حامد کرزای رئیس جمهور فعلی افغانستان است.وی توانست در یک برهه تاریخی برای خود موقعیت ویژه ای بسازد و به یکباره در صحنه مسائل سیاسی این کشور و صحنه جهانی عرض اندام کند.کرزی در دسامبر 2001 پس از فتح کابل توسط جبهه اتحاد شمال و نیروهای ائتلاف و متعاقب سقوط طالبان به قدرت رسیده است. نمی توان از نحوه به قدرت رسیدن حامد کرزی توسط امریکا و مجموعه غرب به راحتی گذشت.کرزی دارای سر و سرهای فراوانی با نیروهای امریکایی بوده است.
این پشتون زاده، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد روابط بین الملل و علوم سیاسی از پوهنتون سمله هندوستان در سال 1983 و دانش آموخته رشته روزنامه نگای در شهر لیل فرانسه در سال 1985 میلادی است. حامد کرزی در هنگام به قدرت رسیدن در افغانستان از خودش یک چهره موجه و قابل قبولی ارائه کرد از یک سو امریکا-اروپا و نیروهای ائتلاف از وی حمایت کردند.از سوی دیگر لوئی جرگه در افغانستان وی را بعنوان رئیس جمهور انتقالی انتخاب و مورد حمایت قرار داد. همچنین کشورهایی چون ایران و هند و برخی کشورهای دیگر منطقه که در داخل افغانستان ذینفوذ بودند وی را حمایت کردند.به هنگام ورود به صحنه قدرت شخصیت هایی دیگر از مجاهدین بودند که می توانستند خود را در این جایگاه قرار دهند مانند دکتر عبدالله عبدالله، یونس قانون، برهان الدین ربانی و و البته دیگرانی هم مطرح بودند ولی غرب علاقمند به روی کار آمدن کرزی بود و حتی علیرغم تصمیم اولیه شورای افغانها در بن ، این کرزی بود که با فشار و تاکید آمریکا انتخاب گردید . افغانستان خسته از جنگ داخلی و درگیری های قبیله ای در فقدان احمد شاه مسعود می ساخت و می سوخت در حالیکه اگر احمد شاه مسعود ترور نمی شد و زنده بود بی تردید به دلیل موقعیت ملی و بین المللی او صحنه قدرت در افغانستان بدین گونه باقی نمی ماند. حامد کرزای دوشادوش مجاهدین علیه اشغال مبارزه کرده بود و چه بسا از همین رهگذر توانسته بود با کانون های قدرت در غرب آشنا شود و خود را به آنان بشناساند. حامد کرزای در دوره حکومت مجاهدین تا رده معاون وزارت خارجه افغانستان رشد کرد . ولی هیچگاه نتوانسته بود خود را تا قبل از این بحران به عنوان یک شخصیت ملی مطرح نماید.حامد کرزای برخی اعضای خانواده خود را در جنگ با طالبان از دست داده بود، از جمله پدرش توسط طالبان به قتل رسید.
مردم داری، هوش و ذکاوت حامد کرزای برای همه رقیبان و رفیقانش مشخص است ولی وی نتوانست از خود یک مدیر قوی و یک فرمانده لایق در صحنه داخلی افغانستان به نمایش بگذارد . برخی شایعات پیرامون سوء استفاده در تعاملات اقتصادی توسط برادر وی درداخل افغانستان مطرح است که در کنار ضعف اداره ، فساد گسترده دولتی و ناکارآمدی مجموعا شرایط نامساعدی را برای وی رقم زده است . پس از حادثه 11 سپتامبر سه واقعه اساسی و مهم بود که ایران و ایالات متحده امریکا را به دلیل منافع مشترک و فرصت ها و تهدیدات مشترک بهم نزدیک کرد.
یازده سپتامبر، دوازدهم نوامبر روز سقوط طالبان در کابل و بیست و دوم دسامبر ورود کرزای به کاخ ریاست جمهوری سه واقعه اساسی بود که دولتین ایران و ایالات متحده در موضوع افغانستان و ضرورت استقرار ثبات و امنیت فوق العاده بهم نزدیک شدند.من در آن مقطع معاون فرهنگی و آموزش و پژوهش وزارت خارجه بودم و چند روز پس از به قدرت رسیدن کرزای در راس یک هیئت بلند پایه فرهنگی عازم کابل شدم.بسیاری از شخصیت های آنروز سیاسی و یا امروز سیاسی و فرهنگی در هیئت من حضور داشتند. ما به افغانستان رفتیم تا بتوانیم در عرصه های فرهنگی، آموزش، دانشگاهی به افغانستان کمک کنیم. کمک چند صد هزار دلاری به دولت کرزای کردیم.با وزرای فرهنگ، آموزش و پژوهش، آموزش عالی، تلویزیون، رئیس موزه ها و کتابخانه ها و بسیاری از چهره های سیاسی نظیر عبدالله وزیر خارجه، ژنرال فهیم وزیر دفاع، یونس قانونی وزیر کشور، برهان الدین ربانی و حامد کرزای رئیس دولت اسلامی افغانستان ملاقات داشتیم.اگرچه ماجرای این سفر و خود سفر تاریخی و به یاد ماندنی است ولی عناصر و عواملی از خودی و غیر خودی سعی در ناکام ساختن این پروژه عظیم داشتند. من با کرزای حدود 2 ساعت ملاقات رسمی و خصوصی داشتم.از همان روزهای نخستین وی نسبت به همکاری فرهنگی با ایران نگرانی عنصر دیگری به نام ایالات متحده را داشت.
|