صادق خرازی در گفتگو با سازندگی: خردمندان اصلاحات نیروهای مسئله‌دار اصلاح‌طلب را حذف کنند
 مرجان سادات احمدی: مصاحبه با سیدمحمدصادق خرازی قرار بود در دفتر حزب ندای ایرانیان انجام شود. بعد از اینکه به محل قرار رفتم، مسئول حزبی خواهش کرد برای گفت وگو به خانه آقای خرازی بروم. قبلا شنیده بودم که «او در منزل شخصی اش چند هزار جلد کتاب جمع آوری کرده که بیش تر آن ها، از نسخ خطی و نفیس بوده و همراه با خانه، وقف شده اند.» به همین دلیل این تغییر قرار برایم خوشایند بود. مدت زمان مصاحبه کمتر از یک ساعت طول کشید اما من نزدیک به سه ساعت مهمان صادق خرازی بودم. گفتگویمان در اتاق کار او انجام شد که دور تا دورش کتاب های قدیمی و نسخ خطی قرار دارد که قبلا تصاویری از آن دیده بودم. پس از انجام مصاحبه، بسیاری از این کتب و قرآن های نفیسی که چاپ کرده را نشانم داد. به اتاق های دیگر منزل اش رفتیم و چند خاطره هم از زندگی شخصی اش برایم تعریف کرد. دفتری از روزنوشت هایش را نشانم داد و گفت که از سال ۱۳۶۰ تا به امروز را نوشته است. گفتم چاپش کنید، گفت نمی شود چاپ کرد!

هرچند صادق خرازی به گفته خودش «هیچ عهدی با اصلاح طلبان نبسته است» و از قدیم رابطه صمیمی با اشخاص و احزاب اصلاح طلبی نداشته، اما به هرحال یکی از نزدیکان سیدمحمد خاتمی است و با او رابطه خانودگی هم دارد. از سویی نسبت فامیلی هم با رهبر انقلاب دارد. او در دولت اصلاحات سفیر ایران در فرانسه بوده و پیش از آن در سازمان ملل متحد، معاون نماینده دائم ایران بوده است. درحال حاضر هم دبیر کل حزب ندای ایرانیان است که در زمره احزاب اصلاح طلب تعریف می شود. مجموعه این شرایط جایگاهی برای خرازی ایجاد کرده که او را همچنان بر مسند یکی از صاحب نظران قابل توجه در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشور قرار می دهد.

راهبرد انتخاباتی اصلاح طلبان برای انتخابات مجلس در اسفند ماه چیست و چطور می توانند برگ برنده ای داشته باشند؟

در حال حاضر برگ برنده ای وجود ندارد. واقعیت این است که من جریان اصلاحات را فاقد هدف و برنامه می دانم. این مردم بودند که اصلاحات را انتخاب کردند اما برنامه های اصلاح طلبان هیچ گاه دلیل حمایت مردم از آنها نبوده است. در دوره ای که آقای خاتمی به قدرت رسید و نماد اصلاحات شد، صحبت های ایشان برای مردم قابل توجه آمد چون تا آن زمان اصلاحاتی وجود نداشت. در دور دوم ریاست جمهوری، او انفتاحی در جامعه به وجود آورد و مردم هم از ایشان دفاع کردند اما در پایان دور دوم، دولت اصلاحات نتوانست انتظارات مردم را برآورده کند و نهایتاً دولت دیگری را انتخاب کردند. در پایان دولت احمدی نژاد هم مردم از شعارهای پوپولیستی و ضعف مدیریتی او خسته شده بودند. بحران بیکاری، خستگی، عدم نشاط در جامعه، بحران تصمیم سازی و آشوبی که آقای احمدی نژاد در جامعه ایجاد کرده بود، مردم را به اقبال مجددی به سمت اصلاحات ترغیب کرد. نهایتاً گزینه مردم در سال ۱۳۹۲ اصلاحات شد درحالی که آقای روحانی هیچ گاه اصلاح طلب و نمادی از آن نبوده.

