در ستایش مرد نیک مطبوعات
مردی که همواره در خاطرهها طنازی میکند؛ اهالی مطبوعات او را به نیکی و خوبی میشناسند. آزادیخواه و نستوه جوانمرد و دردانه حامی اهل قلم بود. ساده زندگی میکرد، ساده سخن میگفت و ساده سخنش را به مخاطب عرضه میکرد. احمد بورقانیفراهانی نامش به نیکی باقی است. به هنگام فوت او گفتم: فراهان زادگاه مردان بزرگ و بیپیرایه بوده است. انسانهایی که در شبستان بلند تاریخ ایران خوش درخشیدهاند و صد حیف که آفتاب عمر احمد کوتاه بود و نتواستیم از آنچه در ذهن و اندیشه داشت، بیشتر و بهتر بهره بگیریم. چیستی و چرایی محبوبیت احمد بورقانی، در بیپیرایه بودن او، در فرزانهبودن او، در نگاه ژرف او و شناخت و تحلیلهای دقیق او از روزگار است. احمد بورقانی، اهل آبروداری بود و این از خصوصیات و صفات مردانه او بود و نمیتوان چنین مردی را در مقایسه با دیگران ارزیابی کرد. آنقدر اهل صفا و دل بود که صد عیب دیگران را میپوشاند یا خود گناه دیگران را بر گردن میگرفت. کارنامه مردانگی او بیحد و وصف است. همه روزهای کمشمار زندگیش را میتوان با خدمات بیشمارش بهتر شناخت و بهتر درک کرد. احمد ادای اسطورگی نداشت. احمد ادعای مصلحبودن نداشت؛ چون احمد، محمود بود و حامد بود و حمد خدا را بر هر چیزی رجحان میداد. کارنامه خدمات بورقانی از جبهههای جنگ تا مدیریت مهمترین نهاد خبری دوران دفاع مقدس، از ایثارگری تا سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ، از مأموریت در ینگه دنیا تا مهجوری و مشتاقی و حذف از سیستم خبری دولت وقت تا مسؤلیت معاونت مطبوعاتی دولت اصلاحات و... ، همه و همه مشخص و معین است. نوآوری، درک دقیق و شناخت واقعی زمان و جهان از ویژگیهای جناب احمد بورقانی بود. اخلاق، فضیلت گمشده سیاست ماست. بنده به بهانه سالگرد وفات احمد بورقانی فراهانی، دوست عزیز و برادرم، کمی میخواهم درد دل کنم و به تحلیل وقایع جاری بپردازم؛ این روزها حوادث ناگوار و تلخی، شیرازه و شالوده جامعه اسلامی ما را به خود معطوف ساخته است و بیش از آنکه بایست به خود فکر کنیم، باید با صبر و متانت به آینده اصلاحات بنگریم. مگر نه این است که اصلاحات یکی از جریانهای اصیل جمهوری اسلامی ایران با هدف اعتلای کشور و تثبیت توأمان جمهوریت و اسلامیت نظام است؟ در بستر صبح مظفر اصلاحات، مردمسالاری دینی به عنوان ترمینولوژی ماندگار، از بالاترین سطوح کشور به کف جامعه منتقل شد که تأکیدی بر همین دو اصل اساسی است. جریان اصلاحطلبی که به منصه ظهور رسیده است،حقیقتی مبنایی است که ریشهای در مدینهالنبی دارد و طرح چنین ایده درخشانی در جمهوری اسلامی ایران به حماسه بزرگ دوم خرداد سال 1376 برمیگردد. درست است که این ایده از ابتدا هم در جمهوری اسلامی مطرح بوده اما طرح آن به صورت یک گفتمان، بیشک ثمره تحول بزرگ اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در پیوند و اتصال آن با اصلاحات است. پیش از دوران اصلاحات، بحثهای سیاسی در کشور بههیچوجه اینگونه نبود و این اصلاحات بود که مسائل را در قالب گفتمان طرح و به سطوح و لایههای مختلف جامعه عرضه کرد. اصلاحات بر خلاف دیگر جریانها در کشور، اعتقاد واقعی به گفتوگو دارد و این بدان معناست که الزاما همه یکگونه فکر نمیکنند. تضارب آرا و تفاوت دیدگاهها، امری واجب و ملتزم برای یک جامعه پویاست. مگر میشود در جهان چندصدایی زندکی کرد ولی به گفتمان باور نداشت. گفتوگو و تحمل یکدیگر مهمترین اصل اصلاحطلبی است و هر انسان با شور و شعور در بستر اصلاحات، نمیتواند خود را از این اصل بنیادی جدا ببیند. به عنوان یک مسلمان و اصلاحطلب ایرانی عرض میکنم، به واژههای اصول و فروع دین توجه بیشتری کنیم و در تأویل و تفسیر، به بزرگان دین پناه بیاوریم. مبنای اصلاحطلبی، گفتوگوست و بیشک هتاکی و افترا در این گفتمان جایی ندارد. اخلاق مهمترین فضیلتی است که باید به آن توجه کرد. متأسفانه آنچه این روزها بر جامعه میگذرد، هجمههای ناجوانمردانه رفیقان و رقیبانی است که اخلاق را که مهمترین پیمان حیات اجتماعی است، نادیده میگیرند. ما باید به قرآن متمسک شویم و به مطالعه قرآن و قصص پیامبر عظیمالشأن اسلام بپردازیم. کینه و دشمنی در سیاست راه به جایی نمیبرد و باید به جای آن به خرد جمعی پناه برد. خیر واقعی برای مردم و مملکت نه در تکصدایی یک جریان بلکه حاصل گفتوگوی سازنده میان گروهها و جریانهایی است که عمیقا باور به مردم و نظام دارند. وحدت اصلاحطلبی، وحدت در عین کثرت است. همین وحدت در کثرت باعث شده تا اشخاص بیشتری در سیاست به اصلاحات نزدیک شوند. ثمره همین باور به گفتوگو، موجب شده تا آقایان هاشمیرفسنجانی و ناطق نوری تا به این حد به گفتمان اصلاحات نزدیک شوند اما کسانی که آن همه تندروی کردند، چه ثمری برای اصلاحات داشتند جز آنکه مردم و نظام را به اصلاحات بدبین کنند و زمینه بروز رادیکالیسم را فراهم آورند؟ همین افراد امروز به گونهای رفتار میکنند که انگار اصلاحات بیعیب و نقص بوده است و نمیشود به آن انتقاد کرد. اصلاحات هم مانند بسیاری دیگر از پدیدهها، عاری از نقص نیست و مسلما نباید مطلقانگاری کرد. ما حتما به جریان اصلاحطلبی اعتقاد داریم و فکر میکنیم که خیر و برکت ایران عزیز ما در تداوم اندیشه اصلاحات نهفته است اما این هرگز به این معنی نیست که بگوییم اصلاحات مبری از هرگونه اشتباه است و اصلاحات را تبدیل به یک امر مقدس کنیم! اصلا اگر اصلاحطلبی دچار اشتباه نمیشد، چرا باید درست بعد از دولت اصلاحات، دولت احمدینژاد بر سر کار بیاید و باعث این همه فلاکت در کشور شود و آن همه زحمتی که در دولت پیشین کشیده شد و آن همه امکاناتی که با تلاش مردم حاصل آمد، بر باد برود!
انتقاد دلسوزانه از اصلاحات باعث تقویت این جریان است. این خطاهایی هم که پیش آمد، بیشتر از ناحیه کژاندیشی و تندرویهای کسانی بود که میخواستند از نمد اصلاحات برای خود کلاه بدوزند. مگر همین تندروها نبودند که پروژه عبورها را کلید زدند و حالا چنین رفتارهایی میکنند. احمد، خود را وامدار اخلاق میدانست، ازهمینروی احمد تا آخر عمر احمد باقی ماند. همه احمد بورقانی را دوست داشتند. همه نام نیک او را فراموش نخواهند کرد و همه میدانیم که چه نقش ارزندهای در مطبوعات کشور داشته و نیاز به توصیف نیست، فقط در این ایام یاد و نامش را گرامی میداریم.
سه شنبه 13 بهمن 1394 10:28