آمیز به خود بگیرد. رفتار مغرورانه امریکایی ها تنش ها را بیشتر از گذشته کرده است. البداوی به صورت تلویحی اشاره داشت که در این مرحله ایران بایست مراقب خودش باشد.وی همچنین راجع به مساله هسته ای ایران اشاره داشت و اظهار داشت که خوب است سیاست شفاف سازی برنامه هایتان را بدون جنجال ادامه دهید.برخی اظهارات جنجالی مشکلات شما را افزون تر می کند. وی خیلی مبهم گفت که مالزی در چارچوب قواعد آژانس آماده همکاری در راستای گروه نم هست تا حدی داشت پیام می داد که مالزی کار زیادی نمی تواند یا نمی خواهد انجام دهد.یک کمی هم به صورت مبهم راجع به فشارهای آژانس نسبت به دلالان مالزیایی در این امر اشاره داشت و به آرامی از کنارش گذشت. و بعد هم اشاره داشت که رئیس جمهورتان خواسته است که به مالزی بیاید و ما هم به وی خوش آمد گفته ایم و طی چند روز آینده به مالزی خواهد آمد.آقای خاتمی هم تحلیلی از اوضاع منطقه و وضعیت عراق،لبنان، افغانستان ارائه داد و راجع به سیاست هسته ای هم بیان داشت که خود رهبری هدایت کار را برعهده دارند و جای نگرانی ندارم.چون رهبری هرگونه انحراف از برنامه های صلح آمیز را جایز نمی دانند.ملاقات با نخست وزیر مالزی توأم با بحث های مختلف از منطقه و اوضاع اسلام بود.یکبار که آقای خاتمی از ماهاتیر سئوال کرد بداوی خیلی مبهم و سرد از کنار این سئوال گذشت معلوم ود که برای خودش مسائلی را دارد.
سخنرانی آقای خاتمی به عنوان سخنران اصلی و مدعو مورد استقبال حضار قرار گرفت و توانست کل اجلاس را تحت تاثیر قرار دهد و در واقع مهمترین سخنرانی این اجلاس تلقی می شد.
خاتمی گفت که اهل بصیرت می توانند از طرف اسلام سخن بگویند.گرچه با سکولار شدن اصطلاحات شاید بصیرت هم نتواند آنچه ایده آل وی است را به انجام رساند.به هر حال این دانشمدان و روشنفکران هستند که شایستگی سخنگویی از طرف اسلام را دارند ولی خود این دانشمندان و روشنفکران به لحاظ طباع شناسی به چهار دسته تقسیم می شوند:
۱/علما سنتی مسلمان(فقیهان،متکلمان،مفسران و...) که غالبا از جهان امروز آگاهی ندارند و بسیاری از دانش های آنها میراث گذشتگان است.
۲/روشنفکران مسلمان که گرچه بیشتر به جهان امروز آشنایند ولی جای سوال دارد که تا چه میزان به منابع فکر و معرفت اسلامی و سنت آشنایی دارند.
۳/اسلام شناسان و شرق شناسان سنتی غیر مسلمان(تا نیمه اول قرن بیستم) که تتبعات و تحقیقات خوبی کرده اند ولی نوعا اسلام را به عنوان یک شی ء موزه ای مورد مطالعه قرار داده اند.
4۴/روشنفکران غیر مسلمان(جامعه شناسان، علمای اقتصاد و...)که کم و بیش مشکل دسته سوم را دارند، به علاوه که نوعا برای حل مسائل مورد نظر که عمدتا سیاسی نیز هستند به تئوری پردازی دست می زنند.تئوری هایی که عمرشان به اندازه خود مسائل متحول است.
بنابر این هیچکدام از اینان نمی توانند سخنگوی اسلام باشند.کسی میتواند از طرف اسلام سخن بگوید که مزیت های هر چهار دسته را داشته باشد و معایب آنها را نداشته باشد. البته این تقسیم بندی ممکن است موارد نقض هم داشته باشد.
اما واقعیت های امروز هم درخور توجه است.
آقای خاتمی با استناد به آیه های آخر سوره بقره تعریفی از مسلمانان ارائه کردند و بیان کردند که حقیقت اسلام میان همه پیامبران مشترک است و ایمان به همه آنان شرط ایمان و مسلمانی است و نیز اینکه انسان خطا کار و فراموش کار است و باید به این امر متذکر باشد و دچار خود محور بینی و مطلق گرایی و تعصبات بی جا نشود.
نکته دیگر اینکه باید میان حقیقت دین اسلام که مشترک میان همه ادیان است با دین تحقق یافته در تاریخ که امری بشری، زمانی و مکانی است تفاوت قائل شد.
و بالاخره جهان اسلام در معرض تحولات بزرگی است و مهم این است که متوجه و متذکر این تحول(در عالم فکر و واقع) باشیم.
امروز صداهای مختلفی از دنیای اسلام می شنویم، از جمله صدای خشونت گرایی واپس گرایی ضد مردم و... و در مقابل صدای عقل گرای معتقد به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و معطوف به پیشرفت و نیز اینکه منصفان جهان اسلام  و منصفان جهان غرب باید در جهت رفع سوء تفاهم با تکیه بر گفت و گو و برای آرمانهای مشترک و حل مسائل مشترک و یافتن مایه های مشترک برای حل آنها کنار هم قرار گیرند.
به اتفاق آقای خاتمی به پایتخت جدید مالزی برای ملاقات با دکتر ماهاتیر محمد رفتیم. ساختمان نسبتا مجللی برای دکتر ماهاتیر محمد ساخته اند یا خودش به هنگام مسئولیتش آنرا ساخته است. دکتر ماهاتیر با قدرت و توان بالای مدیریتی عزم خودش را برای آبادانی مالزی جزم کرده بود.قریب به بیست و اندی سال وی نخست وزیر این کشور بود و توانست مالزی را به آمار کشورهای توسعه یافته برساند.البته روحیات و رفتار وبرخوردهایش نشان می دهد که شخصیت قاطع و جدی است.این پیرمرد ۸۷ساله که متولد ۱۹۲۰ است، پزشک، سیاستمدار، مدیر لایق و با تجربه ای است که از سطوح پایین جامعه رشد کرده است و توانسته است سرشت و سرنوشت ملت و کشور خود را با آرمانها و آرزوهای دیرینه اش پیوند دهد. وی در قامت رهبری حزب UMNOمالزی توانسته است الگوی پیشرفت را به دولت و ملت خود تحمیل کند.درحالیکه دوران بازنشستگی را سپری می کند هم اینک علاوه بر حضور در محافل علمی و آکادمیک و مشاور شرکت های مهم ریاست بنیاد فکر think tank را هم به عهده دارد. دکتر ماهاتیر نخست وزیر سابق مالزی پدر عمران و پیشرفت این کشور، برنامه توسعه اقتصادی کشور را با تکیه بر سیاست نگرش به شرق و الگو گرفتن و یا الگو قرار دادن ژاپن و کره جنوبی به عنوان نمونه های موفقی از پیشرفت اقتصادی پی ریزی کرد.
علاوه بر آن خودش را صاحب نفوذ در دنیای اسلام می پندارد.وی در قلع و قمع کردن رقبایش ید طولائی دارد.برداشت آقای خاتمی و من در صحبت هایی که با البداوی داشتیم این بود که دیگر علاقه ای ندارند که دکترماهاتیر در صحنه سیاسی و اجتماعی مطرح باشد.البته نام و آوازه ماهاتیر محمد هم در مالزی و هم بیرون از مرزهای مالزی به نیکی مطرح بوده است.چه بخواهند و چه نخواهند ماهاتیر محمد، قسمتی از تاریخ مالزی است و نامش باقی خواهد ماند.
در میان مردم مالزی هم علاوه بر احترامی که برای وی قائل هستند شایعاتی مبنی بر تجارت های سنگین خود و فرزندانش هم وجود دارد و از ثروت دو-سه میلیارد دلاری وی افسانه ها هم ساخته اند.
در ملاقات با آقای خاتمی دکتر ماهاتیر علیه ایالات متحده و اسرائیل سخن می گفت و عامل عدم ثبات و امنیت در منطقه ما را رفتار دولت های غربی می دانست که البته درست هم می گفت.تصورمان این است که ماهاتیر تندتر از دولت بداوی حرکت می کرد.بداوی در مماشات و نشست و برخاست های خود با غربیان با ملاحظه تر عمل میکند.آنچه مهم است توسعه شگفت انگیز در مالزی است که توانسته است در تمام اقالیم I.Tو نرم افزار به خوبی عمل کند.ستایش آمیز است که کشوری با محدودیت منابع اما با ایجاد اشتغال توانسته است از ذخیره خوب ارزی برخوردار و پایه و شالوده های اقتصادی مستحکمی بنا کند.مالزی راه خودش را برگزیده است.می داند کجا بوده کجا هست و کجا می خواهد برود. استراتژی و تاکتیک هایش کاملا مشخص است.به قول معروف تکلیف خودش را معین کرده است. البته صحبت ها و مواضع انقلابی ماهاتیربسیار حساب شده است و اصلا حاضر نیست منافع ملی مالزی قربانی شعارهای ایدئولوژیک شود.در حالیکه انتقاد به اسرائیل می کنند ولی می داند چگونه انتقاد کند که هزینه ای هم ملت مالزی نپردازد و یا موجی علیه مالزی در سطح جهانی پدید نیاید.

خانواده العطاس هم در این منظقه موقعیت دیوانی، سیاسی،فرهنگی و حتی دانشگاهی پیدا کرده اند. علی العطاس وزیر خارجه سابق اندونزی، نقیب العطاس از روشنفکران مالزی، دکتر العطاس، دکتر فرید العطاس هم در این کنفرانس حضور داشتند. ریشه خانواده العطاس متعلق به حزرموت یمن است اجداد آنها سه قرن پیش به این منطقه مهاجرت کرده اند. بدلیل علاقه و اشتغال خاص علمی-فرهنگی و سیاسی این خانواده، تمدن و فرهنگ در روح این خانواده جان گرفته است و توانسته اند رشد قابل توجهی در اندونزی، مالزی و سنگاپور امروز به دست آورده اند و از جمله تاثیرگذاران ارزنده فرهنگی در این منطقه شدند؛ العطاس ها هم هرکدام بصورت جداگانه با آقای خاتمی ملاقات داشتند. از فرهنگ و اندیشه، سیاست و جنگ و بحران درد و دل می کردند و سخن می راندند.
بیداری و هشیاری عجیبی اینک جهان اسلام را فرا گرفته است. به برکت دانش و گردش سریع اطلاعات بحران شناخت کم شده است اما تحلیل ها متفاوت است! یکی از خوبیهای این سفرها و نشست و برخاست ها و ملاقات ها و جلسات این است که آدمی به منظومه فکری دیگران، دانش وتحلیل آنها آگاه می شود و خود را از قرنطینه فکری و علمی می رهاند.
در حاشیه کنفرانس نشست های زیادی داشتیم مثلاً انجمن غیر انتفاعی زنان مسلمان مالزی که اتفاقاً دختران ماهاتیر و البداوی هم از جمله بنیانگذاران آن بودند با آقای خاتمی جلسه داشتند و نسبت به تحرک و فعالیت های علمی-اجتماعی زنان مالزی طرح ها و ایده های جالبی داشتند.
بازدید های متنوعی هم در این سفر داشتیم.از مسجد جالب مسلمانان در کوالالامپور تا معبد زیبای بودائیان و مجسمه رفیعی که در آن بنا کرده اند.
به اتفاق آقای خاتمی به موزه هنرهای اسلامی مالزی رفتیم.این موزه آثار زیاد و ارزشمندی از اشیاء، کتب خطی، سفال ها و ظروف دوره اسلامی، سکه ها و قطعات و مرقعات خط در درون خود جای داده بود.
بیش از ۷۰ درصد آثار موجود در این موزه متعلق به حوزه تمدن ایران پس از اسلام است.خانم دکتر ماندانا برکشلی و آقای دکتر امیر ذکرگو استاد دانشگاه تلاش زیادی برای این موزه کرده اند. ابتکارات ارزنده ای که در نوع خودش جای قدردانی وسیاسی دارد. ماندانا برکشلی همسر دکتر امیر ذکرگو و دختر استاد بزرگ مرحوم دکتر مهدی برکشلی موسیقیدان و ریاضی دان استاد دانشگاه تهران است.ایرانیان هرجا که باشند می درخشند.
شام آخر را هم در رستورانی به نام ناب که به همت آقای عباس ظریفیان درست شده است صرف کردیم.محیط رستوران فرهنگی بود.تزئینات این رستوران کاملا ایرانی و با ذوق چیده شده بود.در کنار شام امشب تجلیلی از مسلمانان و برخی افراد فرهنگی انجام گرفت.قریب ده هزار ایرانی در مالزی زندگی می کنندوبیش از سه هزار دانشجوی ایرانی در مالزی داریم.
سه شنبه به تهران بازگشتیم.سید بزرگوار ما حسابی از سرماخوردگی رنج می برد. حالت تب و التهاب در درون هواپیما باعث شد تا آقای خاتمی وضعیت نا مطلوب پیدا کند که حسابی نگرانی حال ایشان شدیم. هرچه بلد بودیم خواندیم و به آقای خاتمی فوت کردیم که صحت و عافیت خود را بازیابند.

 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما