جمهوری اسلامی ایران به مدد تلاش بیتکلف آحاد ملت و جهانبینی و ژرفنگری رهبری معظم انقلاب اسلامی، به عنوان کشوری تأثیرگذار نهتنها در معادلات منطقهای بلکه در مناسبات بینالمللی به رسمیت پذیرفته شده است. این نکته مهم مورد اعتراف صریح همگان، از رقیبان تا رفیقان قرار گرفته است. روزگاری ایران را به ماجراجویی متهم میکردند ولی ایران عزیز اینک بهعنوان لنگرگاه امنیت و ثبات در منطقه و پشتوانه چارچوبی برای حل مشکلات ارزیابی میشود. سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان و کارگزاران حج از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است و میتوان ابعاد مختلف و گوناگونی را از منطق انقلاب اسلامی، منطق قدرت عظیم بازدارنده امروز ایران و منطق روشنگری و آگاهیبخش آن در جهان اسلام و منطق دفاع از حقوق بشر را در آن جستوجو کرد. موضوع سخن ایشان اگرچه حادثه تلخ حج سال جاری بود ولی دامنه بحث، عظیمتر و گستردهتر بوده و نیازمند آسیبشناسی است. کمی تأمل در حوادث پدیدآمده در اجتماعات مردمی در همه جای جهان نشانگر توان دولتها، ثبات دولتها و اقتدار دولتهاست و از این منظر میتوان چنین گفت که دولت سعودی در چند جبهه خود را چنان درگیر کرده است که توان و لیاقت برگزاری و اداره کنگره عظیم و تاریخی مناسک حج را ندارد؛ از یک سو خود را در یمن درگیر تجاوز آشکار به ملت مظلوم و همسایه خود کرده است و از سویی دیگر بخش عمدهای از توان دفاع و امنیت خود را در حمایت از گروهها و نیروهای التقاطی و تکفیری هزینه کرده و در سوریه، عراق، یمن، پاکستان، افغانستان و لیبی، بخش نیروهای امنیتی و گارد ملی خود را هزینه کرده است که به تبع آن، کاهش توان ملی در امنیت داخلی این کشور بهوضوح دیده میشود. از سویی دیگر هیأت حاکمه سعودی به جای آنکه به نصیحت خردمندان دنیای اسلام و حتی برخی از همسایگان خود توجه کند، دست همکاری و دوستی به سوی نتانیاهو و برخی متحدان عرب دراز کرده است و لابی در داخل آمریکا، یک چرخش استراتژیک در هیأت حاکمه جدید عربستان سعودی به شمار میرود که تاکنون هم بهجز برخی حرکتهای ایذایی نتیجهای نداشته بلکه میلیاردها دلار هزینه شد تا فضای رسانهای و فضای مراکز تصمیمسازی سیاسی، امنیتی، نظامی و نیز افکار عمومی را علیه امنیت و ثبات در منطقه برانگیزانند.
بدونشک بخش مهمی از این هزینهها، توهمات و اشتباهات استراتژیک سعودی به قدرت و اهمیت ایران مربوط میشود، آنچه در این میان اهمیت دارد صرف پذیرش هماوردی ایران برای تأثیرگذاری در حوزه پیرامونی است.
با یک بررسی اجمالی از حوادث گذشته که حین انجام مناسک حج بهوقوع پیوسته و هر کدام فجایع انسانی عظیمی پدید آورده است، بیشتر به اهمیت آسیبشناسی مدیریت ضعیف عربستان سعودی پی خواهیم برد. در بستر تاریخ، گاهشمار حوادث حج به شرح زیر است:
۱۹ آذر سال ۱۳۵۴ هجری شمسی (۱۰ دسامبر سال ۱۹۷۵) – حریق وسیعی بر اثر انفجار کپسول گاز در چادر زائران، بیش از ٢٠٠ زائر را در آتش میسوزاند.
۲۹ آبان ۱۳۵۸ (۲۰ نوامبر ۱۹۷۹) – حمله مردان مسلح مخالف حکومت سعودی به مسجدالحرام و گروگانگیری دهها زائر، هجوم مأموران امنیتی به داخل محل و درگیریها ۱۵۰ کشته و ۵۶۰ زخمی بر جای میگذارد.
۹ مرداد ۱۳۶۶ (۳۱ ژوئیه ۱۹۸۷) – زائران ایرانی که قصد برپایی راهپیمایی برائت از مشرکین را داشتند با مخالفت نیروهای امنیتی سعودی روبهرو میشوند. در جریان زدوخورد بین حجاج معترض ایرانی و مأموران امنیتی سعودی بیش از ۴۰۰ نفر شهید میشوند.
۱۹ تیر ۱۳۶۸ (۱۰ ژوئیه ۱۹۸۹)- در دو حمله در خارج از مسجدالحرام یک نفر کشته میشود و ۱۶ نفر زخمی میشوند. ۱۶ شهروند شیعه کویتی محکوم و چند هفته بعد اعدام میشوند.
۱۱ تیر ۱۳۶۹ (۲ ژوئیه ۱۹۹۰) – بر اثر ازدحام، ازکارافتادن دستگاه تهویه هوا و هرجومرج داخل تونلی منتهی به اماکن مذهبی مکه، هزارو ٤٢٦ نفر بر اثر خفگی و ماندن زیر دستوپا جان میبازند.
۳ خرداد ۱۳۷۳ (۲۴ مه ۱۹۹۴) – در ازدحام و هرجومرج در مراسم پرتاب سنگ در منا ۲۷۰ نفر زیر دستوپا جا مانده و جان خود را از دست میدهند.
۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ (۷ مه ۱۹۹۵) – بر اثر حریق در چادر زائران، سه نفر جان خود را از دست داده و ۹۹ نفر مجروح میشوند.
۲۶ فروردین ۱۳۷۶ (۱۵ آوریل ۱۹۹۷) – حریق عظیمی در اردوگاه زائران بالغ بر ۳۴۰ نفر کشته و هزارو ٥٠٠ نفر زخمی بر جای میگذارد.
۲۰ فروردین ۱۳۷۷ (۹ آوریل ۱۹۹۸) – در ازدحام و هرجومرج در منا حداقل ۱۱۸ نفر کشته و ۱۸۰ نفر زخمی میشوند.
۱۵ اسفند ۱۳۷۹ (۵ مارس ۲۰۰۱) – ۳۵ زائر ازجمله ۲۳ زن در مراسم سنگپرانی زیر دستوپا جان خود را از دست میدهند.
۲۲ بهمن ۱۳۸۱ (۱۱ فوریه ۲۰۰۳) – ۱۴ زائر ازجمله شش زن در مراسم منا جان میبازند.
۱۲ بهمن ۱۳۸۲ (۱ فوریه ۲۰۰۴) – ازدحام و هرجومرج در مراسم سنگاندازی، ۲۵۱ کشته و صدها مجروح به بار میآورد.
۳ بهمن ۱۳۸۳ (۲۲ ژانویه ۲۰۰۵) – در مراسم رمی جمرات در منا سه زائر زیر دست و پا کشته میشوند.
۱۶ دی ۱۳۸۴ (۶ ژانویه ۲۰۰۶) – فروریزی هتلی در مرکز مکه ۷۶ کشته بر جای مینهد.
۲۲ دی ۱۳۸۴ (۱۲ ژانویه ۲۰۰۶) – بیش از ۳۶۰ زائر در ازدحام و هرجومرج در مراسم سنگاندازی در منا کشته میشوند.
۲۰ شهریور ۱۳۹۴ (۱۱ سپتامبر ۲۰۱۵) – سقوط یک جرثقیل در مسجدالحرام، حدود ۱۱۰ کشته و نزدیک به ۴۰۰ زخمی بر جای میگذارد.
۲ مهر ۱۳۹۴ (۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵) – ازدحام و هرجومرج در مراسم «رمی جمرات» در منا بیش از چندهزارنفر کشته و بالغ بر بیش از سههزار نفر زخمی به بار میآورد.
تصور و تصویری که درباره عربستانسعودی اینک وجود دارد ناشی از فقدان ظرفیتها و تواناییهای بالفعل و بالقوه سیستم ناکارآمد عربستانسعودی است، اینکه به چه میزان این بحران به جهانبینی دولت جوانزده و بیتجربه از یکسو و پیرسالاری فرتوت مربوط میشود. بالاخره اینکه در شرایط جدید دنیای اسلام و کشورهای منطقه چگونه میباید به مسئولیتها و وظایف و توقعات برانگیخته و پدیدآمده جامه عمل بپوشانند و مسئولیت بینالمللی ناشی از شرایط جدید چیست و مسئولیتها و محدودیتهای برآمده از آن چگونه باید مورد توجه واقع شود؟ دقت فرمایید سخن نگارنده فقط در مورد تغییر خطمشی و سیاست دولت عربستان نیست، بلکه در مورد رفتار و کیفیت تعامل مدعیان جهانی و سازمانهای حقوقبشری و نهادهای بینالمللی است که یا در سکوت یا حمایت یا بیتوجهی به عمق حوادث انسانی توسط یک دولت بلندپرواز و رفتار آن با دیگران، از خود نهتنها مسئولیتی نشان نمیدهند حتی نسبت به فجایع انسانی نیز واکنش جانبدارانه آنها، تعدی و بیلیاقتی سعودیها را آشکارتر کرده است. جان سخن در این است که در چنین حوادث و وقایعی، چه الزاماتی وجود دارد یا چگونه باید پدید آید که در برابر این قبیل خطاهای آشکار به چه الزامات قانونی و با چه سازوکاری در چارچوب دو نهاد مهم منطقهای و بینالمللی یعنی سازمان کنفرانس اسلامی و شورای امنیت سازمان ملل متحد باید تمسک جست. اگر دیروز و امروز جهان بیتوجه به جان هزاران انسان بیپناه است، الزاما اینهمه ادعای جهانی و حقوقبشری نمیتواند نسبت به حوادث آینده بیتفاوت بنشیند. نمیتوان مناسک حج را در بستر جدولبندیهای قطبی و طائفی خلاصه کرد یا در توطئه و رقابت و خصومتی مذهبی و منطقهای ارزیابی کرد. مسئله حج در آنجا که به ما مربوط میشود این است که مسجدالحرام و مدینه منوره و مکه مکرمه گرانیگاه تمامی کسانی است که مسلمان انگاشته میشوند. این تصور که دولتی مدعی مسئولیت مراسم حج و مدعی برقراری امنیت آحاد مردم باشد اما با وجود اشتباهات فاحش، پاسخگوی ملتها و دولتها نباشد در دنیای جدید نیازمند بازنگری جهانی است. ممکن است کسانی این نکته را نپذیرند، اما مسئله این است که واقعیتهای اجتماعی و سیاسی در تجربه جهانی بر اساس تلقی و باور عمومی شکل میگیرد و واقعیت پیدا میکند. امروز افکار عمومی جهان به واقعه تلخ حج امسال اینگونه مینگرند و با توجه به همین نکته است که نگاه انتقادآمیز خود را متوجه دولت سعودی و حامیان شریکانشان کردهاند.
جمهوری اسلامی ایران نمیتواند نسبت به آلام نهتنها شهروندانش بلکه امت اسلامی بیتفاوت باشد بنابراین درحالحاضر سخن در این نیست که ایران قدرت مهم تثبیتگر و آرامبخش منطقه است. صرفنظر از گذشته، هماکنون هم با توجه به جهتگیری سیاسی و بینالمللی، ایران بهعنوان مهمترین قدرت تأثیرگذار میتواند پارادایم امنیتی جدیدی را تعریف کند. چه بخواهند و چه نخواهند ژئوپلیتیکهای مختلفی در جهان در حال شکلگیری است و ما نسبت به آنچه که مربوط به ایران و ایرانی میشود نمیتوانیم بیتفاوت بمانیم. اگر حاکمان سعودی درک دقیقی از حوادث پیرامونی داشته باشند، مسائل فراوانی تغییر خواهد کرد. رابطه آنها با ملتها و دولتها و نیز رابطهشان در منطقه و اصولا رابطه آنها با همسایگان خود تغییر خواهد کرد در غیر اینصورت الزامات دیگری دارد و روشهای جدیدی میطلبد. این واقعیت درد مشترک دنیای اسلام است. با توجه به مبانی و اصول، باید منطق فکری و منطق رفتاری نوینی از سوی عربستانسعودی تعریف شود.
تأکید بر وحدت و اخوت اسلامی امروز نهتنها کافی نیست بلکه تأکید بیش از حد بر آن به سوءتفاهم بیشتری میانجامد. در گذشته دفاع از مظلوم و تسکین آلام حادثهدیدگان مرسوم نبود به آن علت که ایران قدرت چندان بهرسمیتشناختهشدهای نبود و مشکل مهمی ایجاد نمیکرد، اما درحالحاضر اینگونه نیست. ایران نهتنها باید در راستای امنیت ملی خود از خون و حقوق همه شهروندانش دفاع کند بلکه همه توان و ظرفیت سیاست خارجی خود را به کار خواهد گرفت تا هزینه و فایده رژیمهای حاکم که در مقابل جمهوری اسلامی و ملت بزرگ ایران قرار گرفتهاند مشخص شود. ما مجبوریم در بسیاری از موارد، برای دفاع از حقوق مردم خود و دوستان و متحدانمان از دیپلماسی فعالتری بهره گیریم و کمتر از گفتار و منطق گفتاری استفاده کنیم. چراکه این منش تعاملی درحالحاضر به معنای دخالت در امور داخلی دیگران تلقی نخواهد شد.
مطمئنا تمایل ما در این قبیل مواقع و شرایط به حلوفصل و میانجیگری بین شیعیان و سایر طرفها قرار خواهد گرفت ولی دستگاه دیپلماسی باید با رعایت نکاتی که لزوما باید لحاظ شود، از حقوق آحاد امت اسلامی دفاع کند و جهت استیفای حقوق، به زمان باید فرصت داد ولی در مطالبه حقوق ملت ایران و خانواده حادثهدیدگان ذرهای نباید تردید کرد.