لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان و لیقوم الناس بالقسط
از دوران شکل گیری هویت دینی، هر انسان مومن و دین باور با دو واژه حق الله و حق الناس،آمیخته گشته و این دو کلام فراوان به سمع و نظر می رسد و پیش تر و بیش تر برداشت از این دو واژه در قلمرو زندگی فردی مفهوم و معنی یافته بود. اما روز جمعه هفته ای که گذشت یعنی همان روزی که مردم ایران در استمرار حرکت های تاریخی خود، حماسه بزرگ و سترگی را خلق کردند، رهبر عظیم الشان انقلاب در صیانت از حق مردم، فتوای شگرف و تاریخی را بیان داشتند که می شود گفت یکی از بزرگ ترین اتفاقات در قلمرو مبانی اندیشه دینی بود که باعث حفاظت از رای مردم و ایمان آحاد جامعه به مردم سالاری دینی گشت.
رهبر بزرگوار انقلاب تاکنون فتاوی برجسته و مهم سیاسی را که متاثر از اندیشه فقاهت سیاسی و کلام شیعی و سال ها ممارست علمی و تجربه عملی است صادر نموده اند که هر کدام از آن ها از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. معظم له دقیقا در پگاه حضور مردم و در صبح صادق انتخابات ریاست جمهوری بر یکی از بارزترین و مهم ترین واژه های گفتمانی حقوق قاطع مردم تجلی پیدا می کند و در فتوای بی نظیر خود با قرائت بسیار ساده و آرام، از حق الناس بودن رای مردم نام می برند و در حقیقت به منزله صیانت از رای مردم، ترمینولوژی با مفهوم حق را در کنار رای و اصالت آن، بر پاسداری و صیانت از حق الناس بودن رای جمهور تاکید می کنند.
احدی و قدرتی حق تصرف در رای مردم را ندارد. رهبری حق الناس را یکی از بارزترین تعهدات حاکمیت، دولت و دست اندرکاران انتخابات بر می شمارند. به زعم اینجانب فتوی تاریخی حضرت آیت الله خامنه ای در تبیین حقیقت و اصالت حق الناس در صیانت و پاسداری از رای مردم، مدل الهام بخش دیگری از انقلاب اسلامی است که بیانگر توان جمهوری اسلامی در حفظ حقوق شهروندی است. در واقع در یک فتوای مترقی آن هم در کلام شیعی می توان نسبت میان اخلاق و سیاست، تبعیت قدرت از اخلاق، اصالت رای مردم بر هر نفع و نظر به عنوان مبانی الزام آور اصول اخلاقی و حقوق شهروندی را تبیین کرد.
به زعم من این فتوای با اهمیت، مانع زیاده خواهی قدرت ها و حاکمیت ها می شود. دقیقا در هنگامه ای که عده ای با بی اهمیت شمردن و یا تزئینی دانستن آراء مردم در یک اشتباه و خبط بزرگ در ناامید ساختن آحاد جامعه با تاکید بر اشتباهات خود به مبالغه و تولید نظریه های انتزاعی تلاش می کنند؛ رهبری اصالت دموکراسی و مردم سالاری را در رای مردم می دانند. در حقیقت آن هنگام که اخلاق و تعهد از سیاست جدا شود، نقض حقوق شهروندی و حقوق اساسی مردم و باز بودن دست سیاستمداران در تخطی از اصول اخلاقی به بهانه توجیه و تفسیر ضرورت های سیاسی، شهروندان را به ناکجا آباد انحراف و فریب و خودکامگی سوق می دهد.
اینجاست که اگر به کنه منافع آحاد جامعه و خواسته های مشروع شهروندان توجه کنیم، اهمیت و اصالت این فتاوی مترقی و انقلابی را که از آبشخور کلام شیعی متاثر است متوجه می شویم. در بستر فضیلت های سیاسی نمی توان تعهدات اخلاقی و مسئولیت های فرا تاریخی را فراموش کرد. هر حرکتی که منجر به نادیده انگاشتن و عدم توجه به رای آحاد مردم باشد بی تردید موجب اخلاق ستیزی و سقوط ارزش ها و فضیلت های تاریخی ملت ما می شود.
در حقیقت فتوای حق الناس رهبری دارای مظاهر گسترده سیاسی- اجتماعی و دینی و پاسخی عمیق و علمی و دقیق و محکم به تمایلات مصلحت اندیشانه ای است که حتی با ادعای نیت خیر مصلحت خواهی در تعارض با حقیقت جویی تحمیل عقیده می کنند. تاریخ نشان داده است کوچک ترین بی توجهی به اصول و مبانی رای مردم در یک سیستم سیاسی پایدار و مردم سالار، عدم پایبندی حاکمیت به اصول اخلاقی را به همراه خواهد داشت. این فتوای با اهمیت ذات سیاست و دست های آلوده را شفاف و خود کامگی قدرت را نفی می کند و لازمه مردم سالاری را در نسبت میان سیاست- اخلاق و پاکدامنی در سازگاری با هم می داند.
رهبر بزرگوار انقلاب فرمودند که خداوند از حق مردم و همان حق الناس نمی گذرد. یعنی اینکه عفو و رحمت الهی مربوط به حق الله است. مفهوم این سخن آن است که حق الناس در امتداد حکت الهی و عدالت مورد توجه دین حنیف اسلام است. گستره پهناوری از مباحث حکومتی در کلام و فقه شیعی در همه ابواب فقه اسلامی موجود است که حق الناس زینت بخش همه آن هاست. تحقق عدالت اجتماعی برقراری قسط و عدل و اقامه آن، از اهداف منیع و عظیم پیامبران، امامان و مصلحان بوده است. سراسر فقه اسلامی و منابع قرآنی و روایی سرشار از عظمت این واژه با اهمیت است.
در آنجایی که اصالت به رای و نظر مردم داده می شود و مردم را صاحب حق اینگونه می پندارد؛ عدم توجه و نادیده انگاری حقوق مردم در تعارض با عدالت الهی است. در کلام و فقه سیاسی وگرانسنگ شیعه که سرمایه عظیم مجاهدت انسان های با فضیلت است، عدل را از اصولش می پندارند و یکی از صفات خداوند را که عامل عدل و عدالت است می داند. حرمت نهادن به حقوق مردم مهم ترین اهداف ادیان الهی است. در کتاب خدا توجه به حقوق اجتماعی- اقتصادی و دعوت به رعایت حقوق مردم نیز بسیار دیده می شود.
