راز پسندیده
هو
این سخن قوللر آقاسی در اوائل سال های چهل شمسی یا خورشیدی از فریدون رهنما شنیده شد. رهنما طی گفت و گویی از قوللر آقاسی می پرسد: نقاشی چیست؟ استاد میگوید: راز پسندیده.
آشنایی فریدون رهنما و قوللر آقاسی به بدو ورود فریدون رهنما از فرانسه بازمیگردد.فریدون رهنما به استاد، پرده ای سفارش می دهد و موضوع آن را به خود استاد واگذار می کند.قوللر آقاسی می گوید: من یک نقاش سفارشی هستم، هرچه بخواهند می کشم. رهنما موضوع رستم و اشکبوس را پیشنهاد می دهد. روزی که رهنما همراه صادق بریرانی برای تحویل گرفتن پرده می رود، از دیدن آن یکّه می خورد.اشکبوس در پیش صحنه به قدّ یک بند انگشت تصویر شده بود و رستم در پشت صحنه با هیکل درشت و غول آسا، از پس تپه بیرون می آمد. به چشمِ آموخته به قواعد ریاضی این نسبت غلط می نمود.همین به استاد تذکر داده شد.جواب استاد در ابتدا برای فریدون رهنما مفهومی نداشت: «حُسنش به غلط بودنشه» گفت و گو درباره نقاشی استاد بعد از این تجربه نامتعارف رخ داده است.
سال ها بعد از رنه مگریت شنیده شد که طی مصاحبه ای می گفت: ما با رازها معارضه داریم. همه می خواهیم کَشفش کنیم.نقاشی معمائی است حل نشده.این توارد از دو فرهنگ ناهمگون، توسط دو نگارگر ناهمگون در دوهنگام ناهمگون آمده اند.
شنبه 28 فروردين 1389 2:57