انتخابات ریاست جمهوری 92 درس ها و شگفتی های فراوانی در درون خود جای داده است. از میان هشت نامزد ریاست جمهوری، مردم تنها نامزد روحانی(معمم) را برگزیدند. محمود احمدی نژاد تنها رئیس جمهور غیر روحانی ایران بود که دوره ریاست جمهوری را به پایان رسانید. ابوالحسن بنی صدر عاقبت نافرجامی داشت و محمد علی رجایی نیز در اوج روزهای پر تب و تاب این کشور به شهادت رسید. مردم پس از او حضرت آیت الله خامنه ای و سپس اقایان هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و روحانی را برگزیدند. چیستی و چرایی چنین انتخابی و درک دقیق و تحلیل فنی آن نیازمند آسیب شناسی عینی بیشتر است.
بی تردید انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و برگزیده آن یعنی جناب آقای دکتر حسن روحانی، مشروعیت و تقویت مذهبی و سیاسی نظام را در بر داشت. طبیعی است تنوع آرا و تضارب افکار میان گروه های مختلف سیاسی حتی مذهبی ادامه داشته باشد ولی این اختلاف هیچگاه تهدیدی برای کلیت نظام دربر نخواهد داشت. اعتبار انتخابات ریاست جمهوری به این بود که علمای برجسته و دارای موقعیت دینی به گونه دیگری در انتخابات شرکت کردند، ولی هماگونه که مردم همواره شگفتی آفرینان صحنه های اجتماعی- سیاسی این سرزمین هستند، این بار نیز پیشگامان اراده ملی شدند و از کسوت روحانیان فردی را برگزیدند. به عبارت دیگر مردم هنوز ملجا و پناه خویش را در وجود روحانیت خبیر و آگاه جست و جو می کنند.
تحولات سیاسی نشان می دهد نقش سیاسی علما در دوره های نهم و دهم به صورت کلی از سوی برخی از اعظای دولت تضعیف شد. این درس بزرگی به مدیران جدید نظام سیاسی ایران است.دکتر حسن روحانی از جمله کسانی است که چه به صورت عینی و چه به صورت ذهنی از طرفداران مکتب فکری امام خمینی است. بی تردید اگر به تاریخ اندیشه سیاسی تشیع بنگریم، نحله ها و نهضت های فکری در متن و بطن تاریخ تحولات ایران، دیدگاه متفاوت به نظریه ولایت داشته و دارند . در واقع در ایران معاصر دو نظریه در فقه سیاسی شیعه وجود دارد. نخست آن دسته از علماء که قائل به تصرف در امور حسبیه و حکومت و نسبت بین دین و دولت هستند و دیگرانی که تصرف را فقط در قدرت امام معصوم، امام غائب جایز می دانند. حجه الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی به این دلیل که آموخته و آمیخته در مکتب فکر آیت الله العظمی شیخ محمد شاه آبادی و از پیروان عملی پیشوای بزرگ و مرجع جلیل القدر حضرت امام (ره) محسوب می شوند، در تقسیم بندی و قرائتی از اسلام که اقامه حکومت است، به نظریه ولایت فقیه باور دارند. لذا در تحلیل سیاسی نمی توان مدعی شد که انتخابات ریاست جمهوری و فرایند انتخاب دکتر روحانی، نفی حاکمیت ولایت فقیه و یا حداقل سازش با نظریه ولایت فقیه بوده است. به هر صورت ایشان دارای این مبانی فکری است که فارغ از آنکه امروز ولایت فقیه هویت ساختاری نظام سیاسی ایران است و مردم مشروعیت ساختاری آن را بارها و مهر و تایید کرده اند شخص رئیس جمهور از جمله روحانیون و مجتهدان مترقی است که سال ها برای استقرار تفکر و اندیشه ولایت فقیه مبارزه، جهاد و تلاش کرده است.
رای مردم پیامد مهمی به همراه داشت. به زعم راقم این سطور، رئیس جمهور روحانی به همین دلیل که دارای مبانی تفکر ولایت فقیه است از قاطبه حمایت و پشتیبانی مجموعه علمای حوزه های علمیه در آینده برخوردار خواهد بود. این پشتیبانی برای دولت وی و امت مبارک است تا دولت تدبیر و امید بتواند اعتبار نظام و علاقمندی آحاد مردم را نسبت به عملکرد دولت خود معطوف سازد. در این تقسیم بندی، نباید اصول گرایان را در طبقه بندی روحانیت به صورت صرف قرار داد. مناسب است رئیس جمهور محترم به همراهی رهبر عظیم الشان انقلاب به پایگاه علمی حوزه های علمیه توجه جدی کنند.
اکنون چالش های بزرگ ایدئولوژیک در پیش روی دولت آقای روحانی است که نیازمند بازنگری و تحول خواهی جدی است. نهضت حقوق زنان امروز برخوردار از هویت واقعی شده است. دولت اسلامی با دو فرضیه روبرو است . بی توجهی به خواست زنان فعال و مسلمان ایشان را به سمت گرایش نو آنارشیسم فمینیسم می کشاند و یا آنکه با پاسخگویی به این ضرورت با حضور و موقعیت اجتماعی ایشان مشروعیت داده. امروز دولت اسلامی باید چالش های نظری را با اعتقادی که ولایت فقیه که هویت قانون اساسی جمهوری اسلامی است ، مسائل را حل و فصل نماید.
نگاه جدی و فقهی به مباحث توسعه سیاسی و اقتصادی، توجه به صنعت، فرهنگ و تکنولوژی، خدمت به مردم، همانگونه که مردم با امید دولت روحانی را انتخاب کردند، از جدی ترین اقدامات دولت روحانی آقای روحانی است. با توجه به اینکه اقای روحانی از اسلام رحمانی و ایران عقلانی به عنوان مانیفست دولت خود یادکرده اند.
به زعم من مردم با انتخاب یک مجتهد و روحانی با سابقه درخشان انقلابی، توقع دارند تا هویت و ماهیت سیاست ها و دیدگاه های مهم منطقه ای و جهانی ایران در مسیر عزتمندی پیش برود. دولت اسلامی مهم ترین وظیفه اش علاوه بر اداره جامعه، مسئولیت ارتباط با جوامع بین المللی و ممالک جهانی را هم بر عهده دارند.
بی تردید در هر انتخاب و انتخاباتی، چرخش قدرت و تقسیم قدرت امری طبیعی است. ولی نکته ای که از دولت معتقد و مبتنی بر شعار اسلام روحانی و ایران عقلانی انتظاری که می رود این است که با دقت تصمیماتی بگیرد که مردم را نه تنها به نظام خوشبین کنند بلکه به روحانیت نیز وفادار تر سازند.
تصورم این است که رئیس جمهور جناب آقای دکتر روحانی از این انتخابات فرصت تاریخی خواهد ساخت و انتخابات 92 را به پدیده تجلی قدرت مردم و شکوه جامعه مدنی تبدیل کند. هم اینک که به برکت انقلاب اسلامی و مجاهدت امام (ره) و رهبری و مردم عناصر و عوامل کلیدی و تاثیرگذار در جامعه مدنی ایران شکل و هویت دارند. آرمان های آقای روحانی تجلی همان مدینه فاضله ای است که هزاران مرزبان ارزشمند و صدعا علمدار مکتب توحید جان خود را فدای آن کرده اند.
درخواست آقای روحانی از طبقات اجتماعی، جناح ها و گروه ها و احزاب و شخصیت های قدرتمند و تاثیرگذار در این برهه این است که پاسداری از ارزش ها و فضیلت های ملی- دینی امروز هویتی ملی پیدا کرده و ژرف نگری رئیس جمهور جدید در تحکیم ساختار دین- دولت و قرائت از اسلام رحمانی و ایران عقلانی با این دیدگاه است که اسلام قدرت اراده همه امور را دارد.