دیپلماسی هوشمندانه

این روز ها ایران در کانون گرم اخبار عالم قرار گرفته است. گویا موضوع ایران پایان ناپذیر است و روز به روز دامنه سوء تفاهمات افزوده میشود. چیستی و چرایی این ماجرا در چیست؟ آیا می توانیم با دیپلماسی و اتخاذ تصمیمات سنجیده و به هنگام، دامنه تهدیدات و اصولا نوع زبان و ادبیات نا موزون سیاسی نسبت به کشورمان را تغییر دهیم؟ یا اینکه بایست در انتظار روز واقعه بنشینیم ودست بر روی دست بگذاریم تا ببینیم سرشت و سر نوشت و مقدرات کشور وملت چه می شود؟ماشین تبلیغات و جنگ روانی علیه ایران به راه افتاده است و چنان قلب
حقایق می کنند که حتی تردید و ابهام را در دایره دوستان ایران نیزجا انداخته اند. 

 امروزه یکی از جدال آمیز ترین و مهم ترین چالش های ایران مسائل مربوط به سیاست خارجی است. آیا میشود گفت تعامل به تنهائی یک راهبرد است، همانگونه که مذاکره به خودی خود یک راهبرد تلقی نمیشود؟ لفاظی های متوهم، راهبرد های شکست خورده بهمراه داشته است. اصولا چرا جهان این مقدار با عدالت فاصله پیدا کرده است؟ از زمانی که از امکانات سازمان ملل متحد بهره برداری شرورانه شده و با ابزاری نمودن امکانات سیاسی وبین المللی سیاست های تهدید امیز اعمال می شود، دامنــه تهدیدات بین المللی بیش از گذشته شده است. برای آنکه سازمان ملل متحد و شورای امنیت و دیگر ساز وکار های بین المللی برخوردار از وجاهت واعتبار باشند، اجرای عدالت وعدم سیاست دو گانه در رفتار غرب و اعمال تبعیض آمیز قوانین محدودیت های عمده ایی را برای سازمان ملل متحد که نهادی است منتج از تلاش وعقل بشر بوجود آورده است. اظهارات غیر مسولانه در راستای تهدید مرزی با روح منشور سازمان ملل متحد سازگاری ندارد. حتی تحریم های چند جانبه و هماهنگ شده در کانون قدرت های جهانی، ابزاری معیوب و نا کارمدهستند و هر گونه تحریم ها خسارات عینی و واقعیش را بر ملت ها می گذارد.

چارچوب فهم تحریم ها نیازمند درک دقیق تر فضای به وجود آمده است. چگونه می توان برداشت ها و عکس العمل های انتزاعی به وجود آمده در عرصه جهانی و  بین المللی را بهتر درک کرد و فهمید.ابعاد تحریم ها و انگیزه شناسی این تحریم ها دارای معانی خاص است که تامل و دقت خاص خودش را مطالبه می کند. فضای موجود همان تداوم تحریم های قبلی، البته با دامنه ای وسیع تر و حرکتی هماهنگ تر از خصومت قدرت های جهانی است. وقتی به تاریخ مناسبات سیاسی ایران با دول خارجی می نگریم، می بینیم که از منظر تاریخی همواره ایران از دوره قاجار تا کنون گهگاه با تحریم های ناگفته و نانوشته ای روبرو بوده است. در دوره قاجاریه ایران تامین کننده برنج روسیه بودکه روسها آنرا تحریم کردند. در دوره بحران نفت در دهه پنجاه میلادی بحث تحریم نفت ایران مطرح بوده است. بسیاری از اتفاقات جدید در عرصه تحریم مربوط به ملاحظات و مناسبات روابط ایران و ایالات متحده امریکاست. از نظر دولت واشنگتن، روابط ایران-امریکا حالت اضطراری دارد. به همین دلیل تغییرات جدی در جنس و نوع تحریم های بین المللی و حتی تحریم های امریکا-اتحادیه اروپا و برخی دیگر از متحدانشان پدید آمده است.

پدیده نظریه اوباما و پیوندش با تحریم ها پدیده ای غیرمنتظره و در عین حال جدید است که آنرا با مسائل داخل ایران آمیخته کرده است و این نکته جدید قابل تاملی است که حتما دست اندرکاران سیاست خارجی بایست بدان توجه جدی کنند. نکته مهم دیگر ترکیبی بودن تحریم هاست. این تحریم ها روند و فرایندی است که اعمال تدریجی آن زیانبار است. ابعاد تحریم نکته بسیار مهم دیگری است که بایست فارغ از تصمیمات سیاسی بدان نگریست. مهمترین بعد تحریم، فلج کردن اقتصاد ملی ایران، نشانه گرفتن تکنولوژی و صنعت به ویژه در بخش انرژی ایران است که تحریم امریکا-اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد بدان توجه کرده اند. ابعاد دیگری از تحریم ها، محدودیت سازی برای معاملات اسلحه است و مهمتر از آن هدف قرار دادن بخش هایی از حاکمیت ایران است.

انگیزه قدرت های جهانی از این تحریم ها این است که بتوانند اجماع جهانی علیه ایران به وجود آورند. خود آنها باور دارند که با اعمال تحریم ها نمی توانند رفتار ایران را تغییر دهند. سه انگیزه اصلی از بلوغ این تحریم ها وجود دارد. تضعیف مبانی قدرت ایران، تضعیف موقعیت اقتصاد خارجی-انرژی و حمل و نقل ایران و تضعیف موقعیت مالی و پولی ایران. طراحان تحریم ضمنا به دنبال تحریک منطقه علیه ایران هستند. اسرائیل به دنبال تحریک ایالات متحده برای راه اندازی جنگ علیه ایران است. در مقابل، آنها به دنبال تحریک ایران و تخریب مبانی قدرت ایران نیز هستند. غرب به غلط مفروض می داند و اینگونه می پندارد که ایران به دنبال سلاح هسته ای است و در آینده تهدیدی برای منافع ایشان محسوب می شوند

در غرب با دو نگاه متفاوت اما با یک هدف به مسائل تحریم می نگرند:

1-جلوگیری از پیشرفت ایران در زمینه  فن آوری هسته ای

در این مسیر از تحمیل هزینه های سنگین، اعمال تحریم های تکمیلی و درگیر سازی مجموعه نهادهای بین المللی و اتحادیه های سیاسی و اقتصادی با مسائل ایران دریغ نمی کنند. هم اینک سیر تحریم های تکمیلی یعنی تحریم های شورای امنیت، امریکا، اروپا، تحریم های دو جانبه طراحی عملیات روانی و رسانه ای در بیان تحریم ها و پمپاژ خبری برای مردم ایران، همه و همه با یک هدف و آنهم متوقف ساختن برنامه های هسته ای ایران صورت میگیرد.

2-تحمیل تضییقات علیه مردم ایران

نکته دیگری که هم اینک اعراب و غرب بدان توجه جدی کرده است. تحمیل تضییقات سیاسی-بین المللی-اقتصادی و ملی برای ایران است. افزایش قیمت تمام شده واردات ایران، عقب نگاه داشتن ایران از فضای رقابتی در منطقه و در مقابل رشد رقبای ایران در منطقه مانند عربستان سعودی و ترکیه از اهرم های غرب در این زمینه است. در این میان سیر نزولی تاثیرگذاری ایران در معادلات انرژی جهان و سرعت بهره برداری همسایگان از چاههای مشترک که هر دو به دلیل دست و پنجه نرم کردن ایران با تحریم ها و نشانه های بین المللی است که ضربات زیادی را به اقتصاد ایران وارد می کند.غرب همچنین با همکاری روسیه و چین تلاش دارد نقش منطقه ای ایران را تضعیف کند که نمونه آن مخالفت با عضویت ایران در سازمان های منطقه ای مانند  معاهده شانگهای است.

غرب خوب می داند همکاری ایران با آژانس تاکنون از قلب حقایق نسبت به برنامه هسته ای ایران جلوگیری کرده است ولی اهداف سیاسی آنان رو در رو قرار دادن ایران با نظام بین المللی است. حتی عده ای که در اطاق بحران سازی غرب نشسته اند بی تمایل نیستند که ایران از NPTخارج شود و فضای بین المللی را برای برخورد نظامی فراهم آورند. عقل سیاسی و همت و منطق ملی حکم میکند تا بررسی محاسبه های دقیق با پدیده ایران هراسی امروز مواجه شویم و با تدبیر بتوانیم مسائل را درک و سپس حل و فصل نمائیم.



دوشنبه 11 مرداد 1389  3:47

آخرين تاريخ بازديد : شنبه 1 دى 1403  2:27:52
تعداد بازديد از اين خبر : 9278
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما