منطقه خاورمیانه امروز آلوده به خون و خشونت، وحشت و نفرت شده است. چیستی و چرایی این اتفاقات را در بستر واقعیتهای آشکار و پنهان در منطقه باید جستجو کرد.
ترکیه ناتوان و وامانده در اشتباهات استراتژیک طی دو سال گذشته بسیاری از موقعیتهای منطقهایی و جهانی را از دست داد و همگام با دول رادیکال عرب منطقه، ناخودآگاه بازنده بزرگی در منازعات منطقه شد. دولت قطر در بازی تحولات منطقه به شدت درگیر شد و شیخ تمیم نیز همان اشتباهات گذشته را دنبال کرده است.
گروهای افراطی القاعده، النصره و دیگر میلیشیای سلفی تحت فرماندهی شاهزاده بندر بن سلطان مسیر خطرناکی را برگزیدهاند.
مصر و دولت قانونی ناتوان محمد مرسی سرنگون شد. سپس نیروهای تحت الامر شاهزاده تندروی قبیله گرای سعودی توانستهاند بازسازی جدیدی در ساماندهی نظامی پدید آورند. میلیشیای جدید از مرزهای اردن وارد سوریه شدند و کشتار و جنایات در حومه دمشق جنوبی با تحولات منطقه ارتباط مستقیم دارد. بشاراسد هر گونه دخالت در حمله شیمیایی را تکذیب میکند. او در حلب در حال موفقیت نسبی بود و جبهه النصره در لاذقیه در حال فعل وانفعال و آرایش نظامی جدیدی بود که به یکباره این اتفاق شوم حمله شیمیایی افکار عمومی جهان را به سمت و سوی دیگری هدایت میکند.
کشتار انبوه مردم توسط نیروهای الحمایه بندر بن السلطان و دیگر سیستمهای امنیتی منطقه فضای خونینی را در جامعه جهانی پدید آورده است تا یکباره جهتگیری تبلیغاتی شدید جهانی علیه سوریه سازماندهی شود. وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا به همراه شورای امنیت ملی و کاخ سفید قربانی نفوذ آشکار بندر میشوند.
درآمریکا و اروپا گویی از پیش یک فضای خاص آماده شده بود تا فضای یکپارچه جهانی برای حمله به سوریه پدید آید. مک کین و برخی از نیروهای رادیکال آمریکا درحالی سخن از حمله نظامی میرانند که باراک اوباما با ملایمت خاص از بررسی دقیقتر حادثه و توجه به تجربه بحران مصر و عبور از خط قرمز در سوریه سخن گفته است.
وی در حالی که احساسات انسانی را ارج می گذارد اما مصالح عالیه ایالات متحده را ورود به جنگ نامشخص نمی داند. حرکت شیطانی و ضد انسانی حمله شیمیایی توطئه ای خود ساخته است که قدرتهای نامشروع در منطقه ایجاد کرده اند. میلیشیای تحت امر سلطان بدنبال تشدید بحران در سوریه و مصر است تا ایران را در مقطع جدید مهار کند. مهار ایران در منطقه در اولویت است.
بی جهت نیست که کسینجر بحران سوریه را تا انتخابات 2014 مستمر میداند.
تحلیلگران سفر ناموفق بندر بن السلطان به مسکو و مذاکرات محرمانه چند ساعته با پوتین را در رابطه با حمله شیمیایی دمشق مرتبط دانستهاند و مدعی هستند وی به پوتین گفته است اتفاقات جدیدی در منطقه در حال وقوع است. به محض بازگشت این واقعه تلخ رخ می دهد.
باید به سه عنصر مشکوک در ماجرای واقعه حمله شیمیایی دمشق توجه داشت.
1.عبدالله نسور نخست وزیر اردن در ابتدای هفته گذشته صحبت از کمکهای فنی ایالات متحده به اردن به دلیل وجود نگرانی از وقوع جنگهای شیمیایی می کند. 48 ساعت پس از آن، عکس قربانیان در شبکههای خبری جهان منتشر می شود.
2.نیروی میلیشیای جدید با 25000 جنگنده داوطلب تحت پوشش نیروهای اطلاعاتی – امنیتی عربستان سعودی به فرماندهی بندر بن سلطان بصورت محرمانه وارد سوریه شده اند.
3. چند روز پس از شکست مذاکرات محرمانه بندر و پوتین درمسکو و تهدید ضمنی وی مبنی بر وقوع حادثه ای فاجعه بار در دمشق این حملات شیمیایی رخ داده است.
رئیسجمهور اولاند و رئیس جمهور پوتین با ابراز نگرانی از کاربرد سلاح شیمیایی صحبت از عدم گزینه نظامی کرده و موضع دو روز قبل خود مبنی بر جنگ با سوریه عدول کرده است.
طرح جدید منطقه در هماهنگی اسرائیل وبندر بن سلطان و سیستم اطلاعاتی و نظامی غرب در پی ایجاد یک جنگ منطقهای - نیابتی با هدف مهار ایران و کنترل شیعیان است.
به همین دلیل در یک حرکت آشکار القاعده در همکاری با جبهه النصره و گروه های افراطی سنی در سوریه بصورت جدی حضور دارند. در مصر برخی نیروهای طائفی جنگ نیابتی در همکاری با کودتا انجام دادهاند. طرح جدید بندر و سیستم امنیتی عربستان مبتنی بر این است که در مقابل حزب الله لبنان یک به اصطلاح حزب الله سنی ایجاد کنند. هدف از تشکیل جلسه چند هفته قبل با حضور سمیع جعجع، ولید جنبلاط و سعد حریری برای تشکیل نیروهای مقاومت نظامی در برابر حزب الله لبنان است.
پاشنه آشیل بحران در خاورمیانه در مصر در سوریه در لبنان در عراق بصورت آشکارا خود را نشان داده است. ترکیه به دلیل اشتباهات استراتژیک فاقد توان تأثیرگذاری در منطقه و حتی در خود ترکیه شده است و مهار ایران با ابزار تحریمها همه در ساختار جدید امنیتی منطقه تعریف میشوند.
دستاندرکاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی میبایست هشیار باشند حقیقت بحران های مصر، سوریه، لبنان، عراق، توطئه مشترک سعودی – اسرائیل برای مهار ایران است.