اخوان المسلمین با دموکراسی بیگانه بود

مجموع تحولات جاری در مصر در سه سال گذشته نشان می دهد شناخت ما از جامعه پیچیده وتنیده در سنت و مذهب تجدد و سکولاریسم و میلتاریسم بایست عمیق تر و کامل تر باشد ،  انقلاب مصر به بلوغ فکری خود نرسیده بود و این انقلاب از منظر تحولات اجتماعی و سیاسی انقلابی زودرس و یا نارس بوده که از اهداف اولیه شکل گیری خود هم بفوریت فاصله های بسیاری گرفت ، این انقلاب نه تنها نتوانست جامعه مصر را به سمت تحقق دموکراسی و مردم سالاری سوق دهد بلکه بستر  بازگشت میلتاریسم سکولار با اهداف مذهب ستیز و دین گریز را مهیا کرد . در این بازگشت ما شاهد تقویت قدرت نظامی گری و اعمال محدودیت بر فعالیت های سیاسی  ملیون و اسلام گرایان هستیم و اینده مبهمی سرنوشت ازادیخواهان در تمام شون خود را تهدید میکند .

 وضعیت اخوان امروز بسیار بدتر از وضعیت این جنبش پیش از انقلاب مصر است. تا پیش از این تاریخ، اخوان از مشروعیت اجتماعی و سیاسی برخوردار بود. دامنه فعالیت های اجتماعی و سیاسی اخوان تا این اندازه محدود نشده  و همگان  شاهد رخ نمایی این جنبش در تمام فعالیت های سیاسی و مراکز اجتماعی بودند زلدگاه اخوان یعنی مصر برای نخستین بار به دولت و قدرت کوتاه مدت رسید اگر رهبران اخوان شتابزده نسبت به اعمال قدرت عمل نمی کردند امروز تهدیدات جدی علیه اخوان در دیگر ممالک عرب و مسلمان نبودیم ظهور و غروب قدرت اخوان به دلیل ناسازگاری با نحله ها ونهضت ها واقوام دیگر و توایف و عدم بلوغ فکری و سیاسی  در بستر قدرت و دولتمردی ، بی کفایتی را تبدیل به یک پدیده اجتماعی ضد اخوان کرد و دولتمردان اخوانی دچار گره های سیاسی فراوانی شدند واقعیت این بود و هست که رهبران فکری اخوان باوری به ارزش های دمکراتیک و پدیده دمکراسی با نگاه کلاسیک ان نداشته اند مشکل ذهنی و فکری اخوان با مقوله دمکراسی فاقد درک صحیح از مبانی دمکراسی بوده و هستند انها از دمکراسی با تفسیر شورایی خود به ان مینگرند فقد نهاد سازی دمکراتیک در دوران یکساله اقتدار محمد مرسی بزرگترین عنصر جدایی بخش عمده ایی از جوانان پدید اوردنده انقلاب ششم اوریل شدند انها بایست مشکل فکری و ذهنی و قرایت خود از دمکراسی را حل میکردند بینش تطبیق دمکراسی بر مفاهیم شورایی ان در دید رهبران اخوان انها را وارد فضای جدی و پر بیم وملالی کرد که بستر کودتا و بازگشت نظامیان بقدرت را فراهم ساخت

ما امروز در منطقه شاهد روند بازگشت به گذشته هستیم. متاسفانه این بازگشت به گذشته با روح بیداری اسلامی  و بهار عربی که در نهاد و واقعیت تحولات منطقه نهفته بود فاصله جدی گرفته است. پیش بینی من این است که اخوان در بازده زمانی چند سال اتی نتواند از عهده بازاحیای قدرت سیاسی خود برآید. این حقیقت قابل کتمان نیست که حداقل در یک سال آتی ، دولت السیسی از انواع کمک های سیاسی و اقتصادی خارجی و کشورهای حامی منطقه ایی خود یعنی امارات وسعودی بهره مند خواهد شد. امروز نخستین اولویت دولت نظامی مصر با ظاهری دمکراتیک با برگزاری انتخاباتی شکلی مشروعیت سازی کند و با شعار تامین امنیت در کنار بهبود وضعیت معاش مردم در جهت جذب مردم براید دولت نظامی مصر مولود کمیته سه جانبه امریکا اسراییل و مصر است که همواره مهمترین رصد خانه و تصمصم گیرنده تحولات داخلی مصر خواهد بود بخوبی میتوان مشاهده کرد صحرای سینا مجددا اردوگاه حرکت های رادیکال افراطی خواهد شد و به نظر من وضعیت اسرائیل با توجه به مجموعه تحولاتی که در مصر رخ داده، با گذشته متفاوت خواهد شد بایست شاهد پررنگ تر شدن چالش میان فلسطین و اسرائیل  بود. از سوی دیگر شاید نتیجه این انتخابات موجی از فعالیت های جهادی را مجددا به منطقه بازگرداند و حتی بخشی از اخوان با گرایش حرکت های جهادی متفاوت با فعالیت های مدنی  کاسته و بر مقاومت نظامی بیفزاید

تجربه نشان داده است که در مصر چه اخوان  در راس هرم قدرت باشد و چه نظامی ها و سکولارها همگی بر علیه منافع ایران وارد عمل شده اند. یک روز مصر و ترکیه علیه منافع منطقه ای ایران فعالیت داشته و به عنوان نمونه در سوریه شعارهای تند ضدشیعی می دادند و روز دیگر عربستان جای ترکیه را در کنار مصر گرفت و منافع منطقه ای ایران را تهدید کرد. این تجربه نشان می دهد که تمام جریان های سیاسی در مصر یک سیاست واحد را علیه تهران دنبال می کنند که در حقیقت خط ضدشیعی است.

حقیقت این است که ترکیه بازنده اصلی این منازعات است. ترکیه پس از تحولات سال 2011 به دنبال روی کاراوردن دولت اخوانی در سرتاسر منطقه بود اما امروز می بینیم که ترک ها با در هم ریخته شدن این رویا، دچار سرخوردگی شدید شده و از بسیاری از ادعاهای پیشین خود هم عبور کرده اند. اخوان امروز در درون با مشکلات و چالش های بسیاری روبه رو شده است و تا حد بسیار زیادی هم سرویس های امنیتی خارجی توانسته اند با نفوذ در بدنه اخوان ، این جریان را از هدف اصلی خود که ارتقای وحدت عربی و اسلامی بود دور کنند.

 فراموش نکنیم که گام هایی که محمد مرسی در یک سال حضور در قدرت برداشت همگی گام های وحدت افرین  نه در درون مصر بود و نه پیامی برای جهان اسلام داشت . محمد مرسی در طول آن یک سال تندترین شعارها را سرداد تا شاید بتواند عربستان و امارات را با خود همراه کند. سخنانی که محمد مرسی در حضور چندساعته خود در ایران ایراد کرد موجب دلمشغولی فرهیختگان دنیای اسلام. و نخبگان مصری شد بسیاری از جریان های سیاسی و مردمی در مصر مصری به سخنان مرسی در تهران واکنش نشان دادند. این مساله نشان می دهد که اخوان از بدو به قدرت رسیدن در مصر از نوعی اختلاف و شکاف داخلی رنج برده که در نهایت به بروز بحران در مشروعیت بیرونی این جنبش هم منتهی شده است. بر این اساس نمی توان مشکلات امروز اخوان را تنها و تنها متوجه  دخالت های نیروهایی خارج از مصر دانست. فراموش نکنیم که امریکایی ها در ابتدای روی کار امدن محمد مرسی از دولت وی حمایت کردند . در جریان کودتا علیه دولت محمد مرسی هم نمی توان ادعای حمایت امریکا از این جریان را مطرح کرد بلکه می توان ادعا کرد که امریکایی ها با این حادثه سیاسی و نظامی در مصر کنار آمدند و آن را پذیرفتند.عربستان سعودی و امارات پس از روی کارآمدن محمد مرسی در مصر تمام تلاش خود را برای حمایت تمام عیار از نظامی ها در این کشور به کار گرفتند. آل سعود به سرعت دریافت که در صورت عدم تغییر در ساختار سیاسی بوجود امده در مصر ، ثبات این کشور هم به تبعیت از قاهره متزلزل خواهد شد. مهم ترین عنصری که ما در فرآیند تحولات داخلی مصر شاهد آن هستیم بی تدبیری جریان اخوان است . اخوان امروز از بحران رهبری و ایدئولوژی رنج برده و از عهده بازشناسی هویت مدرن خود در مصر جدید برنمی آید. اگر اخوان المسلمین در نخستین رویارویی با قدرت می توانست میان وزنه دولت و دین تعادل ایجاد کند به بحران امروز گرفتار نشده بود.

 

 

بی تردید در فرایند تحولات داخلی مصر نخبگان مصری دچار اشتباه محاسبه شدند تبعیت از قدرت دولتی که از درون وحشت و کودتا پدید امده است و اینده دهشتناکی دمکراسی در منطقه را تهدید میکند حمایت کردن ظلم اشکار بنفس اینده ملت بزرک مصر است ، نخبگان سکولار امروز مصر فرایندی را طی کردند که دولت کودتا باقطبی کردن جامعه اینده مبهمی را رقم زده اند 

اکنون صف بندیهای جدید که در مصر شروع شده است تهدیدًکننه فرایند مردم سالاری در این کشور شده است و بیم هایی فراوانی نهضت بیداری در منطقه را فرا گرفته است 

توصیه ایی به مسولان سیاست خارجی دارم همه میدانیم مصر برای ایران وایران برای مصریها فوق العاده دارای اهمیت است منظور من از مصر جامعه مدنی دانشگاها وصاحب نظران مصری به برا دران ایرانی خود با عش و امید مینگرند اما این به ایمفهوم نیست دولت و نیروهای نظامی اینگونه نیز بیاندیشند 

ایران پس از انقلاب توانست بازی در منطقه را تغییر دهد بی تعارف عرض میکنم مصر دارای نفوذ منطقه ایی بود بخشی از این نفوذ به ایران انقلابی  با همه ان مبانی  نقش مهم منطقه را نغییر داد درست است که مصر دارای اهمیت برای همه از جمله ایران است و بالعکس ولی خوب است از تجربه های قبل بایست مودر توجه واقع  شود  شتابزدگی عامل اساسی فرایندی نا موفق و بی نتیجه خواهد ماند کاری نکنید که دولت مصر دستور العمل رابطه با ایران را  بماحقنه کند اگر چه همواره مصر برای ایران مهم است وبالعکس اما بایست نخست مصر جدید را شناخت وبایست با همه بخش های مصر کارکرد تعجیل در مناسبات بامصر شایسته نیست تنظیم ارتباط با الزاما ت خود را داردوومستلزم شناخت و اگاهی بیشتری است  

 



دوشنبه 12 خرداد 1393  6:10

آخرين تاريخ بازديد : يکشنبه 2 دى 1403  21:3:2
تعداد بازديد از اين خبر : 5791
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما