شهید آیت الله سید محمد باقر صدر از جمله شهیدان نامدار و از علمداران پرفضیلت مکتب اهل بیت و همچنین از اعاظم عالمان برجسته تاریخ روحانیت شیعه است.
حضرتش دارای شخصیت چند بعدی است و ضرورت شناخت ویژگیهایی فکری و درک وفهم از ابعاد وجودی آن الگوی وارسته ایجاب میکند تا فکر بلند و عظمت روح آن فقیه، فیلسوف مفسر و عالمه معظم که تاکنون برای عام وعامه ناشناخته مانده است، شناسانده شود.
درجهان علم و دانش مرسوم است تا برای شناخت ابعاد فکری یک عالم بزرگ علاوه بر تبارشناسی، اساتید، شاگردان، مجموعه محصولات علمی و فکری و رسائل و مقالات و کتب منتشره مورد توجه و تفحص و دقت واقع شودا و آنگاه که به کارنامه شهید آیت الله العظمی سید محمد باقر صدر و تبار نامدار و خاندان برجسته و فرهیخته و منتفذ در لبنان و عراق سوریه و ایران با پیشینهایی چند قرن درکسوت فقاهت تشیع این خاندان، علاوه براین که همه اهل فتوا بودهاند نیز از پیشکسوتان مبارزه علیه استبداد و استعمار در تمامی سرحدات بودهاند و آل صدر و شخصیتهای برجسته این خاندان گامهای جهادی علیه استعمار و نفوذ انگلستان در لبنان وعراق و حتی ایران برداشتهاند و آنچه اینک از افتخارات مقاومت شیعی بیان میشود، مرهون تلاش سترگ و نگاه ژرف اعاظم خاندان صدر است.
اجداد و دودمان شهید صدر در طول بیش از دو سده درکشورهای لبنان، سوریه و عراق مشعل هدایت انسانها و مرکز زعامت دینی بودند. آنان در طول این مدت به القابی چون:«آل ابی سبحه، آل حسین القطعی، ال عبدالله، آل ابی الحسن، آل شرف الدین» و در نهایت، «آل صدر» شهرت داشتند. نسبت آل صدر که آخرین سلسله این خاندان است به «سید صدر الدین صدر» (م 1264 ق) برمیگردد.
سید صدر الدین در سال 1193 قمری در روستای معرکه که در ناحیه جبل عامل چشم به جهان گشود و در سن 4 سالگی همراه پدرش سید صالح به نجف عزیمت کرد وسپس به کاظمین و از آن جا به اصفهان رفت و پس از آن دوباره به نجف بازگشت و در همانجا در سال 1264 قمری وفات یافت و در زوایه غربی صحن امام علی(علیهالسلام) نزدیک باب سلطانی به خاک سپرده شد. وی در زمره یکی از بزرگترین دانشمندان وعالمان برجسته شیعه بود. از آغاز کودکی در فراگیری علوم اسلامی شوق وافر داشت وگفته میشود تعلیقه خود برکتاب قطرالندی را در سن هفت سالگی نگاشت و از خود او نقل شده که در سال 1205ق، یعنی در سن 12 سالگی، در مجلس درس استاد کل، علامه وحید بهبهانی، حضور مییافت و قبل از رسیدن به سن بلوغ به پایه اجتهاد دست یافته و از دست مبارک علامه سید علی طباطبایی صاحب ریاض(م 1231ق) گواهی اجتهاد دریافت نموده است.(حسنی حائری، 1375،ص16 و17).
از شخصیتهای دیگر این خاندان، مرحوم سید اسماعیل صدر(1338 ق) است که او نیز مانند پدرش سید صدرالدین، مرجعیت دینی را برعهده داشت. وی پس از آن که پدرش در سال 1264 ق چشم از جهان فروبست، تحت حمایت برادرش محمد علی صدر معروف به آقا مجتهد قرار گرفت تا این که به مراتب رشد و کمال رسید. او که در اصفهان اقامت داشت در سال 1280 هجری، یعنی در سن 22 سالگی، به نجف اشرف هجرت کرد تا در آن جا در محضر استاد اعظم شیخ مرتضی انصاری(م 1280ق) فقه و اصول را فراگیرد، اما هنگامی که به کربلا رسید شیخ انصاری درگذشته بود. وی از کربلا به نجف رفته و در محضر اساتید دیگر نجف شاگردی نمود تا این که خود در ردیف یکی از بزرگان طراز اول شیعه و جزء دانشمندانی قرار گرفت که علاوه بر تبحر در دروس فقه و اصول و دستیابی به مقام مرجعیت، از دانشهای عقلی زمان خود همچون کلام، فلسفه، ریاضیات، هندسه، هیئت و نجوم قدیم نیز بیبهره بود.(نعمانی، 1424 ق، ج1،ص22).
در دوران معاصر نیز صدریها، همدوش علامه شهیر آیتالله العظمی سید شرف الدین در لبنان و برخی دگر در عراق با بزرگانی چون حضرت آیات خوئی، حکیم و شاهرودی و کثیری دیگر مونس و پشتوانه مرحوم آیتالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم گام بر میداشتند شکوه اصالت و تبار این بزرگمرد تاریخ تشیع همزاد با علم و زهد، ورع و تقوی وجهاد و اجتهاد و ایثار و شهادت است شهید سید محمدباقر صدر بعد از درگذشت پدر دانشمندش، زیر نظر مادر پاکدامن و برادر عالم خویش سید اسماعیل صدر پرورش یافت. از آغاز کودکی نشانههای نبوغ و تیزهوشی و اخلاق پسندیده او موجب شد که همه به وی توجه کنند و دائماً رفتار او را زیر نظر داشته باشند. همچنانکه آموزگاران نیز او را مورد احترام وتقدیر قرار میدادند. و همه میدانستند که او دارای هوشی فوقالعاده است.
او و بنتالهدی خواهر شهیدهاش به بیداری و آگاهی مردم میاندیشیدند و یکی از عواملی که زمینهساز شناسایی بیشتر او نزد مردم شد و آوازه او را از چهار دیوار مدرسه فراتر برد، ایراد سخنرانیها ادیبانه و حماسی و خواندن اشعاری پرمایه بود که وی در مراسم عزاداری سرور شهیدان امام حسین(علیهالسلام) با بیان آهنگین و گفتار روان بدون کمترین درنگ، کلمات را ادا میکرد، همه را غرق در شگفتی میساخت.
شهید صدر در مدت حیات علمی خود شاگردان ارزندهای تربیت نمود که برخی از ایشان از فقهای معاصرند. در واقع استاد شهید دو نسل از دانشمندان برجسته را پرورش داد. نسل اول شماری از دانش پژوهان تیزهوش بودند که از ابتدا درحلقه درسی وی حضور یافتند. نسل دوم را نیز گزیدهای از دانش پژوهان هوشمند و اهل نظر تشکیل میدادند که در اواخر دوره اول خارج اصول به حلقه درس استاد پیوستند و تا آخر دوره دوم خارج اصول ادامه دادند. اما مهمتر از همه باید به نخبگانی از دانشپژوهان دو دوره درسی استاد اشاره کرد که پیوند عاطفی ایشان با شهید گرانقدر به حدّی غیرقابل وصف رسیده بود. در میان این دسته از شاگردان او میتوان به کسانی چون: شهید سید محمد باقرحکیم، سید نورالدین اشکوری، سید محمد هاشمی، محمدرضا نعمانی، سید کاظم حسینی حائری، سید عبدالغنی اردبیلی، عبدالعزیز حکیم، عزالدین قبانچی، سید حسین صدر، سید محمد صدر، سید صدرالدین قبانچی، غلامرضا عرفانیان،محمد باقر ایروانی، محمد علی تسخیری و بسیاری دیگر اشاره کرد.
شایسته است تا با انسانی آشنا شویم که او دردانه و نابغه اعصار و مغز متفکر شیعه در مصاف و مبارزه با مکاتب مادی و انحرافی قرن نوزدهم و بیستم نیز به حساب میآمد آن کسانی که با مکتب فکری آن شهید سعید فقید آشنایی و آگاهی دارند میدانند که سید محمدباقر صدر شخصیتی ذوالجنبتین بود هم فیلسوف و مفسر قرآن بود و هم فقیه کلامی و از صاحبنظران فقه تشیع محسوب میشد مراتب علمی آن بزرگوار بقدر قوی و مستحکم بود که همه مراجع تقلید شیعه در زبان و کلامشان و ارائه ارای فقهی خود به لیل از شخصیت علمی و فکری ایشان میپرداختند.
به هنگامی که اردوگاه مارکسیسم با ارائه اندیشههای فریبنده دامی درجهت اغفال جوانان که مشتاقانه در پی دانستن بودند و جوانان شباب آن روزگار دوران سختی را در مبارزه با امپریالیسم مارکسیسم و مکاتب الحادی تحمل میکردند و به دلیل عدم آگاهی با ایسمهای وارداتی از اردوگاه شرق کمونیسم در معرض انحراف والتقاط بودند که یکباره با دو اثر جاویدان فلسفتنا و اقتصادنا شهید صدر در برابر انحراف فریبای کمونیسم واکسینه شدند دو انسان بزرگ و اندیشهورز و پرانگیزه شهید مطهری و شهید صدر با شناخت دقیق از مکاتب انحرافی اگزیستانسیلیسم ماتریالیسم کاپتالیسم و نیهلیسم به کاری بس بزرگ دست یازیدند اسلام عزیز در هر دورهایی از ادوار خود با قلم و جهاد فکری و درد آشنایی علمداران راستین مکتب توحید توانست مقاومت کند.
شهید صدر پیشتاز جریان نوسازی فکری حوزههای علمیه گشت و این رو آفاق و انفس و اندیشههای ایشان عالمگیر شد و در عنفوان جوانی به عنوان مرجعی جامعالشرائط درعرصه اجتماع شیعی ظهور یافت. همچنین، نوآوریها و ابتکارات این شهید در دانش فقه کمتر از نوآوریهای وی در علم اصول نیست. از مجموعه بحثهای فقهی ایشان، چهار جلد کتاب به نام «بحوث فی شرح العروۀ الوثقی» به زیور طبع آراسته شده است. در این کتابها پژوهشهای ارزندهای به چشم میخورد. آنچه شهید صدر در نظر داشت این بود که در دانش فقه از چند جهت دگرگونی پدید آورد که نسبت به برخی از این آرمانها در حدی که تدریس نمود یا کتابی نوشت، توفیق یافت.
سعی او بر این بود که در استنباط احکام، ویژگیهای فردی و نگرشهای محدود را به ویژگیهای احتماعی و نگرشهای جهانی تبدیل کند. برای مثال، او میخواست اخبار مربوط به تقیه و جهاد را با دیدگاههای اجتماعی و همگانی مورد استنباط قرار دهد. در واقع او تلاش مینمود دامنه مباحث فقهی به صورتی سازگار و هماهنگ با نیازهای روز و با روشی کارآمد، استوار گردد تا نشان دهد که فقه میتواند همه ابعاد زندگی را زیر پوشش خود بگیرد و همگام با تمام شرایط فردی و اجتماعی پیش رود. شهید صدر با نگارش رساله علمیه خود به نام «الفتاوی الواضحۀ» که به صورتی نوین و متفاوت از رسالههای مراجع دیگر، تدوین یافته تا اندازهای به این هدف نزدیک شد.
وی همچنین با نگارش کتابهای «فلسفتنا» و «اقتصادنا»، مکاتب فلسفی مادّی و اقتصادی مارکسیزم و کاپیتالیسم را نقد نموده و در این راستا از روشی نو و دلایلی استوار بهره جسته است؛ چنانکه در زمینههای منطق، تاریخ، تفسیر و مانند اینها گامهای مؤثری برداشته و تألیفات ارزشمندی ارایه کرده است که در این جا فرصت معرفی آنها نیست.
از کارهای شگفتانگیز آیتالله صدر برای بیداری مردم عراق و آماده کردن آنها برای قیام و برگزاری تفسیر موضوعی قرآن بود. آن هم بعد از تعطیل کردن درس خارق فقه!
درحوزه علمیه نجف کمتر دیده شده بود که یک مرجع تقلید تفسیر قرآن بگوید آن هم به جای درس خارج فقه، که این بیشتر مایه تعجب دیگران میشد. به طوری که برخی از شاگردان او، در این باره از وی سؤال کردند او جواب داد:
«برای من تدریس و تألیف و تحقیق، صورت حرفه و هدف در زندگی ندارد، بلکه ادای وظیفه شرعی به هر نحو ممکن برای من از همه چیز مهمتر است. امروز در این برهه از تاریخ اسلام و مسلمین، که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی پیروز شده و امت اسلام را در سرتاسر دنیا بیدار کرده است، من وظیفه خود میدانم که با تفسیر قرآن، افکار مردم مسلمان عراق را آگاه و آرمانهای انقلابی اسلام را مطرح نمایم و با بیان مفاهیم شورآفرین، حماسی و اجتماعی قرآن کریم، دلها را برای پیوستن به انقلاب اسلامی ایران آماده کنم.... از طرفی، درس خارج فقه و اصول، بیش از حد لازم درحوزه گفته میشود اما جای تفسیر قرآن سخت خالی است!».
مراجعات شهید صدر بقدری فراوان شد که او در آن هنگام محل مراجعه آحاد امت اسلام شد شهید صدر بیاعتناء به قدرت فاسد حاکم برعراق به بیداری و تربیت عالمان میپرداخت شهید صدر چنان شخصیتی و از کریزمای سیاسی و با پشتوانه عظیم علمی بدست آورده بود که حضورش بیم و بحران برای رژیم خودکامۀ صدام حسین تکریتی ایجاد کرد.
درس تفسیر قرآن جنبوجوشی در میان توده مردم بهوجود آورده بود. حکومت صدام از این پدیده خجسته اسلامی، به وحشت افتاد و برای جلوگیری از هرگونه تحرک، در یک حمله همهجانبه همه نمایندگان آیتالله صدر را در تمام شهرهای کشور دستگیر و زندانی کرد. شهید صدر روز 16 رجب 1399 را روز اعتراض و اظهار انزجار از اعمال ظالمانه رژیم اعلام کرد. مردم به اطاعت رهبر و مرجع تقلید خود برخاستند، دست از کارهای خود کشیدند، همان شب آیتالله صدر دستگیر و روانه بغداد شد. در سازمان امنیت بغداد، از او خواستند که دست از پشتیبانی انقلاب اسلامی بردارد و مردم عراق را تحریک نکند. اما شجاعانه جواب داد.
«من یک مسلمانم و در برابر سرنوشت همه مسلمانان جهان(و نه تنها عراق و ایران) مسئولم باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم و وظیفه شرعی منحصر به ایران وعراق نیست. حمایت از انقلاب اسلامی ایران و بهری آن هم، یک وظیفه شرعی است»!
آیتالله شهید صدر مظهر اخلاق و ساده زیستی و دستگیری از فقیران و یتمیان بود او عرفان عملی را با عرفان نظری پیوند داده بود و چونان با مناعت طبع و علو شخصیت توانسته از خویشتن خویش رهبری با الگوی تمام عیار تبدیل شود ترس صدام حسین از این بود که او امام خمینی عراق خواهد شد و بیتوجه به قواعد حاکمیت استبدادی و استکباری گامهای روشنگرانهاش به عنوان الگوی استقلال عراق آزاد و آباد عرضه شده بود.