در آن زمان گزینه دیگری وجود داشت؟

این پرسش مطرح است که آیا راه دیگری غیر از حمایت از آقای روحانی داشتیم و آیا در آن زمان با توجه به شرایطی که سران جریان اصلاح طلبی با آن مواجه بودند، می توانستیم گزینه دیگری داشته باشیم. خیلی سخت می توان پاسخ داد که بعد از گذشت شش سال و اکنون که دو سال از پیروزی آقای روحانی در دور دوم ریاست جمهوری اش می گذرد، گزینه دیگری داشتیم یا خیر.

پیش بینی شما از مجموع این معادلات چیست؟

در حال حاضر هیچ پیش بینی برای انتخابات مجلس یازدهم درست درنمی آید و نمی توان گفت کرسی های مجلس به چه نحو تقسیم می شود. در عین حال حتی نمی شود گفت که اصلاح طلبان در موقعیت بدتری از اصولگرایان هستند. شرایط چند ماه باقی مانده به انتخابات به شدت تعیین کننده است. به اعتقاد من در حال حاضر نه تنها اصلاح طلبان بلکه اصولگرایان هم وجهه خوبی در جامعه ندارند. حتی می توان گفت وجهه اصولگرایان نزد مردم، همچنان بدتر از اصلاح طلبان است. مردم در حال حاضر به دنبال گزینه سومی هستند، مگر اینکه اصلاح طلبان بنشینند و صادقانه با مردم سخن بگویند. مسائل و مشکلات موجود را آسیب شناسی کرده و تشریح کنند که ریشه مشکلات و معضلات کجاست و برای حل آنها برنامه ارائه دهند.

نظر شما درباره تئوری «مشارکت مشروط اصلاح طلبان» یا «عدم ائتلاف با اصولگرایان معتدل» در انتخابات پیش رو چیست؟

در جامعه سیاسی ایران سناریو مشارکت مشروط جواب نمی دهد. حاکمیت کشور ما مبتنی بر رأی توده های مردم است و هنوز نظام و حاکمیت قدرت بالایی را در بین لایه های اجتماع و اکثریت مردم دارد. زمانی می توان این چانه زنی ها را در ادبیات سیاسی کشور مطرح کرد که حاکمیت و نظام سیاسی فرآیندی از تصمیم سازی مردم نباشد اما در کشور ما این طور نیست. به نظر من آن طور که آقای حجاریان مطرح کرده، حاکمیت هیچ شرطی را نه تنها نمی پذیرد بلکه این گونه شعارها باعث می شود فاصله بین اصلاح طلبان و حاکمیت بیشتر شود. از سویی این سناریو حتی اقبال عمومی اصلاح طلبان را ندارد و نمی تواند به نتیجه برسد. ائتلاف با اصولگرایان معتدل یک تاکتیک در انتخابات مجلس ۹۴ بود، باید دید در انتخابات اسفند ماه شرایط به چه نحوی پیش می آید.

پس بهترین راه حل در شرایط فعلی چیست؟

بهترین سناریو و راه حل این است که اصلاح طلبان بنشینند و صادقانه با مردم حرف بزنند و بگویند که ما اشتباه کردیم. هیچ ایرادی ندارد که بگوییم کجاها راه خطا را رفته ایم. چه اشکالی دارد خردمندان اصلاحات حذف نیروهای مسئله دار اصلاح طلب را خود بر عهده بگیرند؟

این راه خطا چه بوده است؟ حمایت از آقای روحانی؟

یکی از اشتباهات، حمایت غیر مشروط اصلاحات از آقای روحانی بود، ما به ایشان چک سفید دادیم. این شد که هر وقت آقای روحانی به اصلاح طلبان نیاز دارد، به آنها رجوع می کند و هر وقت نیاز ندارد به راحتی از اصلاحات عبور می کند اما اینکه آقای روحانی و دولت ایشان می تواند بهتر از این عمل کند یا خیر دو مقوله متفاوت است. به نظر من دولت آقای روحانی دولت ضعیفی است اما شخص آقای روحانی از لحاظ فکری قوی است. البته این عبور و رجوع به اصلاحات، هم توسط آقای روحانی و هم توسط اعضای دولت ایشان انجام می شود.

