بنام خدا
حضار محترم، خانم ها، آقایان، دوستان و اساتید گرانمایه حضرات احصائی کیارستمی و اغداشلو
روز فرخنده و مبارکی است. روز پاسداشت فرهنگ و اندیشه و روز تجلیل از فکر و هنر و روزی که سرمایه های عظیم مردم که حاملان هویت تاریخی و عظمت و شکوفایی یک ملت را در خود جای داده اند، مورد تفقد بخش کوچکی از جامعه مدنی قرار می گیرند. دردانه های فرهنگ و هنر که به نوابغی در مقیاس جهانی تبدیل شده اند و نماد واقعی تاریخ هنر وتاریخ فکر ایرانی هستند.
بر کسی از اهل فرهنگ و اندیشه پوشیده نیست که فضای فرهنگی ایران امروز تناسبی با استحقاق و ظرفیتهای موجود این سرزمین گرانـقـدر و سرگذشت و سرنوشت پـرمایه آن ندارد. وظیفه خطیر همه فرهنگدوستان است که راههای غنی تر ساختن فضا را بیابند و بازنمایند. کاوشـهـای ما باید از سر آگاهی به اکنون، معرفت به گذشته و بصیرت به آینده باشد
در غرب مرسوم است به هنگام تجلیل و یا بزرگداشت یکی از شخصیت های فکری و یا فرهنگی به معرفی یکی ازاسطوره های فرهنگی جهان اهتمام میورزند سپس در ذیل آن به بزرگداشت شخصیت مورد نظر می پردازند اما امروز کار من بسیار دشوار است، چون از دوستانی باید نام ببرم که خلاصه و عصاره فضائل فرهنگی یک ملت اند و مقایسه ایشان با مواریث کهن شایسته نیست.
این که در اینجا سخن از هفتاد ساله ها شد به زعم من حضرات تصرف در شناسنامه کرده اند و این حضرات عمری بیش از هفتاد سال دارند، چون این آقایانی که من می شناسم به اندازه هنر ایران عمق دارند و تجربه ایی در فرا سوی تاریخ را هر کدام در سینه ستبر خود جای داده اند و از سوی دگر وقتی چابک ذهنی و قدرت قلم و اوج شکوه و شکوفایی شان را که نظاره می کنم بعید می دانم از پیچ وخم چهل چلگی کذر کرده باشند، چون هر سه ایشان در نهایت شادابی و نشاط نقش افرینی می کنند.
آری. کیارستمی،احصائی و آغداشلو هنرمندان با فضیلت و پر ارزش ایرانی هستند و چون ایرانی هستند جهانی هستند.
این حضرات ریشه در این آب و خاک داشتند و به همین دلیل با همه سختیها و تلخیها چون در ایران ماندند در مقیاس جهانی عرضه شده اند و مفتون قصه پر غصه هفت گنبد افلاک فرنگ نگشتند.
این دوستان به اصالت فکر واندیشه در هنر و در ذات آن، یعنی توجه به هویت ملی عنایت جدی دارند و همین رمز ماندگاری شان است.
هویت این برادران در آثارشان مشخص است. آنچه مهم و جاودانه است، پیوند ایشان با جامعه و فرهنگ بصورت زنده و تنفس در محیطی که به آن تعلق دارند اقایان را به اوج معرفت هنری وفرهنگی رسانده است.
در کار این حضرات هنوز بالندگی و تحول و سیال بودن را می توان دید هیچگاه قصد توقف ندارند. نوزائی و زایندگی فصل مشترک این عزیزان است. حیات و نو آوری و رسیدن به قله مطلوب ایشان را از دیگران متمایز ساخته است.
دوستان؛ خانم ها، آقایان!
در قرن 16 و 17 تقریباً تمام آثار سعدی به زبانهای اروپائی ترجمه شده بود و او شناخته شده ترین شاعر ایرانی در اروپا بود. چرا چون از حکمت عملی و حقوق شهروندی صحبت کرده بود. همین بود وجه ارادت ولتر به او. حافظ در قرن 18 در نوع نگاه لطیف شاعرانه اش به انسان و جهان در اروپا مورد توجه قرار گرفت. البته نه در حد گسترده ای که سعدی داشت. اما مولانا چندان شناخته شده نبود. اما درست همان زمان که خلاء عدم توجه به فرهنگ بحرانهای هویت و تنهائی های کشنده برای جوامع بشری پدید آورد و عکس العمل آن در قالب توجه تعصب آلود به موضوع هویت، کشمکشها را دامن می زد، یکباره یک توجه عظیم جهانی به مولانا را پدید آورد. پس تمدنی که زمانی سعدی را پیش می آورد و زمانی مولانا را یک تاریخ چند وجهی و درخشان از مواجهه با چالشها را داشته است. درست است که این مثال ها به وادی ادبیات مربوط است، اما می دانیم که ادبیات و توان و گستره نگاه آن آئینه تاریخ نگاه یک ملت به جهان و زندگی است.
بسیاری از مفاهیمی که تحت عنوان پیشرفت از قرن نوزدهم جا افتاد و در قرن بیستم شتاب گرفت، عنصر فرهنگ را مورد غفلت قرار داد. وقتی در پایان قرن بیستم مشکلات جوامع بشری حاد شد، تازه متفکران متوجه آثار این غفلتها شدند. در سالهای آغازین قرن بیست و یکم می بینیم که جامعه بین المللی دارد نسبت به این غفلت تاریخی خودش در دوران مدرن عکس العمل نشان می دهد و تلاش می کند بجنبد و جبران کند.که همه نشان دهندة یک آگاهی عمومی و احساس ضرورت از طرف وجدان عمومی بشر است "توسعه" منهای"فرهنگ" عقیم است و پایدار نیست.
یکی از نارسایی های فرهنگی این زمانه، هم در میان ما و هم خارج از کشور، غلبه سطحی نگری بر ژرفا نگری است. این بیماری دامنگیـر و ویرانگـر اسباب بسیاری دارد، و البته با شتـابزدگی و سطحی نگری که اغلب تحت لوای جهانی شدن مطرح می گردد، همگام و همپایه است. اینکه "شهرت جای "شرف" را بگیرد، و آوازه برخی معروفین آوای اندیشه ورزان و دانش پیشگان را تحت الشعاع قرار دهد، مصیبت فرهنگی بزرگی است، و مانع ژرفا یافتن و غنی شدن کار فرهنگی به شمار می رود.
بحران هویت که بر اساس نظر مطرح در مجامع فرهنگی مشکل ساز شده است، وقتی پدید می آید که تجربه ای از تاریخ چگونگی هضم آنها در استاندارهای ملی را نداشته باشیم.
نگاه کنیم به رابطة علم و قدرت و تحول تاریخی آن از قرون وسطی تا کنون، نگاه کنیم به ترجمه بی واسطه علم به پول، و نگاه کنیم به رابطه "فرهنگ" به عنوان یک عنصر وحدت بخش و در عین حال یک عنصر جدائی آور. فرهنگ همان قدر که وحدت بخش است می تواند مرز بندی و دیوار هم ایجاد کند. چگونه از دیوار آن بگریزیم و به وحدت برسیم؟ اینجاست که تجربه تاریخ یک ملت می تواند الگوها و راهکارهای منحصر بفرد ارائه کند
در همه مجامع فرهنگی این اعتقاد به وجود آمده بود که گرچه مقوله جهانی شدن یک واقعیت است، اما با فرهنگ می توانی آنرا مدیریت و مهار کرد. فرهنگ و هنر ذاتاً موجوداتی فرا تاریخی هستند. اگر چه ارزش تاثیر ملتهای تاریخی و نقش آنها از بقیه متمایز است. ولی هنر و فرهنگ از ژرفای ذهن خلاق و پرسش گر و کنش گر هنرمندان وهنرشناسان پدید می آید.
حدود یک قرنریال قدرتها فکر می کردند که از راه اقتصاد یا مهارت ها و معاهدات سیاسی می توانند بحرانها را مهار کنند، ولی تجربه نشان داد که بدون توجه به فرهنگ و هنر واندیشه نمی توان بر آنها غلبه کرد.
اگر این مقدمات را بپذیریم می توانیم درک کنیمارزش و قدرت استراتژیک ملتهائی را که هنر و فرهنگ و تمدن آنها شناسنامه و مشروعیت تاریخی دارند و تجلی آن را بایست در پویایی و برنائی هنر آفرینان و خالقان متفکران ملت ها جستجو کرد.
تجلیل از شخصیت های جهانی هنر ایرانی یک نگاه فانتزی و یا عطش نوستالژیک نیست و این کونه نباید تلقی شود، بلکه گذر و پلی است برای پیوند ما با ارزش های تاریخ فرهنگ و ایرانی خودمان ، و نه برای زندگی امروز بلکه برای ورود در سطح و معادلات جهانی و تلاشی در حل بحرانهای موجود جهان.
راهی تازه باید گشود و مسیر را برای پا گرفتن سخنهای نو آماده ساخت، و به سوی غنای هر چه بیشتر فرهنگ عزم کرد. و پیمودن این را ممکن نیست مگر با معرفت پیدا کردن و ارج نهادن به اسطوره های فرهنگ این سرزمین. معاریف ومشاهیری که خالقان نامدار و نام اور ایران هستند
استاد احصائی
استاد آغداشلو
استاد کیا رستمی
شما آقایان سرچشمه های محبت ملت و مظهر فضیلت و شرف و افتخار آفرینان صحنه های دانش واندیشه و هنر و فرهنگ این سر زمین هستید. به رسم ادب و یادگار از خداوند مهربان عمر بلند چون بلندای افتاب، ذهن خلاق و چابک و گام های استوار برایتان مسئلت می کنیم و دعای خیر همه نیکان و دوستان را بدرقه راهتان می کنیم