و عبدالله مسعود روایت کند که رسول(ص) اکرم گفت: روزگاری آید برمردمان که دینِ مرد سلامت نیابد مگر که میگریزد از جایی به جایی و از کوهی به کوهی و از سوراخی به سوراخی، چون روباه که خویشتن از خویشتن، می دزدد.
گفتند: یا رسول الله، آن کی باشد؟
گفت: چون معیشت بی معصیت نتوان آوردن، آنگاه عزب بودن حلال شود.
گفتند: یا رسول الله، چگونه بُوَد و ما را به نکاح فرموده ای؟
گفت: آنگاه هلاک مردم مرد بر دست مادر و پدر وی بُوَد، اگر مرده باشند بر دست زن و فرزند بُوَد، اگر نباشد بر دست قرابت بُوَد.
گفتند: چرا؟
گفت: وی را به تنگدستی و درویشی ملامت میکنند و چیزی که طاقت آنرا ندارد و از وی میخواهند تا وی در هلاک خویش افتد.
امام محمد غزالی، کیمیای سعادت، ص ۴۴۳
* غزالی می گوید که این زمان که رسول(ص) پیش از روزگار ما وعده داده است، «به مدتی دراز آمده است» معلوم نیست اگر غزالی در دوران ما زندگی می کرد چه می گفت!