در فرایند انتخابات سال ۱۳۸۴ همه به دنبال رجال نامدار برای انتخابات ریاست جمهوری بودند. عده ای بدنبال مرحوم ایت الله هاشمی رفسنجانی رفتند و ایشان را ترغیب نمودند که برای ریاست جمهوری کاندیدا شوند. از وزرای دولت خاتمی و استانداران فراوان بودند. ولی متاسفانه تا اخر خیلی ها پای ایشان نایستادند و در جای دیگری خیمه زدند. عده ای دنبای مهندس میر حسین‌موسوی بودند و ایشان هم استنکاف کرد. عده ای بدنبال اقای کروبی رفتند و عده ای هم بدنبال دکتر معین و اینگونه رای اکثریت را به اقلیت و شکست تبدیل کردند.
 
در آن سال دکتر جهانگیری از روز اول با آقای هاشمی رفسنجانی بود و با وجود اینکه با اقای کروبی هم رفاقت داشت به ایشان ‌گفته بود در کنار آقای هاشمی خواهم ماند.
 
در همان زمان عده ای که موقعیت دکتر جهانگیری را می شناختند و معتقد بودند مملکت نیاز مند سیاستمداری مثل دکتر ماهاتیر محمد است به دنبال حضور اسحاق عزیز در انتخابات بودند. البته دوستان بزرگواری دیگری هم مطرح بودند. اما خب متاسفانه همیشه هستند رفقایی که خرابکاری کنند و دیگران بایست خرابکاری ایشان را درست کنند. در نهایت ۸۴ را همه بهتر از من می دانید چه اتفاقی افتاد. 
 
در سال ۱۳۹۲ با اسحاق خیلی صحبت کردیم و من در حد خودم خیلی فشار اوردم و او را متقاعد کردم با مقام معظم رهبری در مورد انتخابات رایزنی کنند. بالاخره رفت و ملاقات بسیار خوبی انجام داد. در آن شرایط هم، هر روز یکی حرفی می زد. گرچه‌ الان همه آنها رفقای مشترکمان هستند.
 
دکتر جهانگیری روز اخر ثبت نام، برای ثبت نام رفت که خبر رسید اقای هاشمی رفسنجانی برای ثبت نام آمده اند. ایشان هم مثل همیشه احترام کرد. ساعتی بعد از ثبت نام اقای هاشمی، هم را دیدیم و اسحاق ‌تاکید داشت ‌من جلوی اقای هاشمی نمی ایستم‌ و احترام ایشان را نگه می دارم.
 
۴ سال اول دولت آقای روحانی جهانگیری به عنوان معاون اول مردانه کار کرد و بی ادعا سرش را پایین انداخت و تلاش کرد عقب ماندگی ها و آسیب هایی که کشور در سال های گذشته خورد را جبران کند. 
 
اسحاق این روز ها نیز امده تا جاده صاف کن شود. نمیدانم سرشت و سرنوشتش چیست. اما اگر همه ویژگیهای اسحاق را درک کنند، می فهمند که اسحاق چه سرمایه بزرگی برای کشور است.
 
اسحاق جهانگیری کسی است که هیچ موقع نگفت که دو برادرش شهید شده اند. هیچ وقت نگفت که اصالتا روستازاده است و از یک خانواده سطح پایین اقتصادی و بدون هیچ رانت خانوادگی به اینجا رسیده است. هیچ وقت حاضر نشد بگوید در طول جنگ چه کارهایی انجام داد و در جهاد، شهر به شهر و روستا به روستا چه کارهایی انجام داده است. 
 
اسحاق همیشه اصول خودش را داشته و مردانه پای آن ایستاده است. هیچ کس باور نمی کرد چطور در مجلس اول در برابر جریان انحرافی که وابسته به بنی صدر بود، ایستادگی کند. اسحاق هیچ وقت نان به نرخ روز خور نبود. صبر و سکوت مهمترین ویژگی های او بوده است. 
 
خاطرم هست بعد از سال ۸۴ که نیروهای اصلاح طلب شکست خوردند و دولت مهرورز احمدی نژاد ویرانگر همه سرمایه های مادی و انسانی ایران شد، رهبری به احمدی نژاد چند تذکر دادند. یکی از تذکرات ایشان این بود که از نیروهایی که در سطح ملی هستند استفاده کن. این ها رو عزل نکن. یکی از افرادی که ایشان اسم بردند و به طور قاطع گفتند از ایشان در مناسبت ها و مسئولیت های مهم استفاده کن، همین دکتر اسحاق جهانگیری بودند. 
 
متاسفانه احمدی نژاد نه تنها بهره ای از جهانگیری نبرد، بلکه از روز اول شروع کرد به تخریب آثار ۸ ساله خدمات بی نظیر او در صنعت کشور. هیچ کس نمی تواند ۸ سال مدیریت دکتر جهانگیری در صنعت کشور را با سایر دوره ها مقایسه کند. جهانگیری در ان سالها بی نظیر کار کرد و اقتصاد صنعتی ایران را رشد داد. اقتصاد صنعتی و اقتصاد مبتنی بر تولید، اقتصاد مبتنی صادرات غیر نفتی در ان سالها بیش از هر کسی مدیون آقای جهانگیری است.
 
الان هم دکتر جهانگیری در دولت کار می کنند. نبض ارامش و نبض صلابت دولت در دستان این مرد کبیر است. مردی که ادعا ندارد و در راه خدا و انسانیت خالصانه تلاش می کند.
 
در رابطه با اسحاق جهانگیری من هر چه بگویم کم گفتم. او کسی است که در دوستی اش انسان خیانت نمی بیند. در دوستی ش رفاقت موج می زند. محبت و انسانیت موج می زند. و این اسحاق جهانگیری همیشه سرمایه بزرگ و عظیمی برای کشور است.
 
   copyright 2009-2010, all right reserved. WWW.KHARAZI.IR نقشه سایت        سایتهای مرتبط        تماس با ما