یادداشت «صادق خرازی» برای درگذشت پروفسور فضل‌الله رضا
او در خانواده‌ای دانشمند و مذهبی و سیاسی – اجتماعی در رشت به دنیا آمد و علم اندوزی و فرهنگ دوستی را در سال‌های جوانی توأمان داشت؛ از تحصیل در رشته مهندسی برق در دانشگاه تهران تا آموزش علوم قدیمه و مطالعه آثار کلاسیک ادب فارسی. در تابستان سال ۱۳۲۳ دو ماه در کشتی از هند راهی نیویورک شد و فوق لیسانس خود را از دانشگاه کلمبیا در امریکا و دکترایش را در رشته مهندسی برق از دانشگاه پلی‌تکنیک نیویورک دریافت کرد و به تدریس در دانشگاه‌های برجسته امریکا مانند ‌ام آی تی و سیراکیوز پرداخت. او پدر نظریه اطلاعات است که آثارش در این باره جزو متون دانشگاهی این رشته در سراسر دنیاست.
وی در بازگشت به ایران مورد توجه قرار گرفت؛ نایب‌التولیه دانشگاه صنعتی آریامهر (شریف فعلی) و رئیس دانشگاه تهران شد. ارتقای سطح استادان حوزوی در دانشگاه تهران در دوره او اجرا و انجام شد و حتی این خاطره نقل شده که او از هر دانشمند یک مقاله در رشته خودش خواست. مقاله آیت‌الله مطهری در رشته الهیات بهترین مقاله شد. در جلسه آیت‌الله مطهری را دانشیار خطاب می‌کنند؛ می‌گوید چرا دانشیار؟ ایشان استاد همه ما هستند! استاد مطهری می‌گوید دلیلش این بوده که در منبر از قیام ۱۵ خرداد گفته و مدتی در زندان بوده. پروفسور رضا دستور می‌دهد که نامه استادی مطهری آماده شود. پس از آن سفیر ایران در یونسکو می‌شود که این دوره در همکاری ایران با سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد دستاوردهای بزرگی ثبت می‌شود.
البته فعالیت‌های او به مذاق حاکمیت وقت خوش نیامد و در آخرین مأموریت دولتی به‌عنوان سفیر ایران در کانادا انتخاب می‌شود. از سال ۱۳۵۷ هم در دانشگاه‌های کانادا به تدریس می‌پردازد.
در دوره حضورم به‌عنوان سفیر ایران در سازمان ملل که ارتباط با نخبگان ایرانی پی گرفته شد، از ایشان دعوت کردیم رئیس شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی در نیویورک شود که با روی گشاده و وطن دوستی بسیار پذیرفت و منشأ اقدامات مؤثر فراوان شد.
پیوند عاطفی و فکری ناگسستنی پروفسور رضا با ایران در کنار علقه ویژه ایشان به شاهنامه فردوسی و اهتمامی که در کنار دیگر استادان برجسته ایرانی به پاسداشت زبان فارسی داشت دوره همکاری با ایشان را برای من به یکی از افتخارات بزرگ زندگی‌ام تبدیل کرد. او یکی از مدافعان سرسخت ایران بود و مخالف هرگونه تنش با میهن. می‌گفت ایران باید با سرمایه ایرانی آباد شود. استعمارستیز و غرب گریز بود. به بومی شدن صنعت توسط ایرانی‌ها باورمند بود. معتقد بود اتکا به غرب دستاوردی برای ایران ندارد. پیوندش را حتی با زادگاهش رشت حفظ کرد و مدرسه‌ای در این شهر به‌نام او بنا شد. در سفری که سال ۹۲ به ایران داشت مراسم نکوداشتی برای ایشان در تهران برگزار کردند که در آن مراسم دانشجویان را به تداوم راه آبادانی و توجه به مسائل فرهنگی فراخواند.
حیات علمی و فرهنگی ایشان نیز عینیت توجه یک نخبه علمی ایرانی به گنجینه ادب فارسی است. سال 47 در دوره ریاست بر دانشگاه تهران در سخنرانی خود در جمع استادان گفت: «فرهنگ و ادب فارسی را باید جامه مناسب پوشاند و روانه مراکز معرفت جهان کرد. همچنین در صلاحیت شماست که واردات خوانده و ناخوانده هنر و ادب جهان را که به سرزمین ما هجوم آورده جامه ایرانی بپوشانید و این جامه غرب‌زدگی را که بخشی از مردم ایران آن را پوشیده‌اند به دور بیندازید.»
مقام علمی رضا با نشان فرهنگی او چنان درآمیخته که او را طی این سال‌ها به سفیر ادبیات و فرهنگ ایران تبدیل کرد؛ سفیری با بیش از ۲۰۰ مقاله و حدود ۲۰ عنوان کتاب که از او به ارث مانده است.


دوشنبه 4 آذر 1398  12:43

آخرين تاريخ بازديد : يکشنبه 2 دى 1403  20:10:41
تعداد بازديد از اين خبر : 1337
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما