هفته گذشته روزنامه نیویورک تایمز گزارش داد که به دنبال پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات اخیر کنگره در آمریکا، این حزب در حال افزایش فشار بر دولت اوباماست تا مواضع سختتری را نسبت به جمهوری اسلامیایران اتخاذ کند. حتی جمهوری خواهان اعلام آمادگی کردهاند تا در زمینه موضوعات مختلف سیاست خارجی از جمله در خصوص افغانستان و تصویب معاهده استارت با اوباما تا حد ممکن همکاری کنند به شرط این که اوباما با ایران تهدیدآمیز برخورد کند و تاکید بیشتری بر استفاده از گزینه نظامیعلیه ایران کند.
اکنون سوال این است که به چه دلیل جمهوری خواهان سرمست از پیروزی تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا سیاست آمریکا را نسبت به ایران خصمانهتر کنند. دلیل اصلی چیزی نیست جز سرسختی سنتی جمهوری خواهان که دنیا را فقط تا نوک بینی خود میبینند و از هر وسیلهای برای پیشبرد سیاستهای خود بهره میگیرند. چندی پیش در کنفرانس امنیتی در شهرهالیفکس کانادا موضوع ایران یکی از موضوعات اصلی بود که در آن سخنرانان با گرایشات مختلف نسبت به ایران نظرات خود را در زمینه چگونگی برخورد با برنامه هستهای ایران بیان کردند که طبیعتا اکثرا خواهان برخورد شدید با ایران بودند.
در این کنفرانس سناتور گراهام ضمن حمایت از برخورد تمام و کمال نظامی با ایران در صورت دستیابی ایران به سلاح اتمی گفت اگر اوباما تصمیم بگیرد که فراتر از تحریمهای جاری با ایران سخت بگیرد، تعداد زیادی از جمهوری خواهان از این سیاست که ما به ایران اجازه نخواهیم داد که به سلاح هستهای مجهز شود حمایت خواهند کرد. وی سپس به طور ضمنی از بده و بستان با دولت اوباما سخن گفت و تاکید کرد که جمهوری خواهان آماده اند با اوباما در زمینه خروج از افغانستان در تابستان آینده در صورت ادامه حضور آمریکا تا سال 2014 و همچنین تصویب معاهده استارت در صورت سرمایه گذاری جدی در زیرساخت هستهای آمریکا همکاری کنند. دلیل دوم، مقابله با حضور انزواگرایان دو جناح چپ و راست در نظام سیاسی آمریکا در کنگره است که بعد از دهها سال دوباره حضور خود را در صحنه سیاسی آن کشور به رخ سنت گرایان از دو حزب میکشند.
این دو جناح که اتحادی نانوشته دارند دخالت بدون توجیه آمریکا در معادلات جهانی را برنمیتابند و معتقدند که آمریکا باید بیشتر به مسائل داخلی خود بپردازد تا اینکه در هر موضوع جهانی دخالت کند. ظهور جنبش تی پارتی در این دوره ازانتخابات کنگره آمریکا و پیروزی حدود یک سوم از نامزدهای آن در این انتخابات از دید برخی از دمکراتها و جمهوری خواهان سنتی زنگ خطری برای ورود آمریکا به دوره انزواگرایی در سیاست خارجی قلمداد میشود.
اگرچه تی پارتی تاکنون بیشتر در مسائل داخلی آمریکا مانند بزرگ بودن دولت، کاهش مالیات و سیستم بهداشت عمومی تکیه کرده و مواضعاش در زمینه سیاست خارجی به تفصیل بیان نشده است، در حاکمان واشنگتن از دو حزب این نگرانی به وجود آمده که این جنبش به مرور زمان قدرت یافته و با همکاری انزواگرایان دموکرات نقش آمریکا را در موضوعات جهانی کمرنگ کند. بر این اساس جمهوری خواهان سنتی که از نظر مسائل داخلی آمریکا نظرات نزدیکی به تی پارتی دارند در تلاشند تا مواضع خارجی این جنبش را تعدیل کنند. در کنفرانس هالیفکس سناتور جان مک کین از سیاست دولت اوباما نسبت به ایران شدیدا انتقاد کرد و در عین حال گفت که جمهوری خواهان طرفدار دخیل بودن آمریکا در مسائل بین المللی تلاش میکنند بر تازه واردین به کنگره تاثیر بگذارند.
این بدان معناست که سنت گرایان از دو حزب آمادهاند تا در زمینه سیاست خارجی همکاری کنند تا نقش آمریکا در صحنه بین المللی کاهش نیابد. بر این اساس است که پیش بینی میشود در صورت تشدید موضع اوباما علیه ایران، جمهوری خواهان با سیاستهای دولت اوباما در اکثر مسائل خارجی همراهی کنند. سوال مقدر در این برهه این است که نقش لابی صهیونیستی در تشدید مواضع آمریکا علیه ایران چه است؟ جای هیچ شک و شبههای نیست که پیروزی اوباما در انتخابات سال 2008 تاحدودی حاکمان رژیم اسراییل را نگران کرد و در طول دو سال گذشته دولت اسراییل با لطایف الحیل تلاشهای اوباما را برای پیشبرد مذاکرات صلح خنثی کرده است. مقامات این رژیم برای پیشبرد مقاصد خود حتی از برخورد شخصی با مقامات آمریکا دریغ نداشتهاند.
اعلام ساخت شهرکهای صهیونیستنشین همزمان با حضور جو بایدن معاون اوباما در اسراییل در اوایل سال جاری میلادی نشان داد که این رژیم از تحقیر دولت آمریکا نیز ابایی ندارد، کاری که بعد از انتخابات میاندورهای آمریکا تکرار کردند و در پاسخ پیشنهاد دریافت جنگندههای پیشرفته از آمریکا و موافقت آن کشور را با ادامه شهرک سازی در بیت المقدس شرقی دریافت کردند.
به دنبال پیروزی اخیر جمهوری خواهان که در مسائل بین المللی نظراتی شبیه به دولت فعلی رژیم صهیونیستی دارند، مقامات این رژیم نفس راحتی کشیدند و مطمئن شدند که در طول دو سال باقیمانده از ریاست جمهوریاش، اوباما اگر هم بخواهد توان تحمیل نظراتش را بر این رژیم نخواهد داشت زیرا وی هم اکنون ضعیفتر از گذشته شده و باید نقش لابی صهیونیستی در طول دو سال آینده به ویژه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 را جدیتر بگیرد. در چنین شرایطی آیا اوباما در قبال ایران تغییر رویه میدهد و مانند دولت بوش مواضع خصمانهتری را علیه ایران اتخاذ خواهد کرد. پاسخ به این سوال چندان آسان نیست. تا کنون دولت اوباما در ارتباط با ایران بر سیاست هویج و چماق تاکید داشته و همزمان با پیگیری گفتگوها با ایران سیاستهای دو جانبه و چند جانبه تحریمی علیه کشورمان را دنبال کرده است. از ابتدای سال آینده میلادی که کنگره جدید آمریکا آغاز به کار خواهد کرد، جمهوری خواهان با حمایت لابی صهیونیستی بر اوباما فشار وارد خواهند کرد که بیشتر بر چماق تکیه کند تا هویج.
به گفته سناتور جمهوری خواه گراهام، در این مقطع زمانی اوباما لازم است روشنتر در باره امکان به کارگیری از نیروی نظامی علیه ایران صحبت کند. تاکنون اوباما در این زمینه سکوت کرده و ترجیح داده است که در عین مطرح بودن انتخاب نظامی از تهدید آن کمتر بهره بگیرد و بیشتر بر همکاری بین المللی بر تشدید تحریمها تکیه کند. گزارش اخیر دو موسسه آمریکایی در واشنگتن مبنی بر اینکه حمله آمریکا علیه ایران در صورتی که هیچ دلیل قانع کنندهای برای حمله فوری ایران علیه شرکای آمریکا وجود نداشته باشد کل خاورمیانه را بیثبات خواهد کرد اهرم جدیدی در دستان اوباما خواهد بود که به سیاست جاری خود در قبال ایران ادامه دهد.
گزارش اخیر موسسه صلح آمریکا و مرکز استیمسون میگوید که دولت اوباما باید سیاست تعامل راهبردی (strategic engagement) با ایران را دنبال و به ایران انگیزههای جذابتری را پیشنهاد کند تا آن کشور برنامه هستهای خود را محدودتر کند. در همین راستا یکی از ایدههایی که در کنفرانس هالیفکس مطرح شد این بود که آمریکا میتواند درجهای از غنی سازی اورانیم در ایران را بپذیرد در عین این که بر ادامه مخالفت با پیشرفت ایران به سوی تسلیحات هستهای تاکید میکند.
این ایدهها در تقابل شدید با طرحهای جمهوری خواهان و صهیونیستهاست که خواهان برخورد شدیدتر با ایران از جمله حمله نظامی هستند. آینده نشان خواهد داد که آیا اوباما وارد بده و بستان با رهبران جمهوری خواه کنگره خواهد شد و پیچها را علیه تهران محکمتر خواهد کرد و یا به سیاست جاری خود ادامه خواهد داد. گفتگوهای آینده ایران و 1+5 که برای اولین بار بعد از پیروزی جمهوری خواهان بر کنگره برگزار خواهد شد برای دولت اوباما از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود.
اوباما نیاز دارد که نشان دهد در این دور از مذاکرات پیشرفت حاصل شده و جمهوری خواهان و صهیونیستها میخواهند این مذاکرات هیچ گونه پیشرفتی نداشته باشد. آنها حتی از هم اکنون اعلام کردهاند که گفتگو با ایران بینتیجه است و باید راههای دیگری را برای مقابله با برنامه هستهای ایران به کار گیرند. در چنین شرایطی ما باید بسیار هوشمندانه عمل کنیم. ما باید علنی و در صورت نیاز در گفتگوهای با 1+5 صراحتا اعلام کنیم که در عین اینکه اهل گفتگو هستیم ولی با تهدید نظامی کنار نمیرویم.
تجربه 8 سال جنگ تحمیلی به همه ثابت کرد که مردم ایران در مقابل تجاوز مقاوم و به مواضع اصولی خود پایبندند. از طرف دیگر هیات مذاکره کننده ایرانی باید با جدیت وارد مذاکره شده و به طرف مقابل این واقعیت را منتقل کند که آماده است در فضایی به دور از تهدید وارد مذاکره پایاپای شود.
گفتگوهای آتی فرصت مغتنمی است برای هر دو طرف که فارغ از هیاهو و جنجال وارد مذاکره واقعی شده و گفتگوها را تا نتیجه نهایی که همان دستیابی ایران به حق هستهای خود در چارچوب مقررات بین المللی و رفع تحریمهای ناصواب است ادامه دهند. در غیر این صورت تنها جنگ طلبان و آنهایی که به دنبال ایجاد آشوب و بلوا برای پیگیری مقاصد شوم خود هستند از این وضعیت بهرهمند خواهند شد