وقتی به صحنه امروز منطقه نگاه میکنیم از افغانستان و پاکستان تا عراق و سوریه شاهد نوعی افراطگرایی مذهبی و فرقهای هستیم که نه تنها به عنوان مهمترین موضوع جهان اسلام مطرح شده است بلکه به یکی از دغدغههای امروز جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
درست است که تلاش جدی باید صورت گیرد که به این مسائل دامن نزنیم ولی امروز نمیتوانیم منکر این مسئله شویم که این رفتارهای رادیکال و ناهنجاریهای طائفی و فرقهای به دغدغه و مشکلی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است.
جمهوری اسلامی ایران، از ابتدای شکلگیری گفتمانی را در جهان اسلام و منطقه طرح کرد که دارای سه محور مرکزی بود؛ انقلاب، جهاد و آزادی و مردمسالاری؛ که هر سه این رویکردها با منافع خارجیها در منطقه در تضاد بود. اگر به نفوذ گفتمان انقلاب توجه کنیم میبینیم که تمام حرکتهای بیداری که در منطقه رخ میدهد متأثر از گفتمان انقلاب اسلامی ایران بوده است. یا اگر گفتمان جهاد را مورد توجه قرار دهیم در مییابیم که تمام نهضتهای جهادی که در منطقه به نتیجه رسیده است تحت تأثیر گفتمان جهادی جمهوری اسلامی ایران بوده است. نمونه آن حزبالله لبنان است که تحت تأثیر همین گفتمان جهادی شکل گرفت، رشد کرد و امروز به افتخاری در جهان اسلام و نماد مقاومت در مقابل رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
اگر به گفتمان آزادی و مردمسالاری و دموکراتیزاسیون، توجه کنیم میبینیم که چقدر ما توانستهایم به لحاظ گفتمانی در منطقه مؤثر و الگو بخش باشیم. بسیاری از جریانات آزادیخواه منطقه به این الگو توجه کردهاند. انسداد سیاسی موجود در بسیاری از کشورهای خاورمیانهای، ریشه بنیادگرایی و سلفی گری بوده و اگر ما موفق میشدیم که این گفتمان دموکراسی خواهی و مردمسالاری را در منطقه به پیش ببریم امروز شاهد این حجم از رادیکالیزم و افراطیگری در منطقه نبودیم. بنیادگرایی زاده تحجر است و تحجر در بستر انسداد فکری و سیاسی رشد و نمو میکند؛ بنابراین اگر گفتمان مردمسالاری در منطقه رشد میکرد و بازتاب آن را در نظامهای سیاسی منطقه میدیدیم، رادیکالیزم از این منطقه رخت بر میبست و به مناطق دیگر مهاجرت میکرد. این سخن درستی است که هر جا رفتار دولتها و حکومتها و جنبشها به سمت مردمسالاری حرکت کرده است با فرار حرکتهای رادیکالیسم روبرو بودهایم.
بنابراین انقلاب اسلامی با محوریت این سه گفتمان توانست جای خود را در منطقه باز کند. ولی برخی نگاههای افراطی و برخی تحولات سیاسی به دامن زدن به سوء تفاهمات منجر شد. شیعه و سنی در طول تاریخ نوعی همزیستی مسالمتآمیز داشتهاند ولی برخی سیاستهای غلط به رفتارهای ناهنجاری در دو دهه گذشته منجر شده است.
زمانی که مرحوم سید محمد حسین فضلالله خدمت حضرت امام آمد و طرح کنفرانس جهانی اهل بیت را خدمت امام تقدیم کرد امام گفت که طرحی بیاورید که دغدغه جهان اسلام باشد؛ یعنی شیعه و اهل بیت در فرایند جهان اسلام قرار بگیرد. از سوی دیگر رفتارهایی با نگاهی که بعضی از روحانیون شیعه دارند و رفتاری که برخی نسبت به موعودگرایی و میعاد گرایی دارند، موجب میشود که برخی از آن برای رودررو کردن شیعه و سنی سوء استفاده کنند؛ بنابراین بیتدبیریهای خودیها را نباید در این فرایند نادیده گرفت. ژئوپولتیک شیعه، عامل قدرت جمهوری اسلامی ایران بوده است. در حالی که در عراق در طول تاریخ شیعه مهجور بوده است، امروز قدرت در دست شیعیان است یا در بحرین شیعه از هویت خود در برابر آل خلیفه دفاع میکند. این اتفاقات از موضع قدرت و بر اساس ژئوپلیتیک شیعه رخ داده است ولی متأسفانه همزمان با این بازی قدرتمند نتوانستهایم تنشزدایی کنیم. این ضعف دیپلماسی موجب شده که این پدیدهها در کنار هم جمع شوند و تبدیل به یک پیام غیر واقعی برای جهان سنت و دنیا شود به نحوی که امروز از خطر شیعی سخن گفته میشود.
فراموش نکنیم که در گفتمان انقلابی و جهادی و مردسالاری جمهوری اسلامی هیچ تقسیمبندی شیعه و سنی وجود نداشته است. هرکجا که نهضت اسلامی چه شیعه و چه سنی بوده، انقلاب اسلامی در کنار آن ایستاده است. جمهوری اسلامی ایران از نهضت اسلامی در افغانستان، اریتره، فیلیپین، مالی، آسیای مرکزی و قفقاز حمایت کرده است. بیشترین هزینه و بها را جمهوری اسلامی برای نهضتهای اسلامی پرداخته است و کمترین برداشت و سود را به دست آورده است. این نشاندهنده این است که ما در توطئههای دشمنان مورد خردمندانه و هوشمندانهتر بایست رفتار کنیم و بخش از آنچه امروز در صحنه منطقه میبینیم نتیجه همین بیدقتی خودیها و نیرنگ وابستگان به نظام سلطه جهانیهاست.
امروز ملت ایران هزینه بزرگ همین آرمان فلسطین را میپردازند و به خاطر آرمان فلسطین تحریم میشود. این در حالی است که دنیای اهل سنت کمترین تلاش را برای این موضوع انجام داده است. یا هر تلاشی کردهاند پنهانی و بیسروصدا بوده که گرفتار تحریم نشوند. بیشترین مصائب را جمهوری اسلامی به خاطر همین آرمانهای دنیای اسلام تحمل کرده است؛ بنابراین درایت در برخورد با این مشکل مهمترین مسئله امروز ماست که اگر به آن بیتوجهی کنیم آثار آن نه تنها ما بلکه منطقه و جهان اسلام را درگیر خواهد کرد.