از صبر و حوصله همه میهمانان عزیر و ارجمند و همچنین دانشوران و متفکران ایرانی که در جهات مختلف بحث مشارکت داشتند، تشکر می کنم. امیدوارم این جلسه مقدمه خوبی برای یک همکاری استراتژیک بین ایران و اعراب که در نهایت همه ما در دایره تمدن اسلامی زندگی می کنیم، باشد و چاره ای نداریم جز اینکه همدیگر را بهتر درک کنیم و با هم تفاهم بهتر و بیشتری داشته باشیم.
به عقیده من تکیه بر تاریخ روابط، مشکلی را حل نخواهد کرد و با تاریخی گری و تاریخ نمی توانیم راهبرد و استراتژی برای آینده روابط و کشورهای عربی و ملت های عرب را تبیین کنیم، بلکه باید با درک واقعیت های موجود جهان و سرنوشت مشترکی که داریم، تهدیدات مشترکی که ما – ایران و اعراب – را دربرگرفته و فرصت های مشترکی که در حال گذر است روابط آینده مان را تبیین کنیم و در جهان امروز بتوانیم حرف های خودمان را بزنیم. خصوصا" ما ایرانیان و شما اعراب نقش سترگ و ارزنده ای را در تکوین تمدن بشری خصوصا" در هزاره دوم میلادی داشته ایم و امروز که روز ورود ما به هزاره سوم میلادی است، باز از دامن تمدن اسلامی و از میان همین تمدن ایرانی، منادی گفتگو و مشارکت در جهان امروز برخواسته است. این افتخار متعلق به همه ما مسلمان ها است و مربوط به یک حوزه جغرافیایی از تمدن اسلامی نیست. مربوط است به همه، هم به تمدن ایرانی و هم به تمدن عرب. ما باید این فرصت های ارزنده را مغتنم بشماریم و این فرصت های ارزنده می تواند برای زندگی بهتر و درک عمیقتر و بیشتری که باید در میان ما ایرانیان و شما اعراب به وجود بیاید راه گشا باشد.
در هزاره دوم میلادی، متفکران بزرگ اسلامی – چه از ایران و چه از اعراب – نقش سترگ و ارزنده ای را در تکوین تمدن بشری داشتند. شما در ایران فارابی را می بینید، ابن سینا را می بینید. رازی، بیرونی و بسیاری از متفکران دیگر ایرانی را می بینید. در جهان عرب هم ما ابن جبیر، ابن ماجه، ابن بطوطه، ابن خلدون، اخوان الصفا و بسیاری از متفکران دیگری که در تفکر اسلامی نقش داشتند را می بینیم متأسفانه امروز جای همه اینها و نامشان در تمدن پیشرفته بشری فراموش شده و خیلی از اندیشه های ما را از آن خودشان کرده اند. فرصت بسیارکم است و من نمی توانم در این فرصت کم یک جمع بندی از جلسه در ابعاد مختلف اقتصادی و سیاسی آن داشته باشم ولی به صورت مختصر عرض می کنم که ما در ایران نیاز داریم که به نحوی کشورهای عرب را اعم از کشورهای شرقی جهان عرب و کشورهای مغرب عربی را بهتر بشناسیم و درک دقیقتر نسبت به آنها داشته باشیم. این جلسه این پیام و بشارت را برای مجموعه دانشوران و دانشگاهیان، اهل فکر و اهل دولت در ایران به وجود آورده که حتما" ما باید یک شناسایی نسبت به اعراب داشته باشیم و انشاءالله این کار را انجام خواهیم داد.
همانطوری که آقای دکتر هویدی فرمودند نیازمند آن هستیم که ادبیات سیاسی – اجتماعی که در جهان عرب ساری و جاری است را به نحوی ترجمه کنیم. این یک واقعیت است و ما باید بسیار گسترده تر از آنچه که امروز انجام گرفته کار جدی انجام دهیم. این هم در دستور کار دیپلماسی کشور و دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی قرار دارد که انشاءالله با همت عزیزانمان انجام خواهد شد.
پتانسیل ها و ظرفیت های اقتصادی که وجود دارد باید به صورت یک واقعیت در نظر گرفته شود. نقش توریسم در اقتصاد ما و اعراب تعیین کننده است و ما باید آن را جدی بگیریم. ایران و کشورهای عربی با چالش های مشترکی در اقتصاد جهانی روبرو هستند. پدیده جهانی شدن را نباید صرفا" از نظر منفی نگاه کنیم، فرصت ها را باید در نظر بگیریم. و در این جاهم با یکدیگر همکاری داشته باشیم.
در بحث نفت شما می بینید که جهان عرب و جهان اسلام که تولیدکنندگان عمده نفت هستند از همکاری با هم بهره برده اند. در زمینه مسائل فرهنگی، هم نیازمند آن هستیم که ایران شناسی دقیقی در کشورهای عربی داشته باشیم. ایران شناسی که مبتنی بر واقعیت های امروز جهان ایران باشد. نه ایران شناسی که بر پایه های سلطه باستان گرایی و اندیشه منحط باستان گرایی. ما نه آن جاهلیت قبل را قبول داریم و نه باستان گرایی و شاهنشاهی را. ما خودمان را یک کشور اسلامی می دانیم. واقعیت های بسیار اساسی داریم که امروز می تواند برای برادران عربمان مفید باشد و خودمان را در اختیار آنها می گذاریم هم از حیث انتقال تکنولوژی و هم از لحاظ همکاری های علمی و فرهنگی که مطمئنا" منتج به یک ثبات، امنیت و صلح و آرامش در منطقه و یک همفکری و همدلی با جهان عرب خواهد شد.
در مباحث سیاسی دوستان به بحث های بسیار خوب و عمده ای اشاره داشتند بحث هائی که هر کدام می تواند برای ما و شما تأثیر جدی و استراتژیک داشته باشد. من به سرفصل های این بحث ها که یادداشت کرده ام مراجعه نمی کنم بلکه نکته ای را عرض می کنم: اگر جامعه عرب، اگر متفکران عرب، اگر دولتمردان سابق لاحق جهان عرب، اگر متفکران سابق و لاحق جمهوری اسلامی ایران امروز همدلی کنند و یک رایزنی مشترکی داشته باشند، ما می توانیم روابط بسیار مستحکمی را در میان اعراب و ایرانیان داشته باشیم و تأثیر این رایزنی تأثیر این روابط بر جهان اسلام است. تأثیرش در برابر اروپا و آمریکاست.
ما نباید تمام اشکالات گذشته را از دید غربی ها یا اروپائی ها یا آمریکائی ها بدانیم. سهم عمده ای از این اشتباهات مربوط می شود به نیاکان ما، به گذشتگان ما، به آنهایی که با تدبیر به این حوزه از فکر و تعامل سازنده نیندیشیدند. لذا لازم است که ما از منظری جدید به زندگی امروز و آینده ملت هایمان نگاه کنیم و تصور می کنم که وجود و وقوع یک رایزنی قدرتمند بین اعراب و ایرانیان تأثیرگذار و کارساز است و در جهان امروز می تواند نقش آفرینی کند. در بسیاری از رایزنی های ضداسلامی، استعماری می تواند مقاومت و مقابله کند و می تواند چهره جدیدی از حوزه تمدنی ایران و اسلام، حوزه تمدن عرب و اسلام، ایرانی و عرب و اسلام را در جهان امروز انشاءالله به ظهور برساند. به هر صورت این نشست مقدمه یک نشست وسیعتر، یک کنگره وسیع بین ایران و اعراب می تواند باشد. خواهشی که داریم این است که متفکران و میهمانان عزیز ما در این حوزه فکر کنند و انشاءالله سال آینده ما جمع کثیری از تأثیرگذاران و متفکران عرب را در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی و روشنگری و روشنفکری، سیاسی و اقتصادی داشته باشیم که بتواند تحول جدید و تأثیرگذاری بر جهان اسلام، جهان عرب و ایران بگذارد. بنده از همکارانم خواسته ام انشاءالله سال آینده که شما آمدید نشریه تخصصی در زمینه روابط ایران و عرب را داشته باشیم. خواهش دارم که شما و همه همکارانتان و متفکران دیگر کمک کنند که این نشریه، شناسایی دقیقتر، بهتر و بیشتر جهان عرب در ایران و ایران نسبت به جهان عرب را بهمراه داشته باشد.
از این که نتوانستم درخور شخصیت و منزلت عزیزان میهمان خصوصا" شخصیت های سیاسی که دارای منزلت ویژه ای در جهان عرب هستند در اینجا پذیرایی کنیم، مغذرت می خواهیم. امیدواریم که شما به صفای دل خودتان ما را ببخشید و این جلسه مقدمه خوبی برای همفکری و همدلی باشد. بنده دیگر اسم نمی برم. از همکاران خودم هم تشکر می کنم.
در پایان شعری از اقبال لاهوری، متفکر مسلمان که ایرانی نیست و در شبه قاره هند زندگی می کرده ، ولی این شعر را به زبان فارسی گفته و شاید زبان حال این جلسه باشد، به یادگاری برای شما عزیزان می خوانم. اقبال یک روحیه ضداستعماری داشت. او معتقد به یک نوع همدلی و همباوری و همیاری مسلمانان بود. اقبال می گوید:
«امر حق را صحبت و دعوا یکی است خیمه های ما جدا دلها یکی است
اهـل چیــــن و مصـــر و ایرانیـم ما شبــنم یک صبـــــح خندانیم ما»
امیدوارم که این شعر اقبال مقدمه وحدت و همدلی ما ایرانی ها و شما اعراب باشد که بشارت قرآن هم همین است. انشاءالله موفق باشید – (والسلام علیکم و رحمةالله)