گفت و گوهای ایران و کشورهای ۱+۵ شنبه بعد از ظهر در استانبول خاتمه یافت و هنوز زمان جدیدی برای دور بعد گفتگوها تعیین نشده است. در حالی که از ابتدای مذاکرات هیات ایرانی فضای مثبتی از گفتگوها ارائه می داد، از اواخر روز اول گفتگوها کشورهای غربی نارضایتی خود را از جلو نرفتن مباحث اعلام داشتند. در پایان نیز خانم اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از روند گفتگوها ابراز ناخرسندی کرد و ایران را به دلیل آنچه وی معرفی پیش شرط ها خواند مسئول عدم پیشرفت در اجلاس قلمداد نمود. از سوی دیگر، جلیلی دبیر شورای امنیت ملی کشورمان گفت که مطالب مطروحه توسط هیات ایرانی پیش شرط نبوده بلکه به عنوان ملزومات گفتگوها ست.
هنوز اطلاع دقیقی از محتوای اجلاس منتشر نشده است ولی مطالبی که از سوی دیپلمات های غربی نقل شده حاکی از این است که در استانبول کشورهای ۱+۵پیشنهاد مبادله سوخت را مطرح کرده و خواستار تقویت نظام بازرسی برنامه هسته ای ایران شدند. از سوی دیگر، ایران هرگونه بحث درباره برنامه هسته ای خود را منوط به لغو تحریم های شورای امنیت و به رسمیت شناخته شدن حق ایران در داشتن چرخه سوخت هسته ای توسط کشورهای مذکور دانسته که از سوی طرف مقابل به عنوان پیش شرط معرفی و رد شد. مصاحبه مطبوعاتی آقای جلیلی بعد از اجلاس نیز بیشتر تکرار مواضع کشورمان بود و جزییاتی از گفتگوها بیان نشد.
در ارتباط با جلسات استانبول نکات ذیل قابل طرح است:
جلسات ایران و ۱+۵ در استانبول نمی تواند مذاکره قلمداد شده زیرا اولا در یک مذاکره جدی بین دو طرف همیشه بده و بستان مطرح است و طرفین از قبل خود را برای نوعی سازش با یکدیگر آماده می کنند. ثانیا در یک مذاکره واقعی طرفین ابتدا درباره دستور کار به تفاهم می رسند و سپس بر مبنای آن دستور کار مذاکره را آغاز می کنند. قبل از جلسات استانبول در حالی که ایران دستور کار اجلاس را زمینه های مشترک همکاری معرفی و اعلام می کرد که بحث برنامه هسته ای کشورمان در دستور کار نیست، کشورهای 1+5 موضوع برنامه هسته ای ایران را مهم ترین دستور کار اجلاس می دانستند. لذا از ابتدا مشخص بود که اجلاس استانبول به نتیجه ای نخواهد رسید زیرا در خصوص دستور کار اجلاس بین طرفین اختلاف نظر وجود داشت. بنابراین می توان اجلاس استانبول را "گفت وگو" معرفی کرد که طرفین در طول جلسات صرفا به طرح مواضع خود اکتفا کردند.
از گفتگو های استانبول چنین استانباط می شود که کشورهای ۱+۵ به دلیل آنچه فشار تحریم های دو جانبه و چند جانبه بر اقتصاد ایران و همچنین تخریب در سیستم رایانه ای برنامه هسته ای ایران می خواندند خود را نیازمند تنزل از مواضع خود نمی دیدند و هیات ایرانی نیز عمدتا به دلیل اختلاف نظر بین کشورهای فوق الذکر و همچنین کاهش تهدید حمله نظامی علیه ایران مایل نبود هیچ گونه انعطافی از خود نشان دهد. البته نکاتی که از سوی ایران مطرح شد مبنی بر اینکه تحریم ها -- که علاوه بر تبعات اقتصادی آن در شان ملت بزرگ ایرا ن نیست -- باید لغو شود و حقوق ایران بر مبنای معاهده ان پی تی به رسمیت شناخته شود کاملا بجا و صحیح است. نکته ای که فراموش می شود این است که مواضع هر دو طرف از ابتدا برای یکدیگر کاملا شناخته شده بود. هم غربی ها می دانستند که موضوع تعلیق غنی سازی امری محال است و هم ایران می دانست که درخواست لغو کامل تحریم در شرایط کنونی واقع بینانه نیست. چنانچه دو طرف موافق انجام "مذاکره" به معنای واقعی آن بودند باید قبل از آغاز گفتگوهای استانبول از طریق کارشناسان خود ابتدا دستور کار اجلاس را نهایی و سپس در خصوص محتوای مذاکرات توافقات اولیه را به انجام می رساندند و جلسه مقامات عالیرتبه را به تکمیل آن توافقات اختصاص می دادند. این روش در همه مذاکرات بین المللی هر چند پیچیده جاری و ساری است.
گفت وگو های استانبول نشان داد که هر دو طرف گذر زمان را به تفع خود دانسته و لذا از نشان دادن انعطاف خودداری کرده و امیدوار بودند طرف مقابل کوتاه بیاید. در حالی که با شروع مذاکره واقعی هر دو طرف منتفع شده و در عین اینکه ایران به حق خود در زمینه استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای می رسد، جامعه بین المللی نیز نسبت به صلح آمیز بودن برنامه ایران مطمئن می شود.
با توجه به مطالب بالا امید است که هردو طرف با استفاده از تجربه گفتگوهای استانبول از طریق گفتگوهای فشرده کارشناسی دستور کار اجلاس بعدی را نهایی کرده، مقدمه توافقات را فراهم آورده و با انجام مذاکرات واقعی به یک راه حل مرضی الطرفین برسند.