از شلاق تا اخلاق/ماکیاولی گروگانگیر

از شلاق تا اخلاق

ماکیاولی گروگانگیر

به نام خدا

سحرگاه پنجشنبه هجدهم اکتبر سال دو هزار و دوازده میلادی  درمرکز درمان سرطان در دوسلدورف بستری هستم  و دو روزی است که شیمی درمانی سنگینی را برای مهار  حمله  سلول های سرطانی به سیستم لیمفوم بر روی جسمم انجام داده اند. در این میان دوستی بزرگوار از خیل  رفیقان شفیق و عزیز دوران دفاع مقدس تماس گرفت وضمن احوالپرسی بشارت  پاسخ مجدد و از سر کین حسد و حقد اقای عباس عبدی را نوید داد.تب و درد ایمان وامانم را بریده بود سعی کردم مطالعه آن را به  روز بعد موکول کنم ولی چه کنم دلم طاقت نیاورد و به دقت آن را خواندم. انصافا یکی از تخصص های پر تجربه اقای عباس عبدی  ایجاد  جنگ روانی و فریب مخاطبان است، یعنی ماهرانه بجای ارتقاء سطح  اگاهی و هشیاری  مردم به فریب مخاطبان خود می پردازند و به جای انکه به تنویر ذهن ایشان همت گمارند و به دنبال پاسخ به  پرسش های تاریخی مخاطبان برای ارتقا بینش و دانش مردم باشند به یک چنین روش و شیوه ایی  مرسوم  مبادرت ورزند . به جای انکه به بسیاری از ابهامات تاریخی که از جانب ایشان ودوستانشان به این کشور تحمیل شده بپردازند، به جلو فرار می کنند تا از پاسخگویی طفره روند.  یک باره موضوع ناموزون غیر متعارفی را طرح می کنند و پیرامون آن  چه سفسطه ها که  می کنند و با بی تقوایی محض به تخریب شخصیت  طرف مقابل همت می ورزند و جالب انکه به صورت سوری هم به چاپ نظرات همسو مبادرت می ورزند.   برای تقویت روحیه خودشان به احترام خودشان نوشابه باز میکنند و برای توجیه نکبت و بد بختی بوجود آورده به دروغ و دغل و فریب روی می آورند . در هر مناظره ایی که کم می اورند موش را در دیک گفتگو چنان می اندازد که همه فضای نقد و کفتمان را آلوده و نجس می سازد، تازه مدعی نسبت اخلاق وسیاست هم میشود و دست  ماکیاولی را هم از پشت می بندد.

اقای عبدی می گویند کاره ایی نبودند! چگونه بوده که با بهره گیری از رانت و رفاقت به  سری ترین اسناد وزارت خارجه  ونهاد های امنیتی دسترسی داشتند و حتی با سفارت خانه  به تجارت اطلاعات طبقه بندی شده می پردازند و حتی نادم وپشیمان از انجام  جاسوسی اشکار در پرونده های خود به توجیه و طفره روی می اورند.

چگونه می شود کسی بگوید من کاره ایی نیستم ولی از دیوار سفارت امریکا بالا برود و در روز روشن سرشت وسرنوشت صد ها هزار انسان را با پدیده جغد جنگ پیوند زند و میلیون ها اشک وآه را برای مردم خویش به ارمغان اورد.

چگونه می شود کسی مدعی باشد که شهروند عادی هستم ولی بدون هماهنگی با مسولین وقت وزارت خارجه به فرانسه برود و در پوشش مناظره که مقدمه مذاکره و عادی سازی مناسبات خودشان با دول غربی  بود در ضیافتی که برایشان تدارک دیده بودند شرکت کند و بر سر  سفره میهمانی بنشیند که مسئول سرویس امنیتی فرانسه و مسول ایستگاه اروپایی  سازمان اطلاعات وامنیت امریکا سیا حضور داشته باشند و ایشان همه  این اطلاعات را تا امروز درز بگیرند؟ امیدوارم که عبدی ندانسته ونشناخته بر سر سفره این ضیافت حرام اندر حرام نشسته باشد و تحلیل های که بوی تعفن نفاق و دورویی و استحاله از آن  بر میخیزد برای خوشایند دیگران اب وتاب نداده باشد. شما چگونه مدعی هستید که از جمهوری اسلامی ارتزاق نکردید تا مغز استخوان هایتان وام دار این ملت ومردم بودید  مهم نیست که مستخدم دولت نبودید ولی با پول و بودجه مستقیم وغیر مستقیم  این ملت زندگی خودتان را سامان دادید چرا می خواهید سر خودتان را هم کلاه بگذارید؟

اقای عبدی بیایید برای یک بار هم که شده  با مردم ومخاطبانتان صادق و رو راست باشید. بگویید کجا اشتباه کردید. کجا خطا کردید. کجا جوانی  تندی وشکنجه و باز جویی ومحاکمه کردید. بیایید به مردم بگویید واقعه اشغال سفارت امریکا را چگونه برای امیال خود به گروگان گرفتید یعنی گروگانگیری را  گروگان  و به کودتای خزنده تبدیل کردید از یک سو هدفتان زدن شخصیت های برجسته و عظیم الشان انقلاب همانند شهید بهشتی و شهید باهنر و شهید چمران و ایت الله خامنه ایی و اقای هاشمی رفسنجانی بود واز سوی دگر  کودتا علیه دولت مهندس بازرگان  انجام دادید نغمه بیداری و رهایی از سلطه بیگانه را به نعره ها نفرت وقدرت مافیای خودتان پیوند زدید بیایید بگویید چرا  سیلی بر صورت امیر انتظام زدید چرا سیلی بر صورت دولت موقت زدید و در  کجا دل امثال امیر انتظام ها را شکستید. بیایید بگویید ان هنگام که در دادستانی مسولیت داشتید و یا در نهاد امنیتی با چه تصمیماتی خانه و کاشانه و ابروی مردم را بر باد فنا دادید در کجا نفرین ولعن شادروان بازرگان و مرحوم دکتر سحابی را برای خود خریدید.  کجا از بانیان فکر امنیتی کشور بودید. کجا با تخیل گرایی ذهنیت ساز فکر امنیتی و سرکوب  شدید. ایا تا زمانی که خودتان در قدرت بودید  هر کاری درست و مباح بود؟ سفسطه و فرا فکنی می توانید بکنید ولی نمی توانید تاریخ را به گونه ای  بنویسید که خود می خواهید. اقای عبدی شیوه رفتار شما و برخی از دوستان و رفیقان تان باعث شد که انقلاب بزرگ مردمی  واسلامی بجای انکه راه رحمت عفو وگذشت را در پیش بگیرد مسیر انتقام وخشم و  خشونت را طی کند.

اقای عبدی  شخصیت چند چهره شما نیازمند اسیب شناسی است وانبانی از اسناد که بیان گر هویت  نا مهربان و ناسپاس و ناراحت شما است می تواند به  افق شناخت جوانان از شخصیت پارادوکسیکال شما کمک کند.



جمعه 28 مهر 1391  3:6

آخرين تاريخ بازديد : چهارشنبه 16 آبان 1403  2:52:11
تعداد بازديد از اين خبر : 12967
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما