ناگفته های روابط ایران و آژانس
 

1-در سال 81 و پس از رسانه ای شدن فعالیت های هسته ای ایران، این آژانس اتمی بود که به عنوان دیده بان هسته ای شورای امنیت سازمان ملل، فعالانه به موضوع ورود کرد. ایران اولین بار چه زمانی از واکنش آژانس و مدیر کل آن مطلع شد؟

شاید بهتر باشد هم عرض این پرسش به تحولات مهم جهانی، در آن دوره خطیر تاریخی بپردازیم ، افکار عمومی جهان  در منتهی الیه دو پارادوکس قرار داشت وقوع ١١ سپتامبر که همه معادلات جهان را بهم ریخت و تاریخ بشر را بگونه دیگری رقم زد و غرور آسیب دیده و توام با پیروزی های مستانه ایالات متحده مشروعیت سازمان ملل و شورای امنیت و حقیقت نظام بین الملل را مخدوش ساخته بود اشغال عراق، امریکا را مشحون از غروری کاذب کرده بود. سازمان ملل و همه سیستم کنترل جمعی منزوی و رجز خوانی امریکا در میدان حوادث جهان خود حقیقت تلخی برای کشورهای مستقل بنظر میرسید. سه الگوی دیگر عراق، لیبی و کره شمالی نتوانست تبدیل به الگویی ماندگار و آمیخته و آموخته با منشور ملل متحد باشد.  اگر چه گزارشی در آن مقطع از سوی آژانس مطرح شد، اما  مراودات رسمی ایران و آژانس نیز معطوف به یک عطف تاریخی بود. تا آنجا که ذهنم مرا یاری می دهد. نخستین باری که آژانس بصورت علنی در باره ساخت تاسیسات نطنز و اراک سخن گفت معطوف است به پاییز سال ١٣٨١ اگر بیاد بیاوریم جنجالی تبلیغاتی در ایالات متحده  توسط منافقین، در هتل ویلارد واشنگتن البته با هماهنگی سرویس های اطلاعاتی عراق و اسراییلی انجام گرفت.  اهداف و ماجرای این نشست  تغییر اذهان از عراق به سمت ایران بصورت یک فریب سیستم اطلاعاتی غرب از یک سو و از سوی دیگر هدایت افکار عمومی به سمت ایران انجام گرفت. البته موج عظیمی از تبلیغات ضد ایرانی را سامان داد. دو سه ماه بعد آژانس امنیت امریکا گزارشی ارائه داد که از تصاویر ماهواره ایی بهره گرفته بود و از سایت های اصفهان اراک و نطنز یاد کرد. این گزارش البته در آذر ماه ١٣٨١ بود. البته ایران در شهریور ١٣٨١ با آژانس بصورت تکنیکی در حال مذاکره بود و بر حسب قواعد  پادمان آژانس را از اهداف غیر نظامی خود مطلع کرده بود. مراودات ایران  و آژانس کاری متعارف بوده و خواهد بود و مدیر کل وقت اژانس انرژی اتمی آقای دکتر البرادعی پس از اینهمه جنجال جهانی مواضع خودش را اعلام کرد و درخواست پیوستن ایران به پروتکل الحاقی ٢+٩٣ را مطرح نمود و ضرورت بازرسی از تاسیسات و فعالیت های هسته ای ایران را تاکید نمود. البته مهم است مخاطبین محترم بدانند که از سال ١٣٧٨ ستاد ویژه فناوری های پیشرفته با مسولیت ریس جمهور و عضویت برخی مسولین شکل گرفت که عملا هدایت و انسجام ویژه ایی تحقیقات علمی و پیشرفته رو دنبال کند و تکنولوژی هسته ایی یکی از مباحث زیر بنایی تکنولوژی در هزاره جدید میلادی بویژه در مباحث علوم، پزشکی، کشاورزی و مهندسی مطرح است. ببینید در آن مقطع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل گزارش نشد. بلکه در اسفند ماه ١٣٨١ البرادعی به ایران آمد و از تاسیسات زیر بنایی ایران بازدید کرد و عجیب تحت تاثیر پیشرفت های تکنولوژی ایرانی قرار گرفت و اعلام کرد ایران در زمره ده کشور دارای تکنولوژی هسته ای جهان است و گزارش سفر خودش را به شورای حکام آژانس اعلام از همکاری ایران بسیار مثبت یاد کرد البته مطالبات آژانس را هم قید میکند که ضرورت همکاری بیشتر و پیوستن ایران به پروتکل الحاقی رو تاکید کرد

 

2-نخستین تصمیمات در سطح وزارت خارجه و مجموعه حاکمیت و دولت برای وضعیت به وجود آمده چه بود؟

 نخستین تصمیمات در سطح ملی ، جلسه سران قوا شورایعالی امنیت ملی گرفته شد در واقع ما با یک فشار مضاعف بین المللی بصورت تدریجی روبرو شدیم هوشمندی مسئولان وقت تبدیل به مدیریت بحران در آن مقطع تاریخی شد اگر خاطرتان باشد حمله امریکا به عراق و فرو پاشی عجیب سازمان نظامی صدام و سقوط دولت بعث پس از افغانستان امریکا را برخوردار از یک غرور کاذب پس از واقعه تلخ ١١ سپتامبر کرد نطق پیروزی جرج بوش دوم در اجتماع هیجانی پس از فتح بغداد در میان افسران در پنسیلوانیا زنگ خطری رو بصدا در آورد که نئوکان های جمهوری خواه با همدستی اسراییل در پی اهداف دیگری در مناسبات منطقه ایی هستند غرور پیروزی استراتژی خاورمیانه بزرگ و طرح استراتژیک نبرد تمام عیار و دمکراسی سازی در خاورمیانه همراه با جهانی سازی از راهبرد های دولت و ارتش موفق از پی دو جنگ بزرگ در عراق و افغانستان میامد ، عده ایی در همان مقطع تردید داشتند که ایالات متحده به عراق حمله میکند و عده ایی نیز مدعی بودند عراق جایی نیست و صدام کسی نیست که عراق را به راحتی به امریکایی ها واگذار کند تردید ها بصورت جدی نسبت به وقوع جنگ در منطقه مطرح بود. من بیاد دارم در آن مقطع در پاریس دارای مراودات گسترده با مقامات الیزه و وزارت خارجه بودم. چند روز قبل از حمله در جلسه ایی که خصوصی با مشاور امنیت ملی فرانسه در کاخ الیزه با موریس گودر مونتاین داشتم بصورت خصوصی و سری گفت تا دو الی سه روز دیگر جنگ شروع میشود مراقب منطقه باشید من صبح با پرزیدنت شیراک خصوصی جلسه داشتم وی گفت به سفیر ایران امروز خبر بده جنگ در حال وقوع است ایرانی ها مراقب باشند که شاید هدف بعدی امریکا باشند موریس در حالی بصورت خصوصی این اخبار را در گوش من زمزمه میکرد که مایل نبود همکار دیگر خودش و دو دستیار وهمکار من که مرا در ملاقات ها معمولا همراهی میکردند متوجه شوند ، من فوری بوی گفتم چطور فکر میکنی امروز دو پرزیدنت ایران و فرانسه ، تلفنی با هم صحبت کنند وی گفت امروز ما دستور العمل به وزارت خارجه دادیم تا دویلپن با وزیر خارجه شماصحبت کند من گفتم این اقدام خوبی است امروز بشار اسد به ایران میرود توصیه ام این است که شیراک- خاتمی با هم صحبت کنند او تاملی کرد و گفت (بن ایده ) بمن اجازه بده تا یک ساعت دیگه پس از کسب نظر با ریس جمهور شیراک تو را مطلع کنم. یکساعت و نیم بعد یعنی ساعت یک بعد ازظهر موریس تماس گرفت و گفت پرزینت نه تنها قبول کرد ایده تو را که حتی گفته اقدام مهمی در جهت ثبات منطقه است. بسمت هماهنگی برای برقراری تماس رفتیم پاریس ساعت ٩ شب و تهران ساعت ١١ ونیم هماهنگ شد، برای مزاح عرض میکنم موقعی که من تهران را از تماس پرزینت شیراک مطلع میکردم یکی از مقامات ارشد دفتر ریس جمهور بمن گفت حالا ساعت اخر شب دیگر چه صیغه ای است مگر کار مهمی هم دارند که بخواهند با ریس جمور خاتمی صحبت کنند راستش منم لجم گرفت و پشت تلفن گفتم احتمالا پرزیدنت