موضوع ایران این روزها مهمترین موضوع مباحثات محافل سیاسی و تصمیم ساز اروپا و امریکا است. چند مسئله بهانه جدی این کشورها برای اعمال تحریم ها و تهدیدات جدید گشته است که هر کدام در جای خود قابل بحث است. فارغ از این که آیا سیاست خارجی جمهوری اسلامی میتوانست هوشمند تر از این رفتار کند و یا اینکه خوش باوری نسبت به تعهدات روسیه وچین و یا حتی برزیل و ترکیه می توانست جمهوری اسلامی را در این ایام با مسائل بین المللی به گونه دیگری روبرو سازد موضوع این مقال نیست. اما ذکر چند نکته ضروری است . نخست همه گروه ها واحزاب سیاسی که در منظومه حامیان دولت و یا معارضان و مخالفان دولت دهم در حیات سیاسی جمهوری اسلامی حضور دارند با همه وجود از کیان و از همه هستی نظام جمهوری اسلامی فارغ از این که چه دولتی با چه منطق و رفتار وهنجاری حکمرانی میکند با فهم ودرک واقعی از مفهوم هویت ملی ازاصل و کلیت نظام و رهبری حمایت و تا سر حد وجود استقامت خواهد کرد. این نکته مهم وبارز که در برابر دشمنان خارجی حفظ وحدت واطاعت از رهبری امری ضروری و مبرهن است بر هیچ انسان فطن وزیرکی پوشیده نیست. ایران امروز با چند پدیده و چند واقعیت در عرصه دوستان ودشمنان و لابی های نا مبارک اعم از صهیونیزم ونئوکان های اروپائی وامریکایی وحتی اعراب فرصت طلب و مخالفین آگاه و ناآگاه روبروست و متاسفانه کشورهای عرب منطقه که بیشترین کمک را به ترورسیم القاعده و طالبان کردند و همچنین متهم ردیف اول واقعه یازدهم سپتامبر بوده اند با فرار به جلو در پی القای نکته جدیدی از تهدید در منطقه با وارونه جلوه قرار دادن واقعیت ها در پی ایجاد بحران در منطقه و تشویق قدرت های فرا منطقه ای به حضور در منطقه و همنوایی با اسرائیل بر خلاف منافع امت اسلامی و حتی همیت عربی گام هایی برداشته اند که در زنجیره خیانت اسلاف گذشته اشان در مواجه با استعماروصهیونزم ارزیابی میشود و متاسفانه امکانات ارزی ومرزی کشورشان در خدمت دشمن وخصم ایران واقع شده است که در جایی دگر بدان خواهیم پرداخت. اما لازم به تذکر است که مفهوم بازدارندگی در توان و قدرت ملی سالیان متمادی است که در سازمان نظامی ایران به عنوان یک امر راهبردی مورد بحث است. نیاز ایران به قدرت های تکنولوژیک کاسته شده ودر مقابل و مجموعه تلاش های قدرت های بزرگ در انهدام سازمان نظامی ایران ویا تعدیل توان ویانابودی و یا کاهش توان وقدرت بازدارندگی ایران ناموفق و نتوانسته کاری ازپیش ببرد. از زمان حماسه دفاع مقدس تا کنون تلاش فراوانی صورت گرفته شده تا ایران قدرت بلامنازع منطقه باشد. هم اینک سازمانهای سیاسی ونظامی و اطاق های فکر غرب بخوبی می دانند که ترتیبات امنیتی منطقه ای بدون ایران امکان ناپذیر نیست. گردان های موشک ایران بخوبی نسبت به اهداف پدافندی خود در منطقه آگاهند ودر صورت وقوع هر حادثه ایی با بهره گیری از قابلیت های متعارف و پیچیده خوب میدانند که چه باید کنند. اما راه برون رفت از بحران چیست و چگونه می توان با پدیده تهدید روبرو شد. در ضمن هوشمندی کامل بایست ظرفیت های دیگر نظام را بررسی کرد و از امکانات مذاکره وچانه زنی و و قدرت منطقه ای بهره گرفت. این روزها لابی ضد ایران درغرب با جنگ روانی و طرح احتمال وقوع حمله اسرائیل و یا امریکا در پی ایجاد رعب و ترس در مجموعه نظام و مردم است. در حالی که شرایط خیلی سخت ودشواراست ودو سوی آتلانتیک در اعمال تضییقات ومحدودیت ها به هم نزدیک تر شده اند و در واقع موضوع ایران را از مسائل میان ایران وغرب خارج کرده وتبدیل به یک موضوع بین المللی نموده اند ولی آنها یعنی غربیها خوب میدانند که قدرت وظرفیت منطقه ای ایران در عراق وافغانستان ولبنان وسرزمین های اشغالی چگونه است واین موضوع را خوب هم تجربه کرده اند. همین چند سال پیش که اسرائیل وامریکای نئو کان جنگ سی وسه روزه علیه مردم لبنان را به راه انداختند در روزهای آغازجنگ رجز خوانی میکردند که به کم تراز نابودی حزب الله تن نخواهند داد ولی در روزهای پایانی التماس میکردند که آتش بس را حزب الله بپذیرد. پیام هایی که آن روزها واصل میشد همه موجود است. تاریخ درس عبرت هاست. این ها تمثیل هایی است از بیان واقعیات موجود ایران. در منطقه هنوز دولت ایالات متحده نتوانسته است به قول های که به ملت خودش برای سرکوب القاعده وتروریزم خصم داده جامه عمل بپوشاند. عقلای غرب خوب می دانند هردولت که در ایران حاکم باشد نیاز به تعامل سازنده در پیش برد اهداف منطقه با ایشان دارد. آنچه در عراق و افغانستان گذشت آیا بدون نظر دولت ایران عملی میشد. پاسخ به این سوال دشوار نیست. دولت دموکرات اقای اوباما اینک تحت فشار داخلی وآزمون با تعهدات دوره انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده روبروست. راه مذاکره با غرب بسته نیست ونبایست باشد. مذاکره تنها گام عملی ومنطقی برای برون رفت ازبحران است. البته مذاکره ای که در آن حسن نیت و پذیرش منطق گفتگو و احترام به ارزشهای طرف مقابل در نظر باشد. از نظر آگاهان مسائل بین المللی در ایران محکومیت حملات تروریستی هفته گذشته در سیستان وبلوچستان ازجانب رئیس جمهورو وزیر خارجه دولت ایالات متحده و برخی کشورهای اروپائی قابل دقت و بررسی است. این نخستین باری است که عملیات تروریستی در خاک ایران بصورت رسمی از جانب ایشان محکوم می شود. بایست راه برون رفت از بحران ها را بهـتر وآگاهانه تر پیدا کرد. این که با زبان تهدید مداوم در پی تحمیل قطعنامه باشند منطق گفت و گو را ضعیف میکند. همکاری های ایران با آژانس حرکت متقابل از سوی غرب را طلب می کند. این تلقی در ایران آزار دهنده است که در برابر موج همکاری ها زیاده خواهی ها پایان ندارد و دست مسئولان را میبنند. موضوع هسته ای ایران هیچ راه حلی به غیر ازمذاکره و گفتگو ندارد و تنها از این طریق بحران امروز میان غرب و ایران خاتمه خواهد یافت.