توجه و رویکرد رهبری در سال جدید به منزله تبیین راهبرد نظام آنهم تاکید بر مفهوم توسعه همه جانبه و درک واقعیت های اقتصاد ملی نکات بسیار ظریف و مهمی را در درون خود جای داده است که در آن نمادهایی از نیاز ها ، ضرورت ها و اولویت های زندگی مردم ، بهخوبی دیده می شود و مهمترین شاخصه از ماهیت و توجه تفکر حاکمیت را به عنوان تشخیص و هدف مند کردن معیار های توسعه جامع اقتصادی در آن می توان یافت و هم چنین با حقیقت وضع موجود، آن را محک زد.
توجه صاحب نظران و نخبگان به شاخصه های توسعه پایدار همانا رصد کردن عملکرد اقتصادی دولت و بخش خصوصی و نقد اگاهانه و منصفانه و سازنده در این راستا از مهمترین دغدغه های نظام ورهبری تلقی می گردد.
بشر امروز در مصاف با پدیده های جهانی شدن و جهانی سازی روبروست، نیکان و انسان های خردمند و فطن ، به خوبی میدانند که اقتصاد کلان مرتبط با موضوعات مختلف اجتماعی وسیاسی بسیار با اهمیت است و نسبت میان اقتصاد ملی و امنیت ملی مهمترین عنصر در ارزیابی و اندازه گیری های اقتصاد کار آمد واقتصاد متحول و اقتصاد ایجابی در کشورهای توسعه یافته تلقی می شود.
شاخصه های دیگری و اما مهم در باب توسعه منابع انسانی و در ابعاد کلان آن یعنی بحث سلامت و بهداشت و أموزش عمومی و خدمات به عنوان اساسی ترین مولفه های مورد بحث در سازمان های علمی وبین المللی جهان مطرح است که اتفاقاً در ذات موضوع جهاداقتصادی مفهوم ومعنی پیدا می کند.
اجرای دقیق و عملکرد صحیح در اقتصاد های کارآمد و پویا زمانی قابل تحسین و در خور توجه است که با مبانی فکری توسعه همه جانبه همخوانی و هم آوایی داشته باشد. ملاک راه درست و روش منطقی اقتصاد، احساس سلامت در زندگی روزمره مردم و اجرای مبانی واقعی توسعه پایدار وعدم انحراف و عدول از سند چشم انداز و توجه به گفتمان توسعه همه جانبه عین عدالت اجتماعی است.
جهاد اقتصادی الزامات و مقتضیات خاص خودش را دارد. در جهاد اقتصادی پیشرفت سریع و چشمگیر در تولید داخلی و ارج نهادن به اقتصاد مولد، اقتصاد خدمات، اقتصاد منهای نفت، موضوعاتی است که باعث شکوفایی وشادابی بخش های مختلف جامعه و اقتصاد می شود.
دولت ها و زمامداران و مسئولان اقتصادی هستند که با آگاهی یافتن از مهمترین چالش های ملی و فرصت های جهانی در عرصه اقتصاد و بهبودی زندگی روزمره مردم به باز تعریف اولویت ها وفرصت ها اهتمام باید بورزند.
به همین دلیل است که جهاد اقتصادی مفاهیم ارزشمندی را در درون خود قرارداده است که در آن می توان به ترمینواوژی های پر مفهومی مثل آرمان عدالت اجتماعی، ارتقاء سطح زندگی مردم ، پایان تصدی گری دولت در ابعاد مختلف اقتصاد تولید واقتصاد بازار واقتصاد خدمات پی برد و بر آن نیز با صدای بلند تأکید کرد و تجربه تاریخ انسان وجهان نشان داده است که نا برابری های اقتصادی درجوامع پر ماجرا با افت رقابت دولت با مردم و بخش های مدنی جامعه مرتبط بوده است. بی تردید از رقابت سازنده و قوانین منطقی و برنامه ها ی حساب شده توسعه متوازن و توسعه پایدار بدست می آید و موضوع مهم اشتغال تجلی پیدا می کند و امید به زندگی با پویایی اقتصاد سالم پیوند دارد.
انباشت ثروت اگر در خدمت توسعه همه جانبه نباشد، اگر نسبت به تولید ملی و داخلی بی تفاوت و یا حریص باشد منجر به نا برابری های اقتصادی و واگرایی مردم ، و در نهایت به مهمترین پارامتر یعنی تهدید امنیت ملی تبدیل می شود ، ثروت و تولید اگر فاقد هدف باشد، بی تردید عامل بر هم زننده نظم اقتصاد ملی خواهد شد وآثار مآثر خطرناکی رابهمراه خواهد داشت.
از سویی دگر قوانین سنتی که حاکی از دخالت و تصدی گری دولت در باب اقتصاد است، بایست دچار دگردیسی شود ، و توزیع نا عادلانه منابع که موجده آن قوانین است، پدیده حیات رانت ها یی است که همچون ویروسی خطرناک و مزمن در اندام اقتصاد ملی رشد می کنند و در کوتاه زمان برنایی و نشاط وانگیزه را در عمق اجتماع از بین می برند و اقتصاد سازنده را زمین گیر، منکوب و نابود می سازد.
بدون تردید ثروت و پول نیازمند احترام وامنیت است و مهمترین اصل در باب حرمت ثروت مشخص شدن بستر های مستعد در سرمایه گذاری و تولید ملی و اجازه داشتن در داد و ستد منطقی وشفاف است اگر نسبت به ثروت بی تفاوتی بوجود آید، آنگاه ثروت رها شده و ثروت بی هدف الودگی های ملی و اقتصادی وهم چنین بلند پروازی های سیاسی بوجود می اورد و اقتصاد بیمار را بیمارتر، وثروت های رها شده و سرگردان و در عین حال که اهداف نا صواب و بلند پروازانه در کسب قدرت نامشروع دارند با نفوذ در حاکمیت به تثبیت سرنوشت خود و حیات قدرت و سیاست روی می آورند و با انگیزه تاثیر گذاری ، بیشتر سودا گری می کنند ودر یک نگاه جامعه بالنده و پر نشاط سیاسی را با فساد سیاسی آلوده به ثروت و در تمنای کسب قدرت افزون تر بیشتر آلوده می سازد .
جهاد اقتصادی ادبیات و مفاهیم خاص خودش را دارد. جهاد اقتصادی میتواند اغازی مبارک داشته باشد ولی به دلیل انکه زندگی ادامه دارد جهاد اقتصادی پایانی برایش متصور نیست جهاد اقتصادی مفهوم رشد منطقی اقتصاد وبهره گیری عادلانه از منابع و تبیین قوانین کار آمد و پایدار و با ثبات برای امنیت سرمایه گذاری را در اهداف خود جای داده است.
اگر به جهاد اقتصادی عمیق توجه شود نابرابری های طبقاتی بوجود نخواهد آمد. اشتغال مهمترین عنصر نیاز امروز جامعه مقبولیت و مشروعیت می گیرد و نسبت میان ثروت وقدرت هیچگاه بوجود نخواهد آمد و جامعه را به زوال وآلودگی ، چون جوامع سرمایه داری دگر که پول پدید آورنده محبوبیت وقدرت در عالم سیاست است، تهدید نخواهد ساخت
رهبری نیک تشخیص داده اند که ایران به دلیل برخورداری از ظرفیت ها و استعدادها امکان جهش اقتصادی را ، بخوبی داراست . جهاد اقتصادی متضمن دو حرکت بالنده و وسیع ساختاری هم در توسعه همه جانبه و پایدار هم آنکه در رشد و پیشرفت حوزه خدمات عمومی که از اختیارات دولت است نظیر درمان وسلامت ، بهداشت واموزش ملی ، حرمان های تاریخی راب ه امید ها و انگیزه ها مبدل خواهد ساخت و ویژگی های در حال پیداش رفاه ملت های دگر را برای مردم خودمان نوید میدهد و به رضایت آحاد جامعه معنی وعمق بخشید .
رشد و توسعه همه جانبه به میزان دسترسی عادلانه مردم به منابع و افزایش آزادی های مدنی مربوط می شود و آنگاه که با پاسداشت و حرمت آزادی آمیخته و آموخته گردد ودر صورتی که ثبات واستقلال و نقد اگاهانه و منصفانه با آن همراه وهم ساز باشد نه تنها تضمین کننده اقتصاد سالم و اجتماع پویا خواهد بود بلکه وجدان عمومی اگاهانه و هشیار بر سریر سرشت وسرنوشت خود ، با انگیزه واهتمام جدی به جهاد اقتصادی به عنوان یک فریضه ملی می نگرد.
بیائید با جهاد اقتصادی سرسری برخوردار نکنیم و آنرا به شعار های انجام ناشدنی مبدل نسازیم و یا آنرا بهانه تخطئه دیگران و اسباب جدایی میان مردمان این سرزمین نسازیم وآنرا به پدیده خودی و غیر خودی مبدل نکنیم. بیاییم در راه خدا و انسانیت به فکر امروز و فردای این مردم اگاه باشیم. بیاییم حدیث مردمان درد آموخته که همواره سرچشمه مهربانی ملت های خود بوده اند را حتی برای یک بار تجربه کنیم و بدانیم با قساوت و تبختر راه به جابی نخواهیم برد و بپذیریم که ایران کشور با اهمیتی در جهان است و همه ایرانیان در آن سهیم هستند ایران در چهارراه حوادث جهان واقع شده است و دارای موقعیت ژئو پولتیک و ژئو استراتژیک و ژئو اوکونومیک است.
بدون ایران امنیت منطقه امکان ندارد. ایران اینک بایست بازیگر مهم و جدی در تمامی معادلات بین المللی و منطقه ای و ملی هست و بایست باشد.
قابل توجیه نیست که با این ظرفیت های عظیم منابع نیروی انسانی و منابع طبیعی و ثروت های خدا دادی شاهد فقر ونابرابری در جامعه باشیم. فقر با روح انقلاب، با مبانی اسلام و با عظمت ایران و ایرانیان سازگار نیست. بایست بدانیم ایران مهمترین قدرت غرب آسیا است و باید باشد وقتی می گوییم ایران الگو باشد مفهومی فرا تر از آن است که امروز هست . بایست بپذیریم نمی توان فقط خودمان را با شعار های آسمان کوب و تهی از حقایق التیام دهیم . مفهوم الگو شدن، تلاش برای بهبود زندگی همه آحاد جامعه وکوشش در جهت تحقق عدالت اجتماعی است و این رمز و راز و هویت انقلاب اسلامی بوده است. داشتن مردمان سازنده و با نشاط در ملی سازی مفاهیم جهاد اقتصادی و توجه به پند نخبگان ونیکان امری واجب و لازم است.