شیراک بخواهد حمد وسوره خودش را درست کند ناچار است برای آقای خاتمی بخواند. بگذریم تحلیل همه نهادهای سیاسی امنیتی و حتی دفاعی ایران  این بود که جنگ امریکا با عراق صورت نخواهد گرفت و یا اگر هم صورت بگیرد به این زودی ها نخواهد بود البته بی انصافی نکنم دو نفر در بین مقامات ارشد مملکت تحلیل شخصی و تخصصی داشتند که جنگ بزودی احتمال وقوع دارد؛ دکتر روحانی دبیر شورایعالی امنیت ملی و آقای شمخانی وزیر دفاع. جالب است که حتی مراکز تحقیقات استراتژیک کشور در وزارتین مربوطه معتقد به عدم وقوع جنگ بودند. من ساعت نه شب به وقت پاریس وارد کاخ الیزه شدم تا هماهنگی های مذاکرات دو ریس جمهور روان و آسان شود. آن شب شیراک و خاتمی ٥٤ دقیقه صحبت کردند و میتوانم بگویم یکی از مهمترین مذاکرات استراتژیک در تماس تلفنی دو رئیس جمهور صورت گرفت. شیراک مطالب مهمی بیان داشت و گفت مراقب باشید حمله ظرف چهل و هشت ساعت یا هفتاد ساعت آینده انجام خواهد گرفت و گفت امریکا از ما اجازه استفاده از فضای فرانسه برای بمب افکن های خود گرفته است. شیراک گفت ایران هدف بعدی امریکاست. ما مراقبیم و باید رفتار غیر متعارف امریکاییها را کنترل کنیم. بزودی اجلاس سران اتحادیه است هدف ما تعامل با ایالات متحده است ولی ایران با مرقعیت ویژه اش باید از منطقه مراقبت کند، پس از مکالمات اقای خاتمی گزارش تلفنی بسیار مهم و فق سری خود را به اطلاع رهبری شبانه فرستاد و همان شب کشور بفرمان فرماندهی کل قوا در آماده باش کامل قرار گرفت. این واقعه در حالی بود که بشار اسد چند ساعتی بود که برای رایزنی های منطقه ایی به ایران امده بود. اقای خاتمی بعدا برایم نقل کرد سر میز صبحانه بشار با ارامش و اعتماد بنفس خاصی گفت جنگ انجام نخواهد گرفت. تحلیل امنیتی و نظامی و سیاسی سوریه این است وقوع جنگ بلوف است. اقای خاتمی میگفتند من به بشار گفتم جنگ صورت میگیرد دیشب پرزیدنت شیراک با من تماس گرفت و گفت تا ساعاتی اینده جنگ شروع میشود اقای خاتمی میفرمودند بقدری پرزیدنت بشار سورپرایز شد و جا خورد که شاید چند دقیقه ایی لقمه صبحانه همینطور در دستش مانده بود و سفر چند روزه ایی که بشار داشته زودتر از موقع مقرر پایان میدهند و برای کنترل اوضاع به دمشق برگشت من این نکته را گفتم که نئو کان ها در پی ماجراجویی و بهم ریختن تمام امنیت منطقه بودند اگر با دقت به تحولات بهار عربی بنگریم اقدامی که مردم صادقانه در پی آزادی و دموکراسی و بیداری و استقلال بودند و هستند اینگونه روزی شعار آسمان کوب امریکا برای دموکراسی در منطقه می دادند ببینید همه را سرکوب کردند و سیستم های مخوف استبدادی با رنگ و لعاب دیگری را در این کشورها حاکم کردند. امروزمصر لیبی و یمن تونس و بحرین و عربستان در چه وضعیتی هستند. لذا تردید نباید کرد امریکا واسرائیل دارای اهداف بلند تر در قبال ایران بودند و حتی بزعم من امروز هم هستند ولی در قسمت های نظامی ، امنیتی و تهدیدات منطقه موفق نشدند ولی در ابعاد سیاسی و بین المللی بدلیل برخی اتفاقات وضعیت بگونه دیگری شد.

3-علی اکبر صالحی ، نماینده وقت ایران در آژانس، از سوی سازمان انرژی اتمی معرفی شده بود یا وزارت خارجه؟

 معمولا نماینده تام الاختیار ایران در سازمان های تخصصی ملل متحد توسط سازمان مربوطه با رایزنی وزارت امور خارجه معرفی ولی در عین حال مکلف به هماهنگی با وزارت خارجه هستند. دکتر صالحی توسط سازمان معرفی شد بدلیل شخصیت علمی و شناخته شده ایی که در نظام علمی پژوهشی و دانشگاهی داشت فورا مورد تایید وزارت خارجه و رییس جمهور قرار گرفت من حتی یادم هست در مقطعی اقای خاتمی میخواستند ایشان بجای اقای اقازاده منصوب کنند که به دلیل برخی. ملاحظات بین المللی انجام نشد

 

4-در زمانی که با وجود رایزنی های ایران، نخستین قطعنامه شورای حکام آژانس پیرامون فعالیت های هسته ای ایران صادر شد، تنها از ایران خواسته شده بود که پروتکل الحاقی را بپذیرد و با این وجود، صالحی به نشانه اعتراض ، جلسه را ترک کرد. اگر یک دیپلمات در این جایگاه حضور داشت، امکان لابی و ملایم تر کردن قطعنامه وجود داشت؟

 این مربوط به زمان خود است بایست در بستر زمان داوری شود در آن مقطع بحث پروتکل الحاقی به مثابه حتک حرمت و دست اندازی به ناموس تلقی میشد. برداشت ها و تحلیل ها در مجموع مملکت با امروز کاملا متفاوت بوده است 

 

5-علت بازگرداندن آقای صالحی به تهران و جایگزین شدن پیروز حسینی ، چه بود ؟ آیا کانال انتخاب نماینده ایران، از سازمان انرژی اتمی به وزارت خارجه منتقل شده بود؟

 نه الزاما دوره اقای صالحی تمام شد ، پیروز حسینی سالهای متمادی مدیکل سازمانهای تخصصی وزارت امور خارجه بود ماهیت پرونده  از حالت تخصصی به یک حالت حقوقی و سیاسی رسیده بود من یادم هست به دلیل نوع نگاه متفاوت هم وزارت خارجه و هم شورای عالی امنیت و هم سازمان انرژی اتمی به این جمع بندی رسدند 

 

6-سفر آقای البرادعی به تهران در آن مقطع، بازتابهای بسیاری داشت و حتی با آقای خاتمی دیدار داشت. در آن سفر، پیام خاصی به تهران آورده شده بود؟ البرادعی یک دیپلمات چتد وجهی بین المللی است فردی است که میخواست دو منظوره باشد وی 

 

7-با وجود اینکه هنوز پرونده ایران به آژانس نرفته بود، گفته می شود که آقای البرادعی به مسئولین ایرانی توصیه کرده بود که مشکل خود با ایالات متحده را حل کنند. این نقل قول، قابل تایید است؟

 بله البرادعی مدعی بود بایست دم کدخدا را دید البته ارزیابی او از امریکا اشتباه بود ولی خب وی باور داشت مذاکرات ایران وامریکا در این مقطع میتواند از فشار بلوک غرب در شورای حکام بکاهد

 

8-در آن مقطع، تلاش ویژه ای در جلسات فصلی شورای حکام صورت می گرفت و حتی پس از اینکه پرونده در اختیار شورای امنیت ملی قرار گرفت و مذاکرات با تروئیکای اروپایی آغاز شد، ایران با تمام دیپلمات های شاخص خود در جلسات شورای حکام حاضر می شد و فقط به نماینده خود در آژانس بسنده نمی کرد. به نظر شما این رویه همچنان قابل تداوم بود یا اینکه رفتن پرونده به شورای امنیت ، غیر قابل اجتناب بود؟

ببینید ایران از قبل از وقوع اتفاقات سال ١٣٨١ با ازانس مدیر کل معاونین او شورای حکام در ارتباط بود و همکاری جدی داشت در زمان سفارت من در پاریس در اگست سال ٢٠٠٣ رایزنی های زیادی بین ایران و فرانسه صورت میگرفت و دول اروپایی مخالف حضور اینگونه امریکا در منطقه و مخالف بحران جدید دیگری تحت عنوان پرونده هسته ایران بودند فرانسوی ها ترجیح میدادند مدیریت بحران کنند و دارای ایده های بازدارنده از وقوع بحرانی دیگر بودند من در اگست ٢٠٠٣ متوجه شدم جلساتی بکلی سری در سطح وزرای خارجه سه کشور انگلیس فرانسه و المان در حال انجام است و پیرامون راه حل مرضی الطرفینی برای مدیریت این پرونده در خود اژانس بودند لذا تشکیل تروییکای اروپایی مربوط میشود به قبل از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت.

 

9-چقدر مختومه شدن پرونده در آژانس بدون دخالت شورای امنیت محتمل بود؟

 عالم سیاست را با حدس و گمانه زنی نمیشود گره زد من هنوز هم باورم این است میتوانستیم با همان مدیریت بحرانی که در بیش از ٦٥٠ روز بطول کشید مانع ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بشویم. تیم زبده ایران در انوقت بصورت هماهنک شده عمل میکرد شعار های ایذایی و رفتار ناهنجار نداشت.  استراتژی ایران بر مبنای اعتماد سازی و تنش زدایی هموار بود. صحبت از هلوکاست و مدیریت جهان نبود. صحبت از حذف مردم و قومی از نقشه جهان نبود، استراتژی دولت های نهم ودهم بر مبنای گفتمان و پراگماتیسم انقلابی نبود. اتفاقا انها استراتژی بازدارنده ایی را مبنای کار قرار دادند که که به کاهش توان ملی و تقلیل یافتن قدرت مانور ایران منجر شد امار های غلط می دادند جالب است بدانید در یکی از مهمترین جلسات نظام وزیر خارجه وقت مدعی شد در جلسه فردای شورای امنیت پرونده ایران رای نمی اورد و از دستور کار شورای امنیت سازمان ملل خارج میشود این ادعا ضبط شده ولی متاسفانه فردای همان روز با اجماع پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع شد 

 

10- ابه نظر شما گزارش های دو پهلوی البرادعی در ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بیشتر موثر بود یا فشار کشورهای غربی ؟ چرا گزارش های البرادعی این میزان ابهام آمیز بود؟

 ببینید من نمیخواهم البرادعی را متهم کنم ولی شما خودتان را جای او بگذارید او میخواست از خودش کارنامه موفقی ارایه دهد برای هیچ مدیر کلی در چنین نهادهای بین المللی زیبنده نیست پرونده ای را نتواند حل کند. در سوابق این سازمان هیچ موفقیتی دیپلماتیک که بتواند موقعیت و مشروعیت اژانس انرژی اتمی را معتبر کند دیده نشده بود. عراق که با جنگ  لیبی که قذافی همه رو یکجا به امریکایی ها کادو داد و عاقبتش هم چنان شد کره شمالی هم به بصورت دیگری دنبال شد. میماند پرونده ایران من نمیتوانم این نظریه را قبول کنم که البرادعی برنده صلح نویل بخواهد راه دیگری را تجربه کند طبیعی است که امریکا در راس و برخی کشورهای اروپایی از حالت واگرایی در ماجرای بحران عراق بدلیل اشتباهات استراتژیک سیاست بازدارنده تبدیل به همگرایی در قبال ایران نشانده شد.  من واقعا ترجیح میدهم سکوت کنم الان هم نمیشود از خدمت وخیانت از اشتباه ودرست یک سیاست حرف زد.  

 

11-با توجه به اینکه تیم مذاکره کننده دولت اصلاحات که جنابعالی هم عضو آن بودید، نرفتن پرونده به شورای امنیت را خط قرمز خود عنوان کرده بود، برخی ناظران، تغییر دولت و تغییر تیم مذاکره کننده و واقف نبودن آنها به اهمیت آژانس هسته ای و کم شدن سطح ارتباطات با دیده بان هسته ای شورای امنیت را نیز در ارجاع پرونده موثر می دانند. نظر شما چیست؟

ببینید من تا حدی در سوالات قبلی به این پرسش پاسخ دادم آن موقع نظام برای ما ترسیم کرده بود که شورای امنیت خط قرمز است نبایست پرونده به تالار شورای امنیت سازمان ملل برود تلاش های عمده ایی صورت گرفت صف و ستاد وزارت خارجه با هم هماهنگ بودند تا بحران پدید امده را کنترل کنیم.  ما میخواستیم اثبات کنیم ادعاهای امریکا پیرامون ماهیت پرونده هسته ایی ایران واهی است و فاقد مبنای حقوقی و سیاسی است.  بی تردید تلاش جمعی در پی استحقاق حقوق بر حق ایران بود می بایست از راه تعامل با جامعه جهانی و اعتماد سازی توان تکنولوژی هسته ایی صلح آمیز را افزایش  دهیم کارفرماندهی به عهده کسی بود که دارای دانش و بینش سیاسی و حقوقی بود. انصافا دکتر روحانی آن مقطع خیلی تلاش کرد. به همین دلیل پرونده ای که در اغاز امنیتی بود به تدربچ ماهیتی حقوقی - تکنیکی- و سیاسی بخود گرفت. اگر چه من برخی روش های انموقع رو هم نمی پسندیدم و نسبت به برخی سیاست ها حرف داشتم ولی جزو مدافعین روند پروسه مسیری منطقی و برای عادی شدن پرونده هستم.  ما هم مثل همه ممالک جهان ظرفیت هایمان محدود است ما علیرغم آنکه نبایست از کاروان پیشرفت و تحول وتوسعه عقب بمانیم باید پاسدار دستاوردهای تکنولوژیک این مرز و بوم باشیم. ببینید  ملت هایی موفق خواهند بود که کارنامه بلند تاریخی در پاسداری از فضیلت ها و دستاوردهای خود داشته باشند اگر امروز ملت ایران با غرور قابل وصفی از ملی شدن نفت و کوتاه شدن دست اجانب یاد میکند و آن را نشانه بزرگ اندیشی پدران ونیاکان خود میداند، نسل اینده به همت بلند ملت امروز ایران درود میفرستد هم از حیث بدست اوردن تکنولوژی و هم به لحاظ مقاومت وایستادگی 

 

12-پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، تلاش بسیاری برای پاسخگویی به موضوعاتی چون "مطالعات ادعایی" و بازرسی از مراکز هسته ای ایران آغاز شده و برنامه زمان بندی برای ارتباط ایران و آژانس تعیین شده است. چقدر بازسازی روابط با آژانس را در فرجام مذاکرات با 1+5 موثر می دانید؟

 ظاهر امر اینگونه است ، اما خیلی از این توافقات مربوط به مذاکرات فنی ایران و آژانس است از این جهت که این بازرسی ها در چهارچوب پادمان و قوانین باشد و برای اعتماد سازی اینگونه اقدامات به هیج وجه ایرادی ندارد اینهم بخشی از اعتماد سازی و راستی ازمایی ماست البته انتظار طرف ایرانی این است که اژانس به وظایف خودش عمل بکند. 

 

13-سفر آمانو به تهران چقدر در تسریع فرآیند روشن شدن ابهامات مد نظر آژانس موثر است؟

 

سفر دبیر کل آژانس بین‌المللی هسته‌ای بایست با توجه به شکاف‌های موجود بین طرفین تحلیل بکنیم بزعم من  چشم‌انداز دسترسی به توافق هسته‌ای اگر چه ضرورت طرفین هست همچنان نامعلوم و مبهم  است.  

او میداند که بایست برای رفع اختلافات ایران و گروه ۱+۵، و تبیین  چشم‌انداز توافق هسته‌ای که نامعلومه تلاش جدی تری رو بکند ، ضمنا ۲۵ اوت آژانس بین‌المللی هسته‌ای به ایران  ضرب العجل داده است در زمینه ارائه اطلاعات در زمینه بررسی ابعاد احتمالی نظامی بودن برنامه‌های هسته‌ای ایران و بررسی آن صورت گرفته است.

 

 


شنبه 1 شهريور 1393  6:7

آخرين تاريخ بازديد : چهارشنبه 16 آبان 1403  2:45:26
تعداد بازديد از اين خبر : 8705
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما