تحلیل تاریخ دفاع مقدس؛ بازخوانی رفتار شورای امنیت

طی سه نوشتار پیشین بصورت اجمالی به بخش هایی از حماسه دفاع مقدس مردم شریف ایران اشاره داشتم و از حقایق جنگ و آنچه بر مردم ایران رفت، نوشتم. وقایعی که هرگز روا و سزاوار و در شان مردمی با ویژگی های تاریخی وتمدنی ایران نبود. مردمی که در اوج شعور و بلوغ خود مردمی ترین انقلاب ضد استعماری و ضد استبدادی تاریخ قرن بیستم جهان را رقم زدند. انقلابی که مهم ترین حرکت استقلال طلبانه تاریخ ایران بود. این مردم مظلوم آرمانی به جز سازندگی و آبادانی کشور،  بازگشت به اصالت های ملی و دینی، قوام پایه های بنیادین و آسیب دیده فرهنگ و رجعت به هویتی که در طول تاریخ منکوب شده توسط استبداد واستعمار نداشتند.

یکی از درد ناک ترین واقعیت های ایران ، در مناسبات سیاسی و بین المللی تجلی پیدا کرده است. رفتاری دوگانه و پاردوکسیکال که مشخصه بارز نظام سلطه است. اقطاب قدرت جهانی، خواه امریکا باشد یا اتحاد شوروی، انگلستان با صراحت استعماری خود باشد یا فرانسه با شعار های آسمان کوب برابری و آزادی و دموکراسی ، همه وهمه از سازمان ملل متحد گرفته تا شورای امنیت، سازمان کنفرانس اسلامی، اتحادیه عرب و جنبش عدم تعهد، رفتاری دوگانه داشتند. در جلسات خصوصی از تجاوز آشکار صدام میگفتند  و از اعمال فشار های قدرت های جهانی می نالیدند ، ولی وقتی پای بحث عمومی بود ناجوانمردانه در راستای محاسبات سیاسی نظام سلطه رای خود را بر ضد مظلوم  و به نفع متجاوز میدادند.

 نهاد سازمان ملل متحد و شورای امنیت برای تثبیت امنیت آحاد مردم جهان و مقابله با ظلم، جنگ وتجاوز شکل گرفت ولی متاسفانه از همان آغاز مبانی حقوق بین الملل را بر اساس حقوق ملت ها تدوین نکردند. چراکه شورای امنیت فراهم آمده از اعاظم قدرت جهانی شکل گرفته بود. در تمام مصوبات آن نمی توان قوانین را بر بنیان عدالت و یا حق دانست. در آنجا بر اساس قواعد جهانی اصل تفکیک امور قانونی نگارش میشد که خود با معیار سلسله مراتب قدرت طی چند دهه آنهم بر اساس نگاه ایدئولوژیک مبتنی بر مفهوم قدرت شکل یافته بود.

تجربه بین المللی من بصورت آشکار این نکته را در ذهنم متبادر ساخته است که متأسفانه خط مشی نظام بین الملل بر اساس منافع متقابل و ارزش های متقابل نیست بلکه  بر اصل مفهوم قدرت است. به همین دلیل به جای آنکه شورای امنیت طرفدار مظلوم باشد، آشکارا از متجاوز حمایت میکند و حتی فرا تر هم رفته و به نفع متجاوز بیانیه میدهد. حتی اگر چند کشور در فعل و انفعالات جنگ سرد، یا معادلات امروز جهان بخواهند قطعنامه ای در راستای استقرار امنیت کشوری که مورد تجاوز قرار گرفته صادر کنند، از حق ناعادلانه خود استفاده و فورا آن را وتو میکنند. واقعیتی که بارها در ماجرای فلسطین و سرزمین های اشغالی وجنگ ایران وعراق رخ داد. 

ماهیت وقوع انقلاب اسلامی و پیروزی عظیم مردم در تضاد و تنافر با نظام سلطه و قدرت مطلقه غرب وشرق عالم بود به همین دلیل امریکا و غرب قبل از تحمیل و تجاوز جنگ توسط صدام حسین ، یک بسیج جهانی علیه مردم ایران بوجود آورده بودند. لذا به هنگام آغاز تجاوز عراق، بجای انکه شورای امنیت همانند زمان اشغال کویت و یا حمله صدام حسین به عربستان سعودی اقدام کند، بر خلاف آن عمل کرد. در زمان اشغال کویت، شورا فورا جلسه اضطراری تشکیل داد  و تجاوز را نه تنها محکوم کرد که قطعنامه های محکم لازم الاجرائی را تصویب کرد که صدام حسین بر اساس فصل هفت منشور ملل متحد تهدید امنیت جهانی شناخته شد.  اما در ماجرای تجاوز به ایران روز حادثه کورت والد هایم یک موضع ضعیف و بی خاصیت گرفت و از طرفین خواست خصومت را کنار بگذارند. بیش از هزاران کیلومتر مربع خاک ایران به تصرف عراق متجاوز در آمده بود و  همه اعضای شورای امنیت، نخست سکوت و سپس مواضع متناقض میگرفتند. جالب اینجاست موقعی که جنگ ایران با مقاومت قهرمانانه مردم پایان یافت و اتفاقات دیگری در صحنه معادلات منطقه رخ داد ، صدام از دوست و متحد استراتژیک به یکباره به دشمن استراتژیک عرب و همه غرب در آمد. حتی  برای توجیه اقدامات خود  و نه تشریح  آلام ملت ایران و واقعیت ها و ناگفته های  و مصایب جنگ، از صدام  به عنوان آغازگر جنگ، از بین برنده امنیت منطقه ، اشغالگر ، تهدید کننده انسان و جهان ، عامل استفاده کننده از سلاحهای غیر متعارف شیمیایی و جنایت کار جنگی نام  بردند. همه این سخن ها در راستای منافع آن روزشان بود.

من به هنگام حمله امریکا به هواپیمای مسافربری در خلیج فارس از اعضای هیت ایرانی به ریاست دکتر ولایتی وزیر خارجه وقت ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد بودم. بوش پدر در آن مقطع معاون رئیس جمهور رونالد ریگان بود.  سخنرانی  سرشار از حقد وکینه علیه مردم مظلوم ایران و سر تا پا طرفدار صدام حسین انجام داد و سه سال بعد به هنگام حمله صدام به کویت ماجرای عملیات طوفان صحرا همین جرج بوش را در ردای رئیس جمهور امریکا در مجمع عمومی سازمان ملل دیدم که میگفت صدام جنگ علیه ایران را آغاز کرد و متجاوز بود از سلاح شیمیایی استفاده و به مناطق مسکونی حمله کرد و قس علیهذا ......

جمع بندی این بخش از مقاله امروز این است که شورای امنیت با بی مسؤولیتی با پدیده جنگ  و  متجاوز  رفتار و عمل کرد و همه قطعنامه ها با تصرف ودخالت قدرت های بزرگ تدوین وتصویب میشد. فقط قطعنامه ٥٩٨ بود که آنچه  نخست  به ایران و عراق ارائه شد، با آنچه که بعدا با مقاومت دستگاه دیپلماسی تازه حرفه ای شده ایران  و مداخله رسمی سران قوا تفاوت ماهوی کرد.

در ادامه  به صورت اجمالی ، آنهم با استفاده از تلاش عزیزانمان در دانشنامه دفاع مقدس مجموعه قطعنامه مربوط به جنگ را برای آشنایی خوانندگان محترم تقدیم میدارم.    

مجموعا  18 قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ ایران و عراق به تصویب رسید که 11 مورد آن در زمان جنگ و 7 مورد آن پس از جنگ به تصویب رسید؛ که به طور خلاصه عبارتند از:

 

1- قطعنامه شماره 479 در 6 مهر ماه 1359 مصادف با 28 سپتامبر 1980 یعنی 7 روز پس از آغاز جنگ و درخواست آتش بس دو طرف در حالی که  بخش زیادی از خاک ایران در اشغال بود و این قطعنامه بدون اشاره به آغازگر جنگ و بدون خواستن از عراق به باز گشتن به مرزهای بین المللی و تنها  با درخواست آتش بس بین طرفین به تصویب رسید.

 

2- قطعنامه شماره 514 در 21 تیر ماه 1360 مصادف با 12 ژوئیه 1981؛ پس از نزدیک به 22 ماه سکوت شورای امنیت و پس از آزاد سازی مناطق اشغالی و فتح خرمشهر در عملیات های پیروز سال دوم جنگ؛درحالی که عراق از اکثر مناطق ایران بیرون رانده شده بود به اتفاق آرا به تصویب رسید. جالب است بدانیم که این قطعنامه توسط اردن که متحد عراق در جنگ بود ارائه شد و آنهم مربوط به آغاز افتخارات رزمندگان اسلام بود.

 

3- قطعنامه شماره 522 در 12 مهر 1361 مصادف با 4 اکتبر 1982 پس از ورود ایران به خاک عراق در عملیاتهای رمضان در پی استراتژی ایران به نام تنبیه متجاوز به اتفاق آرا به تصویب رسید.

 

4- قطعنامه شماره 540 در 9 آبان 1362 مصادف با 31 اکتبر 1983 در بعد از عملیات والفجر 4 در غرب کشور و انتشار گزارشهای نمایندگان ویژه دبیر کل سازمان ملل از حمله به مناطق مسکونی و غیر نظامی ایران توسط عراق با 12 رأی موافق و 3 رأی ممتنع صادر شد.

 

5- قطعنامه شماره 552 در 11 خرداد 1363 مصادف با 1 ژوئن 1984 بعد از عملیات خیبر در پی درخواست دولتهای عربی خلیج فارس به خاطر حمله ایران به کشتیهای کویتی و عربستان، سازمان ملل تشکیل جلسه داد و با 13 رأی موافق و 2 رأی ممتنع آن را به تصویب رساند.

 

6- قطعنامه شماره 582 در 5 اسفند ماه 1364 مصادف با 24 فوریه 1986 در پی فتح فاو در عملیات  پیروز والفجر 8 به اتفاق آرا به تصویب رسید.

 

7- قطعنامه شماره 588 در 16 مهر 1365 مصادف با  8  اکتبر 1986 به اتفاق آرا تصویب  شد.

 

8- قطعنامه شماره 598 در 29 تیر ماه 1366 برابر با 20 ژوئیه 1987 پس از عملیات مهم کربلای 5 و سقوط هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو امریکا در خلیج فارس در منطقه شلمچه و شرق بصره  به اتفاق آرا به تصویب رسید.این قطعنامه تا حدودی نسبت به قطعنامه های قبلی خواسته های ایران را  بر حسب حرکت عظیم دیپلماتیک ایران برآورده میکرد.این قطعنامه یک سال پس از صدور یعنی در تاریخ 27 تیرماه 1367 توسط امام پذیرفته شد.

 

9- قطعنامه شماره 612 در 19 اردیبهشت 1367 مصادف با 9 می 1988 ،پس از استفاده شدید عراق از سلاحهای شیمیایی علیه مردم شهر حلبچه عراق بعد از عملیات والفجر 10 در این منطقه و کشته شدن حدود 5000 کرد عراقی و همچنین کاربرد این سلاحها در باز پس گیری فاو در محکومیت استفاده از این گونه سلاحها بدون ذکر نام عراق به عنوان استفاده کننده  سلاحهای شیمیایی صادر شد.

 

10- قطعنامه شماره 616 در 29 تیر 1367 مصادف با 20 ژوئیه 1988دو روز پس از اعلام پذیرفتن قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران، درباره محکومیت اقدام آمریکا در ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو امریکا در خلیج فارس(در12/4/1367) و تأکید بر اجرای فوری و کامل قطعنامه 598 ،به تصویب رسید.

 

11- قطعنامه شماره 619 در 18 مرداد 1367 مصادف با 9 اگوست 1988 در روزهای پایانی جنگ مبنی بر عملیاتی شدن بند 2 قطعنامه 598 مبنی بر اعزام و نظارت نیروهای سازمان ملل بر آتش بس و عقب نشینی نیروهای طرفین درگیر تصویب شد.

 

12- قطعنامه شماره 620 در 4 شهریور 1367 مصادف با  26 اگوست 1988 ،شش روز پس از آتش بس بین ایران و عراق در این قطعنامه بدون محکومیت عراق ،با توجه به گزارش های هیات اعزامی دبیر کل سازمان ملل به منطقه از اینکه استفاده از سلاح های شیمیایی علیه ایران شدیدتر و بیشتر شده است ابراز تاسف می شود.همچنین از کشورهای جهان خواسته شد که نسبت به ارسال مواد و تجهیزات شیمیایی به دو کشور، کنترل بیشتری داشته باشند.

 

13- قطعنامه شماره 631 در 19 بهمن 1367 مصادف با 8 فوریه 1989،نزدیک به شش ماه پس از جنگ درباره اجرای قطعنامه 598 و تعویض نیروهای ناظر سازمان ملل(یونیماگ) به تصویب رسید.

 

14- قطعنامه شماره 642 در 7 مهر 1368 مصادف با 29 سپتامبر 1989، در زمان رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در مورد تمدید مأموریت نیروهای ناظر بر اجرای موارد آتش بس و قطعنامه 598 سازمان ملل صادر شد.

 

15- قطعنامه شماره 651 در 9 فروردین 1369 مصادف با 29 مارس 1990، در ارتباط با تمدید مهلت اقامت مأموران سازمان ملل متحد تا تاریخ 8 مهر 1369 برابر با 30 سپتامبر 1990 و همچنین اجرای موفقیت‌آمیز قطعنامه 598 صادر شد.

 

16- قطعنامه شماره 671 در 5 مهر 1369 مصادف با 27 سپتامبر 1990، در مورد تمدید مدت مأموران سازمان ملل تا تاریخ 9 آذر 1369 برابر با 30 نوامبر 1990 به درخواست مدیرکل سازمان ملل و همچنین درخواست ارسال یک گزارش در ارتباط با وضعیت نیروهای نظامی دو کشور به تصویب رسید.

 

17- قطعنامه شماره 676 در 7 آذر 1369 مصادف با 28 سپتامبر 1990 ، درباره تمدید مأموریت نیروهای ناظر سازمان ملل تا تاریخ 11 بهمن 1369 برابر با 31 ژوئیه 1991 به درخواست دبیر کل سازمان ملل بر طبق گزارش قبلی ناظرین، به تصویب رسید.

 

18- قطعنامه شماره 685 در 11 بهمن 1369 مصادف با 31 ژانویه 1991،آخرین قطعنامه شورای امنیت در موضوع جنگ ایران و عراق،نزدیک به دو سال و نیم بعد از پایان جنگ صادر شد.در این قطعنامه،مأموریت بازرسان سازمان ملل تا 2 اسفند 1369 برابر با 21 فوریه 1991 تمدید شد و همچنین بازرسان و دبیر کل سازمان ملل موظف به ارسال گزارش شدند.

ماهها پس از آتش بس، نیروهای عراقی همچنان در قسمتهایی از خاک ایران حضور داشتند ولی شورای امنیت بدون اینکه به طور مستقیم به این موضوع اشاره کند تنها از دو طرف درگیر می خواست که مفاد قطع نامه 598 را به اجرا در آورند. این در حالی بود که گروه نظارت سازمان ملل (یونیماگ) نیز در منطقه حاضر بود و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در گزارش های متعدد خود به طور مرتب تخلفات عراق را به اطلاع این سازمان و شخص دبیر کل می رساند تا اینکه با تغییر سیاست های منطقه ای عراق و بعد از اشغال کویت توسط صدام،در تاریخ 23 مرداد 1369 طی نامه ای به رئیس جمهور ایران قرار داد 1975 الجزایر را مجددا پذیرفت و در تاریخ 26 مرداد  1369 یعنی دو سال پس از آغاز حالت آتش بس، از خاک جمهوری اسلامی ایران عقب نشینی کرد و شروع به آزادی اسرا نمود.

 در هنگام پذیرش قطعنامه ، صلح میان دو کشور برقرار نشد بلکه مفهوم حقوقی Armisdiss  یعنی وضعیت حقوقی نه جنگ ونه صلح در میان دو کشور  برقرار شد آنهم بر مبنای قطعنامه ٥٩٨ که بسیاری از بند هایش اجرا نشده بود. آتش بس بزعم همه فرماندهان جنگ بصورت ناقص بر قرار شده بود، طی این مدت  سازمان ملل برای عقب راندن عراق از مناطق ایرانی تحت اشغال ارتش عراق اقدامی نکرد و در برابر تعهدات خود نیز سیاست دفع وقت را دنبال می نمود . اگرچه در ماجرای  عقب نشینی  عراق از خاک ایران، آن هم در مناطقی از مرز به مقیاس 2500 کیلومتر مربع می رسید که همواره در مباحثات سیاسی ایران با سازمان ملل متحد پیگیری میشد، به نتیجه ایی نرسید .  اتفاقات منطقه جاه طلبی آشکار رژیم بعث ، سرانجام صدام حسین در آستانه تجاوز به کویت ، بصورت تاکتیکی  رفتار خود در قبال ایران را تغییر داد.  صدام با اشتباه استراتژیک از محاسبات سیاست خارجی ایران ، خواست بصورت مقطعی مسایل خود را با ایران حل و فصل کند و  در عین حالی که توان نظامی ایران را به هنگام اشغال کویت در کنار کویت وسعودی نگذارد میخواست اهداف  خود را نیز با امتیازاتی که به ایران دنبال کند . لذا با حمله به کویت در مرداد ماه 69 ، از مناطق اشغالی ایران خارج شد، اسیران ایرانی را آزاد کرد و پایبندی خود به قرار داد 1975 الجزایر را اعلام نمود.

 تاریخ مناسبات بین المللی ایران در دوره دفاع مقدس به ما می آموزد که قطعنامه ها در زمانی صادر می شدند که ایران در عرصه جنگ موفقیت ها و  پیشرفت هایی بدست آورده بود و یا موازنه به نفع ایران رقم می خورد . لذا اکثر قطعنامه ها موقعیت بازدارنده برای متجاوز در بر نداشت و  صدور این قطعنامه ها در آن زمان نه تنها کمکی به ایران و خاتمه جنگ نمی کرد ، بلکه در جهت کاهش توان دفاعی و محدود کردن اقدامات نظامی و انهدام ماشین جنگی ایران طراحی و اجرا میشد.

 

 



چهارشنبه 3 مهر 1392  6:16

آخرين تاريخ بازديد : پنجشنبه 6 دى 1403  18:11:32
تعداد بازديد از اين خبر : 7428
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما