چندی است که مطبوعات و رسانه های رژیم صهیونیستی جنجال بی سابقه ای را درباره تصمیم نخست وزیر و وزیر دفاع این رژیم برای ترغیب اعضای کابینه در حمایت از عملیات نظامی علیه ایران براه انداخته اند. مصاحبه های نتنیاهو و باراک در زمینه تهدیدات ایران و صحبت های دو پهلوی آنان درباره امکان استفاده از نیروی نظامی علیه ایران این شائبه را به وجود آورده که رژیم صهیونیستی در حال زمینه سازی برای حمله به ایران است. از سوی دیگر وزارت خارجه اسراییل از اواسط سپتامبر تلاش کرده است که به مقامات کشورهای دیگر اینگونه القا نماید که فرصت برای اعمال تحریم های موثرعلیه ایران در حال از دست رفتن است و لذا به منظور جلوگیری از تلاش مستمر ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای ضروری است تحریم های دیگری علیه ایران تصویب شود.
در این میان روزنامه انگلیسی گاردین نیز اعلام کرد که وزارت دفاع انگلیس در حال برنامه ریزی برای عملیات نظامی احتمالی علیه ایران می باشد زیرا ممکن است آمریکا تصمیم بگیرد حملات موشکی علیه برخی تاسیسات کلیدی ایران را به جلو اندازد. این روزنامه به نقل از مقامات غربی "پیش بینی" می کند که گزارش آتی آژانس که جزییات مطالعات ادعایی علیه برنامه هسته ای ایران را تشریح خواهد کرد وضعیت پرونده هسته ای ایران را به طور اساسی تغییر خواهد داد. ظاهرا هفته گذشته فرمانده ارتش انگلیس از اسراییل دیدن کرده و چند روز بعد ایهود باراک به انگلیس سفر رسمی داشته است.
طی چند روز آینده گزارش مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی در باره برنامه ایران منتشر می شود. مدتهاست که در خصوص محتوای این گزارش گمانه زنی می شود. گفته می شود که در این گزارش ابعاد به اصطلاح نظامی برنامه هسته ای ایران روشنتر بیان می شود. اینکه مدیرکل در گزارش خود به نکات جدیدی اشاره خواهد کرد دور از انتظار نیست. و اینکه آمریکا و شرکایش از این گزارش حداکثر بهره برداری را برای ایجاد فشارهای اقتصادی، دیپلماتیک و تبلیغاتی بر کشورمان خواهند کرد نیز جای شک و شبهه ای وجود ندارد. سوال اصلی این است که به چه دلیل در آستانه انتشار گزارش آژانس موج تبلیغاتی صهیونیست ها برای حمله به ایران شدت بی سابقه می گیرد؟ چرا خبر آزمایش موشک بالستیک رژیم اسراییل با برد بیش از 11000 کیلومتر و انجام مانور هواپیماهای رژیم صهیونیستی در پایگاه ناتو در ایتالیا برای انجام عملیات دوربرد در این برهه زمانی مطرح می شود؟ و چرا به یکباره موضوع انجام عملیات نظامی علیه ایران سر از انگلیس درمی آورد؟
در نگاه اول این مطلب به ذهن متبادر می شود که دشمنان جمهوری اسلامی ایران در پی فراهم سازی و زمینه چینی برای انجام عملیات نظامی علیه کشورمان هستند. سالهاست که آمریکا و رژیم صهیونیستی از حربه تهدید نظامی علیه ایران استفاده و تلاش می کنند از این به اصطلاح چماق در ترغیب ایران به دست برداشتن از سیاست های خود که به زعم آنها صلح و امنییت بین المللی را به مخاطره می اندازد بهره ببرند. اما واقعیت این است که در عین اینکه نباید برنامه های دشمنان را برای تجاوز به جمهوری اسلامی ایران منتفی دانسته و یا آنرا کم اهمیت جلوه دهیم و باید برای هر نوع ترفند نیروهای متخاصم برنامه ریزی داشته باشیم، در نگاه عمیق تر به این نتیجه می رسیم که تحرکات هماهنگ اخیر آمریکا و شرکا برای اعمال فشار به مدیرکل آژانس برای انتشار گزارشی است که زمینه ساز تصویب تحریم های بیشتر در شورای امنیت باشد. روزنامه صهیونیستی هآرتص هفته گذشته در این زمینه نوشت که از دید مقامات ارشد آن رژیم گزارش آژانس تاثیر مهمی بر تصمیم اسراییل در این زمینه خواهد داشت و آمریکا و اسراییل در حال برنامه ریزی هستند تا از این گزارش در یک کمپین بین المللی برای منزوی ساختن ایران استفاده کنند. از طرفی مخالفت روسیه و چین با چنین گزارشی آمریکا و اسراییل را بر این داشته تا با طرح امکان آغاز عملیات نظامی علیه ایران این پیغام را به روسیه و چین بدهند که در صورت مخالفت با گزارش آمانو و طرح تحریم های جدید در شورا خود به طور یکجانبه وارد عمل شده و همانطور که در سال 2003 بدون مجوز صریح شورا عملیات نظامی را علیه عراق آغاز کردند این بار نیز می توانند اقدام مشابهی را علیه ایران ساماندهی کنند.
از طرف دیگر مقامات رژیم صهیونیستی اخیرا به این نتیجه رسیدند که توجه جهانی نسبت به تحولات خاورمیانه بیشتر حول محور بهار عربی و تلاش فلسطینی ها برای عضویت در سازمان ملل بوده و لذا ضروری بود که موضوع "خطر ایران" دوباره در سرخط خبرها قرار گیرد و بهترین روش برای بازگرداندن توجه بین المللی به موضوع ایران امکان حمله نظامی به آن کشور است. البته روشن است که در این مسیر طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا توسط عوامل نیروی قدس سپاه پاسداران نیز مورد بهره برداری قرار گرفت. بر اساس روزنامه هاآرتص اخیرا سفرای اسراییل دستورالعملی دریافت کردند مبنی بر اینکه در ملاقات با مقامات کشورهای دیگر با اشاره به طرح ترور سفیر عربستان در آمریکا تاکید کنند که این واقعه نشان می دهد که ضروری است ایران منزوی شود. جالب است که صهیونیست ها برای جامعه جهانی تعیین تکلیف هم می کنند. هفته گذشته وزیر خارجه اسراییل ضمن اعلام اینکه ایران بزرگترین و خطرناک ترین تهدید علیه نظم جهانی است گفت جامعه بین المللی باید توانایی خود را برای اجرای تحریم های سخت علیه بانک مرکزی ایران و همچنین توقف خرید نفت ایران به اثبات برساند.
در این راستا چند روز قبل کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا به تحریم های جدید علیه ایران از جمله تحریم بانک مرکزی ایران رای داد. ظاهرا مجلس سنا نیز روی تحریم های مشابه کار می کند و گفته می شود که تا پایان سال جاری میلادی مصوبات هر دو مجلس تلفیق شده و به صورت قانون واحد در خواهد آمد.
در این وضعیت ما چه باید بکنیم؟ دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات اخیر انفعالی بوده و از قوت لازم برخوردار نیست. صرف تکذیب اتهامات مختلف به کشورمان و احضار سفیر سوییس در تهران و اعتراض به آمریکا در عین اینکه لازم است به هیچ وجه با عملیات روانی پیچیده و هماهنگ آمریکا و اذنابش قابل مقایسه نیست. در شرایط فعلی ضروری است اقدامات ذیل مد نظر قرار گیرد:
1- در ارتباط با موضوع هسته ای ضمن اینکه آمادگی خود را برای مذاکره با 1+5 اعلام می کنیم باید بدون فوت وقت طرح روسیه را که نواقصی نیز دارد به پیش ببریم و طی مذاکرات فشرده با روسها آن را به عنوان طرح مشترک ایران-روسیه نهایی کنیم. وضعیت پرونده هسته ای ایران به مرحله ای رسیده است که اگر ابتکار عمل نداشته باشیم یا در تبلیغات از طرف مقابل عقب می مانیم و یا حربه به جنگ طلبان می دهیم.
2- داشتن ابتکار عمل در کلیه موضوعات سیاست خارجی ضروری است. در قضیه اتهام ترور سفیر عربستان در آمریکا به ایران نیز در ابتدا منفعلانه برخورد کردیم و تنها بعد از سخنان مقام معظم رهبری مقامات کشورمان به تکاپو افتادند تا از لاک دفاعی بیرون بیایند. حتی در این موضوع نباید به کار تبلیغی اکتفا کرد و باید از طریق دیپلماسی مبتکرانه منطقه ای و بین المللی طراحی سخیف اخیر آمریکا را خنثی نمود. در این زمینه کار جدی با عربستان سعودی چه در قالب دو جانبه و یا درقالب های دیگر ضروری است. ایران و عربستان همسایه بوده و خواهند بود و منافع مشروعی در منطقه دارند که باید توسط هر دو مورد احترام قرار گیرد. اگر دو کشور خود به حل مشکلات نپردازند دیگران برای آنها تعیین تکلیف خواهند کرد.
3- این برای اولین ار است که انگلیس به طور صریح صحبت از مداخله مستقیم نظامی علیه ایران می کند. ضروری است به مقامات آن کشور در تهران و لندن تفهیم شود که تکلیف خود را روشن کنند. اگر می خواهند در محور تخاصم نظامی با ایران قرار داشته باشند نمی توانند به رابطه معمول سیاسی و اقتصادی با کشورمان ادامه دهند. اگر با این حرکت انگلیس برخورد نشود، بعید نیست که برخی از کشورهای غربی دیگر نیزبه این روند بپیوندند.
4- نیازی به تاکید نیست که داشتن آمادگی نظامی برای مقابله با عملیات حتی ایذایی دشمن ضروری است. در عین اینکه نباید از سرو صداها و تبلیغات آمریکا و شرکا به وحشت بیفتیم، نبلید توطئه آنها را دست کم بگیریم. جنگ طلبان مایلند حتی با وارد آمدن خسارات جانی و مالی فراوان به آمریکا در منطقه آشوب بر پا کنند. البته آمریکا و رژیم صهیونیستی بر این امر واقفند که اقدام نظامی علیه ایران بازی با آتش است. هفته گذشته وزیر کشور رژیم صهیونیستی در این زمینه گفت که درگیری نظامی احتمالی با ایران خواب را در شب از من گرفته است. تصور کنید ما از شمال، جنوب و مرکز مورد حمله قرار بگیریم. آنها 100000 موشک های با برد کوتاه و دوربرد در اختیار دارند.
5- در شرایط فعلی سیاست تنش زدایی به ویژه با همسایگان می باید در اولویت سیاست خارجی کشورمان باشد. ضروری است روابط با ترکیه به عنوان کشور همسایه و تاثیر گذار در تحولات منطقه به حالت عادی برگردد. همچنین لازم است گفتگوهای منطقه ای با حضور ایران،عراق و کلیه کشورهای خلیج فارس آغاز شده و این کشورها راه های برقراری امنیت و ثبات در منطقه را مورد بررسی قرار دهند.