سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ یاد آور عظمت و شکوه مجاهدت های ملت ایران در حماسه دفاع مقدس است. مقاومت بی نظیری که نه تنها در تاریخ سیاسی ایران بی نظیر بوده بلکه به عنوان یکی از ماندگارترین حماسه های تاریخی این سرزمین متمدن و چند هزار ساله ثبت شده است. جنگ تحمیلی، جنگی تمام عیار علیه ملت ایران، نه تنها برای سر نگونی انقلاب اسلامی، بلکه برای تقسیم و پاره پاره کردن ایران صورت گرفت. آسیب شناسی روزهای نخستین جنگ ، نقش بارز امام خمینی در مدیریت بحران ، فرماندهی جنگ، ساماندهی ارتش از هم گسسته ، شکل گیری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، آماده سازی نیروهای مقاومت مردمی همچون بسیج و ستاد جنگ های نامنظم، شکوه حضور مردم و عظمت مجاهدت های وصف ناشدنی ملت سر فراز ایران امری ضروری است.
علل وقوع جنگ تحمیلی و چیستی و چرایی آن را نمی توان صرفاً در اختلافات مرزی و ارضی دانست. نقش قدرت های جهانی در دوره جنگ سرد ، نقش موذیانه اعراب منطقه در بروز بحران در مناسبات میان دو کشور همسایه و مسلمان ایران و عراق، انقلاب اسلامی و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی مواردی است که نیازمند کالبد شکافی و آسیب شناسی دقیق است.
جنایات صدام، ناتوانی نهادهای بین المللی ، حمایت های مستقیم ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی از صدام، در نتیجه حماسه دفاع مقدس ملت ایران اثر جاوانی در تاریخ سیاسی و نظامی ایران گشت و هیچگاه از شبستان بلند خاطرات این سرزمین حذف نخواهد شد.
انقلاب اسلامی، پدیده بزرگی در روزگار جنگ سرد میان مناسبات و معادلات جهان اسلام و دنیای غرب و اسلام و اردوگاه شرق بوجود آورد. باز خوانی و تحلیل وقایع تاریخی و سیاسی آن ایام، اینک ضرورت فوق العاده ایی پیدا کرده است. انقلاب اسلامی، پاردایم جدیدی در فرآیند مناسبات بین المللی ایجاد کرد و آن بازگشت به خویشتن، اصالت دادن به هویت ملی و دینی ملت ایران و پایان داستان غم انگیز خود باختگی در دنیای اسلام بود. امواج مواج پدیده انقلاب اسلامی با قدرت تحریض ملت ها به مقاومت علیه ظلم و تجاوز تاریخی، همان حس و حال روزهای نخستین اسلام در مدینه را بوجود آورده بود. غرور شکسته شده امت اسلامی در از دست دادن فلسطین، شکست پیاپی اعراب در برابر صهیونیسم، فریب و بی تفاوتی دو اردوگاه قدرت جهان یعنی امپریالیسم و کمونیسم در قبال جنایات سازمان یافته اسرائیل، مفهوم جهاد و مبارزه را با چالش های جدی روبرو ساخته بود. پیام انقلاب اسلامی به ملت ها پیام رجعت به همه هویت بر باد رفته آنها بود. پیام پیروزی خون بر شمشیر، توانستن و رسیدن به آرمان های بزرگ. انقلاب اسلامی جهانی شده بود و بر تارک تلخی ها، نشانه های امید و رهایی و فرجام آزادی را نوید می داد. طبیعی است این پدیده جدید نگرانی های فراوانی را در اردوگاه غرب و شرق عالم به وجود آورده باشد و بایست مهار می شد. در این مصاف اطاق فکر جهان دو بیم از موقعیت انقلاب اسلامی و عظمت جمهوری اسلامی پیدا کرده بود. اول تهدید منافع غرب در مناطق استراتژیک جهان و از دست دادن موقعیت های خود که به زور طی قرون و اعصار بدست آورده بودند و دوم دنیای اسلام در یک رستاخیز و خیزش جدیدی قرار گرفته و مردم آموخته بودند که تنها راه رهایی و رسیدن به آرمانها، الگو گرفتن از حقیقت انقلاب امام خمینی بود. در این مصاف همه رژیم ها ی خود کامه و مورد حمایت قدرت های جهانی نیز در دو بحران جدی گرفتار آمده بودند؛ نخستین بحران، نقش مردم و عدم باور بر روند مردم سالاری و عدم توانایی در برقراری نظامی مستقل و پایان دادن به وابستگی به قدرت های استعماری و بحران دلبستگی به قدرت های جهانی که چگونه در برابر خواست ملت ایران زبون شدند و نتوانستند بزرگترین متحد استراتژیک خود را حتی برای مدت کوتاهی حفظ کنند. نظام سلطه به بحران مشروعیت خود پی برده بود. از این رو وقوع یک حادثه که در آن زوال قدرت نظامی ایران را هم در بر بگیرد دیده شد. لذا جنگ تحمیلی در راستای منافع استراتژیک دو اردوگاه غرب و شرق و اعراب معنی و مفهوم پیدا میکرد. صدام ابزاری بیش نبود. جاه طلبی ها و بلند پروازی های او برای کانون توطئه و اطاق فکر بحران جهان شناخته شده بود . آنها با ایجاد جنگ دو هدف را دنبال میکردند، نخست سقوط نظام جمهوری اسلامی ایران و سپس مهار صدام حسین و تعدیل و تضعیف قدرت دو ارتش نیرومند خاورمیانه یعنی ایران و عراق. در پناه یک چنین استراتژی، جنگ با خصلت ضد انسانی و ضد اخلاقی مشروعیت پیدا می کند تا در پی مهار اسلام خواهی و رستاخیزی که دنیای اسلام را فرا گرفته بود موجب ثبات و آرامش رژیم اسرائیل و دولت های عرب منطقه شود. با باز خوانی آن روز ها به واقعیت این روز ها هم می توان پی برد. اتحاد ناگفته و نا نوشته بسیاری از دولت های عرب با اسرائیل و موجب فراموش شدن فکر آزادی قدس شریف را به همراه داشته است که روزی و روزگاری مهمترین دغدغه امت اسلامی بود.
واقعیت وقوع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فراتر از خاستگاه بلند پروازانه صدام حسین است. درس های تاریخ، به ما حکم می کند تا شناخت آگاهانه و مسولانه نسبت به همه ابعاد جنگ تحمیلی داشته باشیم. دنیای سلطه ، اگرچه از ارزیابی معادلات و نقش ملت ایران در وقوع انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی اینجا عاجز بودند و اشتباه محاسبه داشتند آنها ضعف در شناخت واقعیت دوران ما داشتند. امام خمینی فقط پیر و مراد ملت نبود، بلکه او رهبری کاریزماتیک با قدرت سازماندهی هم در احیا و بازسازی ارتش و در بوجود آوردن بزرگترین نهاد نظامی مردمی خاورمیانه (سپاه و بسیج) توانستند همه معادلات آنها برهم ریزند.
رهبر معظم انقلاب در 17 مرداد 1367در کنفرانس تجاوز و دفاع فرمودند: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جنگ علیه انقلاب اسلامی و به منظور واژگون ساختن نظام انقلابی ایران، سازماندهی شد.
1-اهداف نظام سلطه:
همزمان با تبیین استراتژی مهار انقلاب اسلامی و کاهش قدرت فزاینده جمهوری اسلامی، بایست اتفاق دیگری در معادلات خاورمیانه پیش آید. این معادله، سوق دادن اذهان از بخش های استراتژیک خاورمیانه عربی و منازعات اعراب و اسرائیل به سمت مناقشه اعراب و ایران هدایت شد. لذا با وقوع جنگ تحمیلی:
1-safe goalبرای رژیم صهیونیستی ایجاد کردند
2-رژیم های عرب را بیشتر متوجه خود ساختند
3- بحران در منطقه یعنی بحران افغانستان و شوروی؛ بحران اسرائیل و اعراب و بحران ایران-اعراب
مناسبات دیگر را رقم زده بودند . امریکا و اروپا اگرچه تظاهر به بی طرفی می کردند ولی به صورت آشکار و پنهان از رژیم بعث عراق و صدام حسین حمایت های جدی کردند.
دیپلماسی امریکا و عراق به هنگام جنگ به اوج رسید که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ملاقات های محرمانه صدام حسین با برژینسکی در ژوئن 1980
- ملاقات های محرمانه طارق عزیز با چامسکی وزیر خارجه امریکا
- ملاقات با دونالد رامسفلد در 1982 برای ارسال تجهیزات گسترده نظامی
اهداف کشورهای عرب منطقه و اسرائیل از وقوع جنگ:
کنترل جاه طلبی های صدام حسین با درگیر ساختن و مشغول کردن صدام حسین در جنگ با ایران
کاهش قدرت بازدارندگی بزرگترین نیروی زمینی ارتش های خاورمیانه و درگیر ساختن با ارتش بزرگ و البته آسیب خورده از انقلاب ایران که تصور داشتند دارای پتانسیل و فاقد انسجام است و کاهش توان نظامی دو کشور در منطقه
مهار انقلاب اسلامی و سرگرم ساختن ذات انقلاب و قدرت فراگیر مرزی به درون مرزهای خود و سرکوب مردم خود و انحراف در نوع نگاه آنها به پدیده جهان شمولی انقلاب
دنیای سلطه با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی و مهار قدرت جهانی انقلاب اسلامی جنگ را به ما تحمیل کردند. صدام حسین با تسخیر بخش های وسیعی از خاک ایران سه هدف را از تحمیل جنگ دنبال می کرد
اول- صدام در پی تسلط یافتن بر موقعیت قبلی ایران به عنوان ژاندارم منطقه و تسلط به خلیج فارس بود.
دوم- ولی با اندیشه و سودای جدا سازی خوزستان از ایران و الحاق آن به عراق دستیابی به مناطق نفتی و ثروت فراوان و همچنین تسلط کامل به شمال خلیج فارس بود.
سوم - بی اعتبار ساختن قرار داد 1975 الجزایر ، معاهده ای که در زمین، تحدید حدود مرزها بود و در اروند رود مرز مشترک آبی دو کشور را بر اساس خط تالوگ شکل گرفته بود.
در دوران جنگ شش عملیات مستقیم نظامی نیروی دریایی امریکا در خلیج فارس با عناوین: اراده جدی، عملیات فرصت برجسته، عملیات کمانگیر چابک، عملیات یخچال شکننده، عملیات ثابت قدم، طرح ریزی و اجرا شد.
در اروپا، آلمان، ایتالیا ، فرانسه و بسیاری از ممالک دیگر این اتحادیه از هیچ کمکی برای صدام دریغ نکردند.
قبلا هم گفته ام جنگ عراق علیه ایران جنگی نا متوازن بود. در آن سوی جنگ صدام به دلیل حس و خوی پلیدی که داشت و احساس امنیتی که از جانب قدرت های بزرگ می کرد خودش را ملتزم به هیچ قاعده اخلاقی-بین المللی نمی دانست.لذا در جنگ عراق علیه ایران جنایات وحشتناکی رخ داد که جامعه بشری را متاثر ساخت. و جالب آن بود که قدرت های جهانی به روز واقعه از کنار مساله به راحتی گذشتند و یا با سکوتشان در آن مقطع دست صدام را در این جنایات باز گذاشتند. عراق بیش از چهار هزار بار در جنگ علیه نیروهای ایران از گازهای سمی و شیمیایی، سیانور و خردل استفاده کرد. از گازها و موشک ها و بمب های شیمیایی علیه مردم مظلوم کرد حلبچه و علیه مردم ایران استفاده کرد. صدام حسین در این جنگ بیش از 30بار از گازهای سمی – شیمیایی علیه مناطق مسکونی استفاده کرد. هنوز خاطره تلخ بمباران شیمیایی مردم سر دشت د ر7تیر 1366 یکی از فجیع ترین تهاجمات در ذائقه مردم ایران نقش بسته است
دهها هزار نفر از مردم عادی و یا رزمندگان عزیز ایرانی هنوز آلوده به مواد شیمیایی هستند. تاکنون بیش از پنج هزار نفر از ایشان شهید شده اند. جالب است که بدانید در 21 مارس 1986شورای امنیت سازمان ملل متحد با تائید به کار گیری و استفاده عراق از سلاح شیمیایی این اقدام را محکوم کرد و تنها کشوری که این قطعنامه را وتو کرد ایالات متحده امریکا بود
جهان غرب نه تنها اقدامی علیه عراق نکرد بلکه در توسعه سلاح های شیمیایی عراق به این کشورکمک کرد.
شکنجه و قتل عام اسرای ایرانی و شبیه سازی اردوگاههای اسرای ایرانی به اردوگاههای آلمان فاشیسم یکی دیگر از بی توجهی های قدرت های بین المللی بود.جمهوری اسلامی بیش از 6000شهید را در اردوگاههای عراقی به دلیل شکنجه و بد رفتاری داشته است. حمله به مناطق مسکونی و غیر نظامی یکی دیگر از تخلفات آشکار در جنگ توسط صدام در رژیم بعث عراق بود. از دوم مهر ماه 1359 تا پایان جنگ بیش از 16500بار به مناطق مسکونی بیش از 18 استان کشورمان حمله کرد و دهها هزار نفر را به شهادت رساند. دقائق و ظرائف و ریز مطالب همه در اسناد سازمان ملل متحد موجود است.
حمله به تاسیسات نفتی در جنگ ابتدا از جانب رژیم عراق صورت گرفت. آلودگی نفتی در خلیج فارس و تهدید جدی محیط زیست بارها و بارها عراقی ها با اینگونه حملات پروتکل الحاقی به قرار داد 1949 را لغو کردند. در طول جنگ تحمیلی عراق بیش از پانزده بار به هواپیمای مسافربری ایران حمله کرد.
حتی به هواپیمای مسافربری و غیر نظامی حامل بن یحیی وزیر خارجه الجزایر و همراهان وی حمله کرد که همگی کشته شدند و جالب این است که به جای اینکه جامعه جهانی برای دفاع از امنیت و حریم خود در برابر این اقدامات غیر اخلاقی موضع بگیرند و تجاوز را محکوم کنند.ایالات متحده به صورت آشکارا در ژوئیه 1988 هواپیمای ایر باس مسافری ایران با 290 مسافر را سرنگون ساخت.
بمباران مدارس ایرانی، کشتار کودکان، بمباران میراث فرهنگی و نابودی مناطقی که دارای هویت تاریخی ایرانی بودند و در یونسکو ثبت شده بودند همه از اتفاقات ناگواری است که طی این جنگ پدید آمد.
در کنار این همه تلخی ها و سختی ها، جنایات ، ناجوانمردی ها، دغدغه ها و هم ها، حوادث، آزمون های بزرگ دیگری به وجود آمد که جدا قابل توجه است
جنگ تحمیلی هویت ملی ایرانیان را احیا کرد. ایثار، مقاومت بخشی از فرهنگ ایرانیان گشت. جنگ تحمیلی درس های فراوانی برای آحاد ملت ایران داشت.
در کنار احیای هویت ملی و پاسداری از فضیلت های ارزشی و دینی. حس همبستگی و قدرت تحلیل آحاد ملت ایران را بالا برد.
هر گاه دلمان برای مقاومت و ایثار تنگ می شود به خاطرات دوران دفاع مقدس رجوع که می کنیم وجودمان سرشار از پیوند ها و اخلاص های آن ایام می شود، لایه های عاطفی دوران حماسه دفاع مقدس در خاطراتمان جلوه می کند.
این جنگ با تمامی هزینه ها و مصائب و نابسامانی هایی که برای مردم بیگناه ایران به بار آورد، علاوه بر اینکه تمامیت ارضی ما را حفظ کرد، درس های بزرگ و پیام های جدی و ارزنده ای برای ملت بزرگ ایران و نیز آنهایی که خیالات خامی بر علیه مردم مسلمان و مقاوم و مبارز ایران در سر می پروراندند به همراه داشت. اول اینکه به ملت ایران یادآور شد که چه ظرفیت عظیم و قدرت بی حد و حصری دارد که هیچگاه نباید آن را دست کم بگیرد. دوم اینکه ملت مسلمان ایران با آگاهی بیشتر با این واقعیت روبرو شدند که به روز واقعه اتکا و امید آنها بعد از خداوند منان باید به قدرت مقاومت و آمادگی آحاد این جامعه باشد و این آمادگی را باید همچنان حفظ کنند و نباید تصور کنند که دیگر چنین تجربیات تلخی تکرار نخواهند شد و بالاخره سوم آنکه پیام این ملت باید رسا و روشن به همه صاحبان قدرت و نظام سلطه که ظرف دهه های گذشته اشتباهات مکرری را مرتکب شده اند تفهیم شود که یک چنین ملت مسلمانی و یک چنین ایرانی، آن طعمه ای که آنها طعم آن را در جاهای دیگر چشیده اند نیست و گلوگیر تر از آنی است که با قربانی کردن صدام هائی پایان پذیرد.