تا به حال در این رابطه با آقای روحانی صحبت کرده اید؟

من اجمالا صحبت هایی با ایشان داشتم اما به طور خاص می دانم که بزرگان با ایشان در این رابطه صحبت های زیادی کرده اند. معمولاً در جلسات مشترک اصلاح طلبان با ایشان این موضوع مطرح شده است. البته من در جلسه آخری که در ماه رمضان برگزار شد شرکت نکردم چون فکر می کنم این جلسات دیگر نمی تواند تأثیرگذار باشد. نهایتاً آقای روحانی اعلام می کند که امکانات و ظرفیت و اختیاراتش همین است. در صورتی که زمان انتخابات وقتی می خواست رأی بگیرد این حرف ها را نمی زد. به هرحال شرایط این گونه است و صحبت کردن فایده ای ندارد. البته من برای ایشان احترام زیادی قائل هستم اما فکر می کنم ایشان می توانست و می تواند با اقتدار عمل کند و جلوی خیلی از مسائل و مشکلات را بگیرد.

برنامه حزب ندای ایرانیان برای انتخابات پیش رو چیست؟

چراغ حزب ما روشن است و در طول سال فعالیت می کند. هرچند شرایط ایده آل ما نیست و مانند تمام بخش های دیگر با توجه به شرایط کشور نوعی بی انگیزگی و بی حالی را به خود می بیند؛ اما به هرحال حزب جوان و صاحب فکری است. در حزب ما ژنرال وجود ندارد و ژنرال همین جوانان هستند. حزبی که بیش از هر حزب دیگری در طول سال جلسات تخصصی، تولید محتوا، تحلیل، برنامه، نشست های آسیب شناسی و... دارد. ما حتماً در انتخابات مجلس فعال خواهیم بود و امیدوارم در انتخابات شورای مرکزی آینده حزب که دو ماه دیگر برگزار می شود، نسل جدید و جوان و تصمیم ساز حاکم شوند و حزب را پیش ببرند.

باتوجه به انتقاداتی که در انتخابات دور قبل به لیست ها داشتید، همچنان بنای همکاری با شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان را دارید؟

ما الزاماً هیچ عهدی با جریان های سیاسی نبسته ایم. ما اصلاحات را آن گونه می بینیم که خودمان تفسیر می کنیم و بنای توجیه اشتباهات و رفتارهای دیگران را نداریم. ما معتقدیم که جریان اصلاحات دچار اشتباهاتی شده و این اشتباهات شوک جسمی را بر پیکره آن وارد کرده است. ما مشکلاتمان را به خوبی می فهمیم و معتقدیم که با روش فعلی، بی اعتمادی به جوانان تزریق می شود. ما اعتقاد داریم پیرسالاری هنوز ادامه دارد. البته من مخالف استفاده از افراد نخبه و مدیر بازنشسته نیستم و می توان گاهی در دولت و در یک مدیریت عالی به کار گرفته شوند. استثنا را نباید قاعده کلی کرد، قاعده کلی حضور جوانان در عرصه است. باید پیران خردمند را کنار جوانان گذاشت.

اینکه می گویید با اصلاح طلبان عهدی نبسته اید، ممکن است به اینجا بینجامد که در انتخابات جداگانه عمل کنید؟

بستگی دارد؛ اما قطعاً سیاست دوره قبل را برنمی تابیم که عده ای بنشینند و تصمیم بگیرند و هر کس را که دلشان خواست به مجلس و شورای شهر بفرستند و اعلام کنند هرچه ما می گوییم، بگویید چشم، در نهایت هم مسئولیتی نپذیرند. این داستان، گذشته است.

یعنی احتمال عملکرد مستقل حزب ندای ایرانیان در انتخابات اسفندماه وجود دارد؟

ما در حال حاضر نمی گوییم که مستقل خواهیم آمد ولی آمادگی حضور حزبی و مستقل را داریم. باید ببینیم که اصلاح طلبان چگونه قدم برمی دارند و شرایط چگونه پیش می رود. همه چیز ممکن است و هیچ چیز غیرممکن نیست.

برنامه های حزب ندای ایرانیان در این رابطه چیست؟

در این موضوع من به عنوان یک عضو در حزب می توانم سخن بگویم، حزب هنوز در این خصوص به اجماع و جمع بندی نرسیده است. بررسی سیاست ها و برنامه های انتخاباتی ما طی هفته های آینده در دستور کار شورای سیاست گذاری حزب قرار دارد و پس از جمع بندی نظرات، تصمیم گیری خواهیم کرد. مشخص شدن برنامه ها و راهبردهای ما نیاز به بحث در شورای سیاست گذاری دارد. در کنگره حزب در این خصوص صحبت خواهیم داشت. هدف نهایی ما تشکیل مجلسی جوان، دغدغه مند و متخصص است. مجلسی که بتواند در رأس امور باشد و درگیر زد و بندهای سیاسی نشود.

آقای سید محمد خاتمی هم اعلام کردند که دیگر نمی توانند «تَکرار» کنند و مردم را پای صندوق رأی بیاورند. به نظر شما ایشان همچنان قصد دارند برای انتخابات پیش رو حلقه انسجام اصلاح طلبان باشند؟

آقای خاتمی خیلی از سیاست دور شده و به نظر می رسد علاقه ای ندارد کنشگر سیاسی باشد. ظاهرا آقای خاتمی علاقه دارد به شخصیت سیاسی تبدیل شود که از دور، دستی بر سیاست داشته باشد. من فکر می کنم آقای خاتمی نتوانسته جامعه را اقناع کند و این نشان می دهد که بین آقای خاتمی، مشاورین ایشان و عمق جامعه فاصله زیادی افتاده است. نمونه آن بحث فدرالیسم است که اخیراً مطرح کردند. من می دانم منظور ایشان چیست اما واقعیت تحلیل ایشان با آن مخاطبانی که خیلی خشن موضوع را نقد کردند، خیلی تفاوت دارد. هرچند من اگر جای ایشان بودم موضوع را بازتر می کردم.

مقصود آقای خاتمی چه بود؟

البته خود آقای خاتمی باید توضیح واضح تری برای تنویر افکار عمومی ارائه دهند ولی تا آنجا که برداشت من است، منظور آقای خاتمی فدرالیسم سیاسی که در اصطلاح رایج معنا می شود، نبوده و نیست. از اواسط دوره دوم ریاست جمهوری ایشان ایده ای مبتنی بر تقسیمات کشوری تحت عنوان ایالات مستقل بحث شده بود حتی این ایده مبتنی بر مسائل قومی دینی و زبانی نبود، هدف تقسیماتی بود که بتواند ارتباط بیشتری بین دولت مرکزی و مناطق محروم کشور پدید آید. حتی این ایده در انتخابات ریاست جمهوری توسط مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در سال ۱۳۸۴ مطرح شد. آقای خاتمی یکی از شخصیت های نظام بوده اند و هستند که بر حفظ تمامیت ارضی، استقلال و توسعه و پیشرفت همواره تأکید داشته اند. جامعه ما خیلی سیاست زده و آلوده به ابهام شده است. به یک باره از کاهی کوهی می سازند و برای آن داوری می کنند و حکم را نیز متعاقباً صادر می کنند.



يکشنبه 12 خرداد 1398  10:23

آخرين تاريخ بازديد : چهارشنبه 16 آبان 1403  2:47:55
تعداد بازديد از اين خبر : 915
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما