اندیشمندان محترم، همکاران و میهمانان ارجمند،
حضور در جمع شما میهمانان و پژوهشگران داخلی و خارجی که از کشورهای مختلف برای شرکت در همایش بینالمللی «اسلام سیاسی در آستانه سده بیست و یکم« به جمهوری اسلامی ایران تشریف آوردهاید خیر مقدم می گویم.
برخورد لازم میدانم که از دفتر مطالعات، انجمن ایرانشناسی فرانسه در تهران و دانشگاه علامه طباطبائی برای برگزاری این همایش سپاسگزاری نمایم. بیتردید برگزاری این نشست گامی بلند در راه شناخت اسلام سیاسی به عنوان یک پدیده مهم و تأثیرگذار بر سیاست بینالملل در دوران معاصر بشمار میآید.
توجه به بازنگری به ریشهها و خاستگاه بروز و ظهور اسلام سیاسی و کسب شناخت واقعی از ابعاد آن، در وضعیت کنونی اهمیتی مضاعف دارد. هم اینک در پرتو تحولات اخیر و بواسطة اقدامات افراطی صورت گرفته ناشی از کج فهمی و انحراف از آموزههای ناب اسلام، تلاش میشود تا چهره تابناک تجدید حیات اسلام مخدوش و خشن جلوهگر شود.
ابتکار گفتگوی تمدنها آقای خاتمی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با هدف همزیستی و تعامل مثبت و سازنده بین فرهنگها و حوزههای تمدنی در دنیای پیچیده و اکنده ار بحران پیشنهاد گردید و مورد تأیید و تأکید سازمان ملل متحد و کشورهای جهان قرار گرفت. اسلام سیاسی بخشی از حرکت عمومی در کشو رهای اسلامی در دنیای معاصر در قالب تجدید حیات اسلامی است که جریان مهم و تأثیرگذار در عرصه اندیشه و حوزه عمل اجتماعی و سیاسی میباشد. در حوزه فکری، اسلام سیاسی پاسخی از جانب طیف گسترده اندیشمندان اسلامی به ناکامی طرحهای غیربومی و ناکارآمد نوگرایی غربی برای توسعه و پیشرفت در جوامع اسلامی بود. آنان رویآوری به راهحلهای منبعث از فرهنگ بومی همراه با بهرهجویی از دانش نوین و فنآوری پیشرفته را جستجو مینمودند. از منظر عملی نیز جلوه توانمند و موفق اسلام سیاسی در استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام راحل(ره) تبلور یافت. تجربهای که توانست در راه نهادسازی و هنجارآفرینی در عرصه سیاست و حکومت با اعتدال و واقعبینی گام بردارد. اسلام سیاسی در ایران به مدد آموزههای ناب و پویای اسلامی توانست میان سنت اسلامی و مردم سالاری همراهی و هماهنگی پدید آورد و مردم سالاری دینی و جامعه مدنی اسلامی را تحقق بخشد.نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و آنچه در صحنه عمل تحقق یافته است جایگاه حقوق برابر شهروندان، شأن مشورت و شورا، حقوق زنان، پاسخگویی متصدیان و کارگزاران حکومتی و بسیاری دیگر از ارزشهای مدنی جهان شمول را در چارچوب ارزشهای اسلامی نشان میدهد.
اما تعامل جهان معاصر از بازشناسی واژه اسلام سیاسی، نگرش موجود نسبت به تجربه ایران را به بنیادگرایی از یک دیدگاه ایدئولوژیک تقلیل داد در نتیجه پیام حرکت جمهوری اسلامی ایران برای پرهیز دادن نظام بینالملل از تبعیض سیاسی و فرهنگی و نابرابریهای اقتصادی و توجه به ضرورت توازن و تعادل در نظام بینالملل ناشنیده ماند و عملاً عرصه عمل گرایشهای سرخورده به تندروی و افراط گرایی سوق یافت.
اینک در وضعیت نسبتاً بحرانی کنونی در نظام بینالمللی، بار دیگر تأکید این نکته ضروری است که هر گونه روی آوردن به تروریسم و تهدید جان افراد بیگناه در کلیه ابعاد آن و در لوای هر گرایش و عنوان محکوم است. همچنین بهترین راه برای بیرون رفتن از وضعیت تنش و بحران موجود رهیافت گفتگوی تمدنها و خط مشی تعامل و همزیستی و جستجوی همکاری بین جهان اسلام و دنیای غرب برای جستجوی ریشههای خشونت و تروریسم و همکاری بینالمللی در قالب سازمان ملل متحد برای از بین بردن این گونه اقدامهاست.
معتقدم که اسلام به مفهوم عام و کلی آن بعنوان نیروئی مؤثر و غیر قابل انکار در جامعه بینالملل میتواند سهم سترگی در ایجاد صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی ایفاد نماید. اما انجام این مهم در مرحله اول در گروه شناخت دقیق اسلام، رابطه اسلام و سیاست، وضعیت خاص هر کدام از جوامع مسلماننشین و تاریخ و پویائی آنها و تعامل بین جوامع مسلماننشین با غیرمسلمان است. باید اذعان کرد که این شناختهای پایهای در جامعه علمی بینالمللی به نحوی ناقض وجود دارد و یا در زمینههایی اصلاً وجود ندارد.
اسلام آرامش، پویایی و زندگی است. این که به زندگی بیش از یک میلیارد مسلمان معنی و روشنی میدهد و بیش از چهارده قرن است که تمدنی سترگ را شکل داده و انواع نژادها،قومها، فرهنگها، زبانها و مناطق جغرافیایی را فراگرفته است را بهتر باید شناخت. شناخت عالمانه و فاضلانه، نیاز به دوری جستن از حصارهای تنگ فکری و گزینش دیدی فراگیر و همهجانبه دارد. دستیابی به چنین شناختی که قطعاً تدریجی میباشد میبایستی همراه با اصلاح برداشتها و دیدگاهها باشد و در این زمینه باید گفت همه نیاز به این اصلاح دارند.
در میان انبوه پرسشهای جدی، اسلام و رابطه آن با سیاست به مفهوم کلان آن و موضوع تخصصی اسلام سیاسی و جایگاه آن در تعاملات داخلی، منطقهای و بینالمللی است. امیدوارم این نشست بتواند بخشی از این پرسشها را دقیقتر تنظیم و بخشی ار آنها را پاسخ دهد.
در پایان با تأکید بر اینکه شناخت متقابل بین فرهینختگان میتواند عرصه را برای همکاری بین کشورها مهیاتر نماید. بار دیگر امیدوارم برگزاری نشستهای علمی و دوستانه بتواند به انجام این مهم از سوی اندیشمندان و فرهیختگان اسلام و غربب کمک نماید و برگزاری موفق این همایش را آرزومند.
از توجه شما سپاسگزارم.